روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

واکنش روحانیان قدیم داراب‌کلا به تخریب بقیع


توضیح دامنه: سند تاریخی و سیاسی به دستخطِ مرحوم شیخ علی‌اکبر دارابکلایی (مشهور به کوچک آخوند) پدرِ مرحوم آیت‌الله شیخ محمدباقر دارابکلایی مشهور به «آقا»، درباره‌ی تخریب قبور چهار امام معصوم (ع) در بقیع توسط وهابیت که مجلس تعزیه‌داری برای این اقدام زشت و شنیع وهابی‌ها توسط مرحوم حجت‌الاسلام آقا میرصادق نبوی جدّ مادری مرحوم حجت‌الاسلام حاج آقاعلی شفیعی در مسجد جامع روستای داراب‌کلا در سال 1344 هجری قمری (97 سال پیش) برگزار گردید.


این سند نزد جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی محفوظ است که اینک به پاس آن بزرگان در بخش «روحانیت داراب‌کلا» در دامنه بازنشر می‌شود. روح روحانیان وارسته و خَدوم محل غریق رحَمات خداوند باری تعالی.

زندگینامۀ دامنه قسمت 27


به قلم دامنه


به نام خدای آفرینندۀ آدمی. در ادامۀ «آنچه بر دامنه گذشت»، می پردازم به اولین مسافرتم به قم. و آن تصمیمی بود که پدرم و حاج آقاعلی شفیعی (شوهرعمه ام) گرفته بودند. آن دو که در کنار هم، هم رفیق بودند و هم فامیل؛ و نیز پدرم به درخواست پدرِ حاج آقاعلی در دعانویسی کمک کارشان شده بودند، آن روزها بر این نظر رسیده بودند که هر سال در نوروز، دو خانوادۀ به صورت جمعی و دربستی به قم بروند. ما ذوق زده ترین روزهای خوش مان را با همان تصمیم قشنگ شان و عملی کردن جدّی آن، به مدت شش هفت سال پی در پی، تجربه کردیم.



دامنه. سال 1356. عکاسی ساری


از نوروز سال 1355 تا نوروز سال 1361، دو خانوادۀ ما و آنها هر سال با ماشین سید اسحاق حاتمی و یا با ماشین سید حسین شفیعی (حاج سید کاظم) به قم می آمدیم و دو هفته تعطیلات را کامل در قم بودیم.


هم پدرم و هم حاج آقاعلی شفیعی _که هر دو خود از روحانیان قدیمی محل بودند و در قم طلبگی خوانده بودند_ فرزندان شان را به طلبگی فرستاده بودند و هر دو روحانی شده بودند و در قم مقیم بودند.


آق شفیع فرزند حاج آقاعلی که مدتی در حوزۀ نجف بود، به دلیل اخراج ایرانی ها از عراق، به قم بازگشته بود. شیخ وحدت هم که در قیام طلاب در 17 خرداد 13544 در فیضیه دستگیر، زندانی و  سپس فراری شده بود، به صورت مخفی و پوششی (گاه در مشهد و گاهی در قم) زندگی می کرد. و ما در نوروز سال 1355 که به قم آمده بودیم، این شیوه مخفی با لباس مبدل غیرروحانی وی را لمس کرده بودیم.


من همان سال بود که در کتابخانه اش رُمان سیاسی «خرمگس» را دیده و تورُّقش کرده بودم؛ ولی هیچ از آن نفهمیده بودم؛ حتی در تلفظ عنوانِ خرمگس، هم غلط می خواندم. یعنی می خواندم خرَم گِس! چون با آن سنّ نوجوانی تصوّرم این بوده که کتاب که نباید نامش مگس! یا خرمگس! باشد.


بر هر حال، بعدها که بزرگ تر شدم و با آثار سقرط حکیم آشنا، دریافتم او هم در آن عصر باستان، برای رسیدن به وضع مطلوب و مبارزه با وضع موجود جامعه ی خود، خود را «خرمگس» می خواند. مثل نام همینِ رُمان. یعنی سقراط، کارش را بیدارکردن خُفتگان می دانست. منِ دامنه، نمی دانم آیا او یعنی سقراط با وِزوز در گوش جوانان، بیدارگری می کرده یا با گاز و نیش بر شاهان! (در اینجا زندگینامۀ دامنه هم منتشر می شود). 


(دامنه دارابکلا)


دعانویسان روستای دارابکلا


به قلم دامنه



شام غریبان تکیۀ دارابکلا. دامنه. سال 1392. ارائۀ متن دربارۀ شخصیت زینب کبرا سلام الله علیها. عکاس: حسینعلی رمضانی


به نام خدا. از سلسله مباحث دارابکلا و عمومیات2 امروز می پردازم به دعانویسان روستای دارابکلا از شهرستان میاندورود مازندران مابین ساری و نکا.


روستای دارابکلا به علت مذهبی بودن بالا و وجود چندین خاندان آخوند و مُلا در قدیم و سپس تأسیس حوزۀ علمیه و پروریده شدن قریب 150 روحانی و عُلقه های دینی و سنت های محترم، دعانویسی در آن شیوع داشته و دارد و شاید هم خواهد داشت.



أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ. (نمل/62)


از جمله دعانویسان دارابکلا که محل رجوع و باورهای محلی، منطقه ای و حتی کشوری اند این خاندان اند که سال های سال برای رفع حاجات مشروعه و دفع بلاها و آسیب ها مورد توجه عموم بودند که بدون ترتّب و یا اولویت و تفضّل و برتری دادن، بر حسب ذهنم در زیر فهرست می کنم:


  1. خاندان مرحوم حاج آق سید علی شفیعی دارابی (شوهرعمه ام).
  2. خاندان مرحوم حاج سید کاظم شفیعی دارابی.
  3. خاندان مرحوم حاج میرزاهادی دارابی.
  4. خاندان مرحوم کبل آخوند ملاعلی طالبی دارابی (پدربزرگ پدری ام).
  5. خاندان مرحوم حاج سید میراحمد موسوی دارابی (مرحوم سیدیوسف).
  6. خاندان مرحوم حاج سید محمود هاشمی دارابی.
  7. خاندان مرحوم حاج سیدمیرزا حسن صالحی دارابی. (خاندان جدّ مادری ام).

بقیه را در ذهن ندارم که بگویم. شاید هم، همین هفت خاندان باشد. اگر افزوده ای داشت، بعداً خواهم افزود. 


(دامنه دارابکلا)



مرحوم آیة الله العظمی بهجت: هر کلمه ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که آیا این صحیح است، تامّ است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟

حاجیه رضیه طالبی دارابی کیست؟


به قلم دامنه



به نام خدا. این عمه ی مان است. یک زن نمونه و بسیار رئوف دارابکلا. وقتی مراسم سوم پدرم در 28 دی 1385 تمام شد، غروب، این خواهر دلدارش به دیار معبود شتافت و ما هم به عظمت وجودش، تا پایان سومش در بیت عمه جمع شدیم تا او را به دلیل تأکیدات پدرمان، مثل همیشه در اولویت قرار داده باشیم. او برای ما پدرِ ثانی بود. او  کیست؟


خیلی از محلی ها او را به حُسن خُلق و مظهر خیر و بخشش می شناسند و من از بسط و شرحش درمی گذرم؛ اما برای جاویدان نامش، یک پارۀ حیات طیّبه اش را برمی شمارم تا روی آن تأمّل شود. و آن این است که او از هر سو در حلقه و امتداد روحانیت بود که واقعاً استثناست:

  1. پدرش؛ مرحوم کبل آخوند مُلا علی، ابنِ ملاحیدر، ابنِ مُلا طالب.
  2. برادرش؛ مرحوم پدرم حجة الاسلام شیخ علی اکبر طالبی دارابی.
  3. شوهرش؛ مرحوم حجة الاسلام حاج آقاعلی شفیعی دارابی. (دعانویس دارابکلا)
  4. پسرش؛ حجة الاسلام آق سید شفیع شفیعی دارابی.
  5. برادرزاده اش؛ شیخ وحدت.
  6. برادرزاده اش؛ حجة الاسلام دکتر شیخ باقر.
  7. نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام شیخ حمید مهاجر.
  8. دامادش؛ حجة الاسلام شیخ علی مؤمنی دارابی.
  9. دامادش؛ حجة الاسلام شیخ رضوی (مقیم قم).
  10. داماد نوۀ پسری اش؛ حجة الاسلام مجتبی اکبری لالیمی. مقیم فیلیپین
  11. داماد نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام رئیسیان. مقیم قم.
  12. داماد نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام خلیلیان. مقیم قم.
  13. داماد نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام ملازادۀ سورکی. مقیم قم.
  14. پدرشوهرش؛ مرحوم حجة الاسلام آق سید محمد شفیعی.
  15. داماد خاندان شوهرش؛ مرحوم آیة الله سیدرضی شفیعی دارابی.
  16. فرزند داماد خاندان شوهرش: حجة الاسلام سید احمد آقا شفیعی دارابی.

باز هم مثل آن روز که در مراسم سومش متنی در مسجد ارائه کرده بودم این عبارت نماز میّت را «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» برای عمه ام گواهی داده بودم: الان هم برای او تکرار می کنم: «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» (خدایا! ما جز خیر و خوبی از او ندیده‌ایم!). خدا رحمتت کند ای زنی که مراقب فقر و نداری های ما بودی. درود عمه. درود.



قبر مرحوم پدرم شیخ علی اکبر طالبی



خواهر و برادر. یعنی مرحومان پدرم و عمۀ عزیرمان. حاجیه رضیه طالبی. موقع حج پدرم. سال 1381. عکاس: دامنه


(دامنه دارابکلا)


حجة الاسلام حاج سیدعلی شفیعی دارابی

به قلم    دامنه

به نام خدا. امروز در آغاز روزِ روزه ی خُجسته ی رمضان، در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا به مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شفیعی دارابی می پردازم.

این روحانی پُرآوزه ی محل و حتی جای جای ایران، از سلسله ی سادات معظّم دارابکلا ست که مردم به آن احترامی فوق العاده دارند. و حتی از قدیم الایّام به علّت اعتقادات و باورهای توسّل جویانه و گرفتنِ شفا و آرزوها، به این خاندان رجوع داشته و هنوز نیز دارند.

ایشان _یعنی روحانی بزرگوار و از مردان بزرگ دارابکلا و منطقه، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شفیعی دارابی_ هم روحانی زاده اند از پدری سَخی و مردم گرا و بسیار خوش اخلاق به نام آسید محمد و هم با یک روحانی زاده وصلت کردند یعنی عمّه ی محبوبم، بانوی بسیار سخی و مهربان و مظهر لطف و خوبی ها و نیکی ها مرحومه حاجیه رضیه طالبی دارابی فرزند مرحوم ملا علی، ابن ملا حیدر، ابن ملا طالب. که مشهور بودند به کبل آخوند. در واقع ایشان از همه ی ناحیه های مادری و پدری و همسری، به خاندانی مذهبی و مؤمن و روحانی متّصل بودند.


ایشان از بانیان اوّلیّه ی حلقۀ قرائت قرآن در مسجد جامع دارابکلا بودند. با حضور ایشان بعد از مراسم منبر، حلقه ای بزرگ در درون مسجد جامع دارابکلا ایجاد می شد و تا پاسی از شب، قرآن را به نوبت تلاوت می کردیم. من در این حلقه ی مذهبی و معنوی، به همراه رفقا سال ها حضور داشتم و خاطرات زیادی در ذهن باقی گذاشتم و حسّ آن لحظات و آن چهره ها و از جمله وجود ایشان در راس حلقه، بر من هنوز تجلّی ها و نمادها دارد.

سال ها در قم تحصیل کردند و با روحانیان بزرگ محل همدوره و هم حُجره بودند، با مرحومان: آقا دارابکلایی، پدرم شیخ علی اکبر طالبی، شیخ روح الله حبیبی، سیدباقر سجادی، حاج شیخ احمد آفاقی دارابی، حاج سید رضی شفیعی دارابی، حاج سید مهدی دارابی و ... .

یکی از فرزندانش روحانی اند و در قم ساکن. که در روزهای گذشته معرفی شان کردم یعنی جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی، مشهور به آقاشفیع. دو دامادشان نیز روحانی اند: جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی مؤمنی دارابی، که روزهای قبل معرفی شان کردم. و جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای رضوی که از روحانیان بزرگوار میانرویی ست و در قم ساکن اند و فردی محبوب و بسیار جاذب و فرهیخته و معناگرا هستند.

کلا" در خاندان نسَبی و سبَبی ایشان چندین روحانی وجود دارد چه از قدیم و چه هم اینک. که لیست کردن آن به اطاله ی کلام می انجامد. از خاندان آقاسیدرضی شفیعی گرفته تا خاندان مرحوم پدرم. و از دامادهای نوه های پسری و دختری شان گرفته تا اقوام دور و نزدیک شان اغلب روحانی اند و یا روحانی زاده اند.

این روحانی بزرگ و مردمی یکی از مصادیق مهم محبت به همسر بودند. میان آن دو بزرگوار، برترین مهربانی ها و نیکی ها و خوش اخلاقی ها حاکم بود. من که از نوجوانی در بیت ایشان همیشه و همه روزه حضوری فعال داشتم و حتی به عبارتی نزد عمه ی محبوبم بزرگ شده ام، از این مرد بزرگ خیلی خاطره ها دارم:

بسیار منظم بودند. در سه وقت دعا و زیارات می خواندند: صبح، ظهر و شب. در غذاخوردن بسیار آداب داشتند. مهمان نوازی شان در اوج بود. همه روزه سفره هایی برای مهمانان پهن می کردند و با بهترین غذا پذیرایی می کردند. در مهمان نوازی ها دست دِهش عمه و آقا بسیار عالی یود. اهل مسافرت ها بودند. به مردم توجه داشتند. انقلابی بودند. که باید بگویم:

دو اتاق آخری خودشان را در قبل از پیروزی انقلاب تا دو سه ماه پس از پیروزی انقلاب در اختیار انقلابیون محل داده بودند و همه شب آنجا اجتماع می کردیم و حتی برخی از مبارزین، خبر پیروزی در 22 بهمن 57 را در منزل ایشان بود که از تلویزیون سیاه و سفید معروفش شنیده بودند.

در اوج تضاد و دو قطبی تنش آفرین حُجج اسلام آقایان ناطق نوری و سید محمد خاتمی در کازار انتخابات ریاست جمهوری 1376، این مرد بزرگ _یعنی مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شفیعی دارابی_ یک تنه از سیدمحمد خاتمی دفاع کردند و نیروهای حامی وی را در محل مورد تایید و تشویق قرار می دادند.

روح این عالم سادات محبوب دارابکلا شاد باد. بر همه ی اعضای نسبی و سببی این خاندان بزرگ و دوست داشتنی سلامی گرم و صمیمی دارم، خاصه به عمه زادگانم که برای من بسیار عزیزند و افتخارآمیز؛ که گویی از یک بیت هستیم و قلب هایی هم تَپِش داریم. در این روزهای روزه مرا هم دعا کنید ای عمه زادگان، ای یادگاران آقا و عمه، دو انسان رئوف و محبوب ما. (دامنه دارابکلا)

حجة الاسلام آسیدجواد شفیعی دارابی

پست 2483 : به قلم دامنه : به نام خدا. امروز 5شنبه 6 خرداد 1395 خورشیدی برابر با 19 شعبان المعظّم 1437 قمری به معرفی یکی از سادات گرانقدر و روحانی متّقی و وارسته حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی می پردازم.

ایشان پسرعمّه ی بسیار عظیم القدر دامنه اند. از نسل دهه ی بیستم دارابکلا هستند. فرزند مرحوم حجة الاسلام حاج آقاعلی شفیعی دارابی و مرحومه عمه ام حاجیه کل رضیه طالبی دارابی (بنتِ مّلاعلی _مشهور به کبل آخوند_ پدربزرگم). به عبارتی اخوی آقاباقر و آقاصادق شفیعی دارابی.

حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی دامادِ مرحوم کربلایی علی اکبر کارگر دارابی می باشند، به عبارتی حاجیه خانم فاطمه کارگر دارابی _همسر گرانقدر حاج آقاجواد شفیعی_ اخوی زاده ی مرحوم حاج محمود کارگر دارابی (شوهر خاله ی دامنه) می باشند. نیز برای تقریب ذهنی دامنه خوانان ارجمند، ایشان باجناق آسیدعلی اصغر شفیعی دارابی، و نیز به نحوی منتسب باجناق آقایان علی اکبر آهنگر دارابی و کل اسماعیل راستگو.

در همان ابتدا به درس و آموختن سوق داده شدند. پدربزرگ روحانی شان مرحوم آسیدمحمد، وی را بسیار گرامی می داشت و بر تحصیل علم و تهذیب نفش شان تاکیدی وافر داشتند. در دبستان دولتی دارابکلا هم کلاس شیخ وحدت و حجة الاسلام و المسلین شفیعی مازندرانی بودند و تا کلاس ششم نظام قدیم را خواندند و سپس به سفارش جدّ و نیز تاکید پدر و مادرشان به طلبگی رفتند.

نمی دانم آیا نزد مرحوم آیة الله آقادارابکلایی هم تلمّذ کردند یا نه، به هر حال به قم مهاجرت کردند و پس از چند سال تحصیل در حوزه علمیه قم و در مدرسه ی فیضیه، برای تقویت دروس و تهذیب به حوزه ی عظیم و محوری نجف اشرف هجرت کردند. و در آنجا چند سال زندگی و تحصیل نمودند. تا این که میان رژیم شاه و صدام تنش ایجاد شد و دولت دیکتاتور عراق بر اساس سیاست های ضد ایرانی، همه ی ایرانیان خصوصا" طلاب و روحانیون را به ایران بازگرداندند. و ایشان هم از همین معاودین بودند؛ یعنی عودت داده شدگان به کشور که مشهور بودند به طلّاب تعویدی.

بدین ترتیب پس از بازگشت اجباری به کشور، در قم و در خیابان چهارمردان سُکنی گزیدند و باز نیز به دروس حوزه ی قم نزد علما و مراجع بزرگ تعلیم یافتند. و تا آخرین مراحل دروس پیش از اجتهاد را بخوبی طی نمودند. ایشان از شاگردان خاص و نزدیک مرحوم آیة الله العظمی آشیخ جواد تبریزی بودند و با مرحوم آیة الله ملکوتی امام جمعه تبریز بسیار نزدیک و رفاقت و آمد و شد داشتند.

بیت این روحانی سادات جلیل القدر، در اوج خفقان ستم شاهی برای چند بار محل امن و پناهگاهی برای شیخ وحدت شده بود که پس از دستگیری قیام 1354 فیضیه و دوره ی سخت فرار و زندگی مخفی، آنجا پیش ایشان می رفتند و از تعقیب در امان می ماندند.

این روحانی بزرگوار و متقی از چند سال پیش در یکی از بخش های تحقیقاتی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مشغول اند و هم اینک نیز در آنجا هستند. نزد اغلب روحانیون محل، قم و خیل زیاد مردم قم محبوبیت دارند و مردم استخارات خود را از ایشان کسب می کنند بطوری که یک خط تلفن مخصوص استخارات برای تسهیل امور مردم در خانه ی شان راه اندازی کرده اند.

ایشان فردی منزّه، مستقل، باتقوا. اهل احتیاط های خاص شرعی، اذکار، تهجد و زیارات همیشگی و مخصوصه ی حضرت معصومه _ سلام الله علیها_ هستند. مردم برای احترام به جدّ و نیاکان ایشان، نزد این خاندان مراجعه می کنند و دعاهای شفا را _به علت اعتقاداتی که دارند_ از نزدشان تبرّک می کنند و به نوعی توسّل می جویند.

از دامادهای ایشان که همگی عالی و متدیّن اند، یکی روحانی اند؛ یعنی جناب حجة الاسلام والمسلمین آقامجتبی اکبری لالیمی _فرزند شهید حجة الاسلام والمسلمین اکبری از شهدای 72 تن سال 1360 سرچشمه تهران_ به دست سازمان ترویستی منافقین. بگذرم.

از شرح حال جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی به همین مقدار بسنده می کنم. و برای این روحانی بزرگ محل و عمه زاده ی مهریان، محبوب و پرهیزگار و خوش اخلاق و اهل صله ی اَرحام که برای مرحوم دائی شان _ پدرم_ بسیار ارج و قرب قائل بودند، آرزوی سلامتی دارم و طالب هستم تا ما _دامنه و دامنه خوانان شریف_ را همیشه مشمول دعاهای مؤمنانه ی خویش سازند. بر ایشان همیشه درود و سلام. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی (مشهور به آقاسید شفیع) پسرعمّۀ دامنه. عکاس: سیدعلی اصغر

سال 1392 شب مراسم عقد پسرم عادل. قم. شیخ وحدت و حجة الاسلام والمسلمین آسیدجواد شفیعی دارابی. که خطبه ی عقد فرزندانم عارف و عادل را این دو خواندند. عکاس: حاج احمد آهنگر دارابی

از راست: حُجج اسلام شیخ علی مؤمنی دارابی(داماد مرحوم حاج آقاعلی شفیعی دارابی) و آسیدجواد شفیعی دارابی

سال 1366 دارابکلا. منزل مرحوم پدرم: از راست: حُجج اسلام: اخوی شیخ وحدت. مرحوم پدرم شیخ علی اکبر طالبی دارابی. آسیدجواد. آشیخ رضوی داماد مرحوم حجة الاسلام حاج آقاعلی شفیعی دارابی. دامنه و آقاحیدر.

 حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی (سیدشفیع)

1366

شجره نامه حجة الاسلام شیخ علی مؤمنی دارابی

پست 2481 : به قلم مهندس محمد عبدی 38 : «سلام و درود بر دامنه خوانان و شما کبلاقا ابراهیم طالبی دارابی عزیز و معزّز. انتخاب پست های معرفی بزرگواران شخصیت های دینی و مذهبی ،روحانیت معظم و معزّز ،روز به روز برایم جالبتر می شود و این بار هم با دیدن و مطالعه پست مطلب در مورد عموی بزرگوارمان حجت الاسلام حاج شیخ علی مومنی به وجد زایدالوصفی آمدم.
البته سالیان سال است از دو جهت ایشان را می شناسم یکی از جهت سبَبی که شما و دارابکلایی های عزیز کاملا می دانید و و دیگری قابل بیان که بسیاری از کاربران عزیز دامنه خوان شاید از آن بی خبر باشند فاملیت نسَبی و آباء و اجدادی ماست که من در شجره نویسی وب سایت سنه کوه در بخش اصفهانی تبارها در اینجا (http://sanekooh.ir/?p=1592) بدان اشاره و شجره اش را قرار داده ام.
چرا که ایشان مطابق شجره آقا شیخ علی بن اصغر بن حسین بن شابا بن مومن می باشند و بنده محمد بن شعبان بن فضل الله بن عبدالله بن (پدرعبدالله اسمش را تاکنون کسی بیاد ندارد) بن مومن  و ...
بله ازین نظر پدرمان بارها بارها سفارش ایشان و دیگر مومنی های بزرگوار اوسا را به ما کرده و می کنند و شناخت ما با دیدارهایم با عموی ایشان حاج بابا مومنی خدابیامرز کاملتر و مسجلتر شده بود . بگذریم و با پوزش ازین گونه معرفی و بیان ...
در هر حال در طی سالیان زیاد شناخت از حضرت حجت الاسلام حاج شیخ علی مومنی ایشان را شخصیتی باوقار ، متین و سخنرانی های ایشان را پربار و آرامش بخش و با نقل احادیثی معتبر و روان یافتم و هر بار در شنیدن پای منبر ایشان خوشه ها برچیدم و جرعه های معرفتی نوش نمودم . 
در محیط کار و آداب دانی و رعایت حقوق مراجعین در نهضت سوادآموزی استان مازندران و گیلان تا جایی که خبر دارم منشا اثر خیر بسیار زیادی بودند و خیرات رسیدگی به این امور در دفتر خاطرات بسیاری از افراد ثبت و قابل بیان است . 
موفقیت روز افزون ایشان و دیگر روحانیت معظم منطقه را از درگاه احدیت خواهان و خواستارم.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. جناب مهندس، مرد کار و مطالعه و پژوهش ها و تلاش ها  سلام. از این که یک دامنه نویس متبحّر و خردمندی خیلی خوشحالم. و نیز شادمان ترم چون هر بار بابت برخی از پست ها، از جمله همین پست 2473 اینجا، در معرفی روحانی بزرگوار و باتقوا جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی مؤمنی دارابی، نکته هایی ویژه را به ورقه های دامنه می آوری که بر خود من هم تازگی و اعجاب دارد. واقعا" تحسین دارد این اندوخته ها و اسناد و پژوهش های دسته بندی شده ات. مثل آنچه در باره ی حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی آورده بودی. ممنونم رفیق. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

شجره نامه به خط و تنظیم مهندس محمد عبدی سنه کوهی

مسجدجامع دارابکلا. مراسم سوم مرحوم مادرم حاجیه زهرا آفاقی دارابی. 22 فروردین 1394. عکاس: آسید. از چپ: دامنه در حال ارائه ی متنی با عنوان مجسمه ی مادر. حجج اسلام آقایان: آشیخ مرتضی دارابی .حاج آقاشیخ علی مؤمنی دارابی. رفیق مان شیخ قربانعلی برزگر و شیخ مهدی شیردل دارابی

اولین تظاهرات دارابکلا علیۀ رژیم شاه

سند سیاسی مبارزاتی دارابکلا


به نام خدا. تاریخ سیاسی دارابکلا. به نام خدا. این از اسنادی ست که دامنه در بایگانی شخصی اش نگه داری کرده بود. که اینک منتشر کرده ام. عکس زیر نشان و سندی از تاریخ سیاسی دارابکلا قبل از پیروزی انقلاب و در نزدیکی های 22 بهمن 1357 است. این تصویر اولین تظاهرات عمومی و علنی دارابکلا علیه ی رژیم شاه بود که از مسجد جامع تا پاسگاه و از آنجا تا مزار راهپیمائی شد و دامنه هم در آن بود و بخوبی به یاد دارد.


دامنه. 1385. تیرنگ گردی دارابکلا

پیشتر از این تظاهرات فقط در شب ها بود. تا جایی که دامنه در ذهنش مانده است، یکی از اصلی ترین برگزارکنندگان این تظاهرات آقای جواد حبیبی بود که آن وقت ها منزلش پر از کتاب های دکتر علی شریعتی بود.


یاد و خاطر دامنه است که با آقای سید علی اصغر شفیعی می رفتیم منزلش، کتاب های دکتر را که نایاب و ممنوع بود در اتاق خصوصی آقای جواد حبیبی مرور می کردیم.



از چپ: حجت الاسلام شیخ علی ربانی. حجت الاسلام سیدیوسف سیکایی (داماد مرحوم آقاابراهیم ملائی). حجت الاسلام شیخ محمد نجفی (فرزند مرحوم آقا دارابکلائی). حجت الاسلام شیخ رحیم آهنگر. حجت الاسلام آشیخ مرتضی دارابی (امام جماعت محترم کنونی  مسجد جامع دارابکلا). حجت الاسلام سید محمد شفیعی مازندرانی. حجت الاسلام مرحوم شیخ علی اکبر طالبی (پدرم). نفر جلویی اسماعیل کیه است.  نفر راست جلوئی که بر سینه علامت انتظامات دارد، آقای محمدحسین آهنگر است.  نفر پشت میان شیخ رحیم و آسید محمد؛ آقای احمد دهقان است. نفر کناری اش آقای شعبان رنجبر پدر شهید حسن رنجبر است. در ضمن جناب زیتون سبز خواننده ی همیشگی دامنه نیز طی پیامی تشخیص داده که نفر میان آقای نجفی و آقای سید یوسف سیکائی مرحوم حجت الاسلام آق سید علی شفیعی ست پدر حجت الاسلام آق شیفع شفیعی. نفر جلو که پارچه انتظامات بر بازو دارد محمد حسین آهنگر (حاج غلام) است. (دامنه دارابکلا) و در وبلاگ دیگرم «تاریخ سیاسی دارابکلا»: اینجا