روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی قسمت 2

5241 : توضیح دامنه. به نام خدا. دامنه در تاریخ 6 دی 1395 در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا در پست 3963 اینجا، با عنوان «حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی» (فرزند جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج سید حسین شفیعی دارابی) به معرفی ایشان پرداخته بود.


چون عکسی از ایشان نداشتم، آن پست بدون تصویر وی منتشر شده بود. اینک عکس هایی از ایشان توسط دوست گرامی ام جناب رنگین کمان به تلگرامم ارسال شده است که منعکس می گردد. از رنگین کمان بابت این همکاری بسیار ممنونم.


حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی.  مسجدجامع دارابکلا. اردیبهشت 1396. ارسالی رنگین کمان به تلگرام دامنه


حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی. مسجدجامع دارابکلا. اردیبهشت 1396


بقیه عکس ها در اینجا


(دامنه دارابکلا)

بحث نظری میان دامنه و حجة الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی

پست 647 : به قلم دامنه : به نام خدا. دامنه از لحظات پیش بر روی رایانه ی منزلش با رویت دل و عقل و مصلحت و اقتضائات و ضرورت جواب و احیای جدی و بی تعارف تضارب آراء، مشغول تهیه ی پاسخ به جناب حجت الاسلام والسلمین آق سیدحسین شفیعی دارابی استاد محترم حوزه و دانشگاه که در ادامه ی متن، فقط  «یک روحانی» خطاب می شود، می باشد. منتظر بمانید. ابتدا قسمت های منتشرشده ی متن یک روحانی در قله بصیرت:  قسمت اول: بنام خدای علیم و بصیر و دوستدار هر طالب بصیرت؛ سلام به جناب دامنه، سلام به همة کامنت گذاران در دامنه؛ به ویژه کامنت گذارانیکه با نیّت خیر خواهیشان، پیشنهادات مثبتی را مطرح نموده اند؛ و سلام به اصحاب وبلاگ دارابکلا قلّة بصیرت. سالروز شکوهمند انقلاب اسلامی را به همة دوستدارانش تبریک عرض می کنم.


حجة الاسلام والسلمین سیدحسین شفیعی دارابی


روز تشییع آیت الله سیدرضی شفیعی دارابی. نفر وسط حجة الاسلام سیدحسین شفیعی. عکاس:مجتبی آهنگر

آغاز سخن: جناب دامنه، چند روز و شبی بود که به جهت فشرده گی برنامه های آموزشی و غیره فرصت نکرده بودم به وبلاگ های دارابکلا؛ از جمله به دو وبلاگ دامنه و دارابکلا قلّة بصیرت سری بزنم؛ امّا شب 22 بهمن، پس از بازگشت (حدود ساعت 5/ 10) از مجلس جشن عروسی آقا پسر یکی از دوستان و آشنایان مشترکمان به منزل، توفیق یافتم به وبلاگ های مذکور روی آرم؛ همة پست ها و کامنت های جدید موجود در آن دو را مطالعه نموده و از مفاد آنها مطّلع شدم؛ هم خوشحال شدم و هم ناراحت؛ خوشحال از اینکه، فضای مجازی دارابکلا، تقریبا از تک صدائی خارج شده و به صورت جدّی، به عرصة تضارب آراء تبدیل شده است؛ بنده معتقدم: ممکن است در این مدّت، اشتباهاتی از هر دو طرف صورت پذیرفته باشد، ولی می توان با حسن نیّت (که خوشبختانه در هردو طرف وجود دارد)، این عرصه را به درستی مدیریّت نمود، و به جای پریدن به یکدیگر و چنگ زدن به صورت هم، بر معرفت و بصیرت یکدیگر و دیگران افزود؛ و این نتیجه، دست یافتنی است؛ امّا ناراحتم، چون دیدم: متأسّفانه از هر دو سوی، برخوردهای افراطی و اهانت آمیزی غیر منتظره رخ داده است؛ حتّی نسبت به کسانی که روحشان از این مطالب مطّلع نیست، و آنان بسیاری از کامنت گذاران را هم نمی شناسند؛ ضمنا از خواندن قصّة فرجام بسیار بد «امیر زهتابچی» در پست مربوطه، نیز ناراحت شدم؛ همانگونه که برادر بزرگوارتان شدیدا از این ماجرای پردرد و غصّه، به حق ناراحت شد؛ که این احساس ناراحتی خود ریشه در سیرة امیر مؤمنان علیه السّلام دارد؛ چه آنکه آن بزرگوار، پس از کشته شدن طلحه و زبیر در جنگ جمل (که سالها در کنار نبیّ اکرم صلوات الله علیه برای نشر اسلام عزیز جنگیدند)، بسیار غمگین و ناراحت شد که چرا چنین؟؛ و ظاهرا پس از حضور در کنار جسدشان، بر این بد فرجامیشان بسیار هم گریست؛

  ادامه مطلب ...

حجة الاسلام سید حسین شفعیی دارابی (قسمت دوم)

پست 205 : ادامۀ قسمت اول: توضیح دامنه: به نام خدا. زندگی خودنوشت جناب حجة الاسلام والمسلیمن سید حسین شفعیی دارابی. این اتوبیوگرافی _یعنی زندگی نامه ی خودنوشت_ جناب ایشان را با افتخار بازنشر می نماید. استاد گرانقدر و خطیب توانمند و مشهور حجة الاسلام والمسلمین آسید حسین شفیعی دارابی از روحانیان بسیار فعال و پرکار و فاضل دارابکلاست. دامنه، وی را از مفاخر محل دانسته و به دیده ی احترام می نگرد. متن زیر نوشته خود ایشان است. که دامنه بی هیج دخل و تصرّف و ویرایشی در متن آن، بی کم و کاست منتشر می کند.

امید است، دامنه به زندگی نامه ی (خودنوشت یا دگرنوشت ) مورد تایید سایر روحانیون عزیز و فاضل و بزرگوار دارابکلا، که همه ی آنان را، استاد و راهنمای خویش می داند، دست بیابد و نشرش دهد. دامنه پیشتر از این در تاریخ اول تا سوم آذر 1392 متنی را با عنوان " هشدار به روحانیّت دارابکلا: اینجا " در هفت قسمت نوشت. و ضمن ابراز ارادت ویژه و اعتقاد راسخ به روحانیت، نقدهای انتظاری خویش را نیز در بیانی صمیمانه و اما صریح و بی پرده، طرح کرد و اسامی تقریبا کامل روحانیت دارابکلا را در آنجا آورد. اینک نوشته ایشان عرضه می شود: قسمت اول اینجا(منبع: دامنۀ دارابکلا: اینجا)

حجة الاسلام سید حسین شفعیی دارابی (قسمت اول)

پست 205 : به قلم حجة الاسلام سید حسین شفعیی دارابی«اینجانب سید حسین شفیعی دارابی در حدود سال 1348 وارد حوزه علمیه جعفریه زادگاه خویش روستای دارابکلاء ساری شدم سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه مشهد رفتم نزدیک به سه سال در جوار حرم ملکوتی امام رضا به فراگیری علوم مختلف ادبیات منطق و فقه واصول اولیه پرداختم در سال تحصیلی 1354 از مشهد الرضا به جوار کریمه اهلبیت و حوزه علمیه قم منتقل شدم از آن پس تا به حال در این شهر مقدس مشغول به تدرس، تدریس و تحقیق می‌باشم پس از ورود به قم احساس کردم باید تقویت بنیه علمی ام بخشی از ادبیات و منطق را مرور کنم و از محضر اساتید خوش آوازه آن زمان از قبیل مرحوم مدرس افغانی، عرفانی و ... بهره بردم سپس به فراگیری کتب مربوط به فقه و اصول شرح لمعه، اصول فقه مظفر، رسایل و مکاسب شیخ انصاری، کفایه الاصول مرحوم آخوند خراسانی و فلسفه و منطق و ... پرداختم و از محضر اساتید بزرگواری همچون آیات ستوده، پایانی، سید علی محقق داماد، سید مصطفی محقق داماد، سید حسن شجاعی ، شیخ یحیی انصاری شیرازی، دکتر احمد بهشتی، دوزدوزانی، موسوی تهرانی، سید ابوالفضل موسوی تبریزی بهره جستم پس از آن در کلاس درس اساتید خارج شرکت نمودم.

از سال 62 به بعد تدریس یک دوره اصول آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی را درک کردم در مباحث فقهی نیز خارج زکوه را از کلاس درس آقای منتظری که خداوند عاقبتش را به خیر کند و از اطرافیان و مشاوران ناباب نجاتش دهد استفاده نمودم خارج دو کتاب معظم فقهی یعنی خمس و حج را از محضر حضرت استاد آیت الله جوادی آملی بهره بردم. در کنار دروس رایج در حوزه یعنی فقه و اصول و ادبیات با شرکت در کلاس درس اسفار آیت الله جوادی آملی و درس هیئت آیت الله حسن زاده آملی با کلیاتی از فلسفه و نجوم اسلامی آشنا شدم همچنین از مباحث تفسیری و اعتقادی و اخلاقی فرزانگانی همچون مرحوم آیت الله مشکینی، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله جعفر سبحانی، آیت الله ابراهیم امینی، آیت الله اصفهانی و ... با لطف و عنایت الهی در برنامه امتحان عمومی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط شهید مطهری در حوزه علمیه برگزار شد شرکت کردم ودر قدم اول جزء 200 نفری بودم که در امتحان کتبی قبول شدم، سپس در مصاحبه‌ای که خود آن شهید بزرگوار به عمل آورد شرکت نمودم و جزء شصت نفری بودم که قبول شدم سرانجام در دوره آموزشی کوتاه مدت شرکت کردم تا در کنار دیگر عزیزان با دانشهای غیر حوزوی آشنا گشتم کمتر از 2 هفته از زمان تشکیل این کلاسها گذشته بود که حادثه عظیم شهادت شهید مطهری رخ داد ولی شاگردان و دست پروردگانش راه را ادامه دادند و ما را یاری رساندند

در ادامه راه با سلسله مباحث و برنامه های مفید و کلاسیک و منظم فرزانه روزگارمانحضرت استاد آیت الله مصباح یزدی آشنا گشتم پس از آزمون وارد برنامه آموزشی موسسه در راه حق، سپس بنیاد فرهنگی باقرالعلوم و از محضر این شخصیت بزرگوار شیعه و برنامه های آموزشی مورد نظر ایشان بهره های فراوان بردم باید بگویم حیات علمی اینجانب بیش از هرکس موهون زحمات و راهنماییهای این استاد گرانمایه بوده و می‌باشد.

ناگفته نماند در طول سه سالی که در مشهد بودم با حضور در بحث تفسیری و نماز جماعت مسجد کرامت به امامت مقام معظم رهبری و جلسات شهید هاشمی نژاد در محل کانون بحث و انتقاد دینی و نیز کلاس تفسیری عارف صمدانی حضرت آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی بهره ها بردم در کنار فراگیری علوم مختلف از محضر اساتید بزرگوار به تدریس دروس مربوطه علاقه وافری داشته ام بدین جهت تمام متون درسی حوزه از جامع المقدمات تا رسایل و مکاسب را در این مدت تدریس نموده ام گاه درمدارس تحت برنامه شورای مدیریت شهیدین و عترت گاه در مراکز علمی دیگر جامعه الزهرا و غیره و گاه به صورت انفرادی و سالها به صورت دروس عمومی مدرس 3 و 4  دارالشفاء به تدریس علوم مختلف پرداختم.

سالهای پیش از پیروزی انقلاب و پس از ماجرای انقلاب فرهنگی سالها در دانشگاه صنعتی امام باقر تهران و دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد به تدریس معارف اسلامی فلسفه اخلاق و تاریخ اسلام تاریخ سیاسی ایران پرداختم در کنار تدریس با توفیق الهی توانسته ام چندین کتاب و مقاله را به چا پ برسانم پاره ای از مقالات، از مقالت ممتاز شناخته شده اند به لطف پروردگار از جمله طلاب موفق در عرصه خطابه و سخنرانی می‌باشم تا به حال در شهرهای بزرگ و کوچک حدود 20 استان کشور مسافرت تبلیغی داشته ام  سالهاست که به عنوان مبلغ بعثه خطیب و سخنران در ایام عمره مفرده به مدینه و مکهاعزام می‌شوم در همین راستا در دو ماه رمضان به روسیه و ازبکستان اعزام شدم و بارها قبل از خطبه های نمازجمعه قم دفتر مقام معظم رهبری در قم دفتر آیت الله مکارم، حرم مطهر مدرسه فیضیه، حرم مطهر امام رضا به ایراد خطبه و سخنرانی پرداخته ام.‌» آدرس سایت پایگاه اندیشوران منبع این خودنوشت  : اینجا(منبع: دامنۀ دارابکلا: اینجا)

حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی


به قلم دامنه



به نام خدا. در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا، امروز به معرفی مختصر جناب حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی می پردازم.


سید روح الله که مسمّی به اسم امام روح الله _رهبر کبیر انقلاب اسلامی_ ست زادۀ قم اند. فرزند جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی. به عبارتی نوۀ دختری مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی.


ایشان از برادرش جناب حجة الاسلام سید مجتبی شفیعی دارابی کوچکترند. هر دو برادر که از نسل سادات و منتسب به خاندان اهل بیت (ع) اند از تربیت شدگان حوزۀ علمیۀ قم اند.


سید روح الله مانند سید مجتبی طلبه ای درسخوان، کوشنده، پر جنب و جوش و فعال در حوزۀ علمیه ی قم اند. از مقدمات تا درس خارج فقه و اصول را بخوبی طی کرده اند. همسر مکرّمه ی سید روح الله نیز از نخبگان و فرهیختگان و دکتر هستند. برای این دو بزرگوار آرزوی توفیقات بیشتر و سلامتی روزافزون دارم.


من با جناب سید روح الله بارها از نزدیک گپ و گفت مختصر کرده ام. فردی زیرک، خندان، بااخلاق، متواضع و بسیار خوش برخورد هستند و انصافاً هر دو برادر نمونه اند در اخلاق اجتماعی و حضور متین در محافل عمومی و در خط انقلاب و ولایت و رهبری بسیار پرشور و حال اند.


من در دامنه طی دو پست منفکّ، یکی در 18 خرداد 1392 در پست 205 اینجا و دیگری در 21 تیر 1395 در پست 2964 اینجا، به زندگانی پدر گرامی شان جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی پرداخته بودم.


نیز در پستی جداگانه در معرفی مختصر جناب حجة الاسلام آقا سید مجتبی شفیعی دارابی در 22 خرداد 1395 در پست 2666 اینجا، اقدام نموده بودم.


در پایان به بیت شریف این خاندان گرامی و سادات و روحانی سلام و درود می فرستم. ان شاء الله تعالی ما را مشمول دعاهای شان بفرمایند. هنوز به عکس جناب سیدروح الله شفیعی دارابی دسترسی نیافتم تا منعکس کنم.


خوشبختانه در تاریخ 3 خرداد 1396 عکس هایی واصل شد و در پست 5241 اینحا، منعکس شد که همان تصاویر در این پست الحاق می شود:


حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی.  مسجدجامع دارابکلا. اردیبهشت 1396. ارسالی رنگین کمان به تلگرام دامنه


حجة الاسلام سید روح الله شفیعی دارابی. مسجدجامع دارابکلا. اردیبهشت 1396. ارسالی رنگین کمان.


(دامنه دارابکلا)


عکس های روحانیون دارابکلا


پست 3917 : به نام خدا



عکس بالا: سردرگاه مسجد و تکیۀ روستای دارابکلا. روز اعزام به جبهه دارابکلایی ها در بهمن 1364. مرحوم آیة الله دارابکلایی و دامنه و بوسۀ قرآن. حجة الاسلام والمسلمین سید حسین شفیعی دارابی در مصافحه با روانشاد یوسف رزاقی. عکس پایین: حُجَج اسلام سید جواد شفیعی دارابی (آق شفیع، پسر عمۀ دامنه) و شهید سید جواد شفیعی دارابی. عکس ها از  آلبوم شخصی دامنه.

(دامنه دارابکلا)


     

در مورد معرفی حجة الاسلام سیدحسین شفیعی

به قلم سید ابراهیم    موسوی دارابی 7

پست 2969 : «به نام خدا سلام گرم بنده به جناب آقای طالبی (دامنه) و خوانندگان محترم.  همچنین سلام می کنم به جناب حجة الاسلام والمسلمین دکتر سیدحسین شفیعی دارابی. از خصوصیات اخلاقی، رفتاری، شخصیتی، عقیدتی، اجتماعی، سیاسی و هر آنچه که منتسب به خصوصیات و ارزش های و شاخصه های وجودی جناب حجة الاسلام والمسلمین دکتر سیدحسین شفیعی دارابی بود را به زیبایی بر قلم جاری ساختید. بنده به دلیل نسبت فامیلی و شناختی که از ایشان دارم به چند شاخصه و ویژگی مهم اشاره می کنم:


Image result for ‫دامنه دارابکلا عکس سیدحسین شفیعی‬‎


یکی از شاخصه های مهم اجتماعی و رفتاری ایشان که در همه جا زبان زد خاص و عام است،و از تاکیدات ایشان است دید و بازدید و صله ی ارحام است و در عمل نیز شاهد بودم که با توجه به حضور و زمان اندکی که در محل داشتند از این فریضه ی مهم دست بر نمی داشتند. خوش صحبت و خوش رو هستند و به دلیل خصایص منحصر به فرد شان ، جوانان ارتباط صمیمی و نزدیکی با ایشان دارند. در سخنرانی ها و مجالس و محافل و گردهمایی ها با تمام وجود شان سعی در برطرف کردن شبهات و خواسته های حاضرین در جلسه بر می آیند. از کمترین زمان ممکن بیشترین استفاده را می برند و لحظه ای را ندیدم که زمان شان به بطالت بگذرانند.


راستش را بخواهید اگر بخواهم از کرامات و خصوصیات شخصیتی ایشان بنویسم فکر میکنم نتوانم حق مطلب را به خوبی ادا کرده باشم پس سخنم را کوتاه می کنم و از خداوند می خواهم سلامتی و تندرستی و عافیت به خیری به ایشان مرحمت بفرمایند تا ما و نسل جوان بتوانیم بیش از بیش از نصایح و رهنمودهای ایشان استفاده بریم. تا دیداری دیگر»



پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام صمیمی من هم به شما جناب آقاسیدابراهیم موسوی. بسیار  ممنونم هم به لحاظ این که پست های دامنه را با دقّت های خویش، می خوانید و هم بر برخی از پست ها، متن هایی تکمیلی می نویسد و همین نگاشتن های متنوع برای دامنه خوانان شریف هم مفید است و و انگیزاننده.


از این افزوده ی شما نسبت به شخصیت علمی و دینی و اخلاقی جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی، خیلی ممنونم. (دامنه دارابکلا)


در بارۀ معرفی حجة الاسلام سیدحسین شفیعی

به قلم میرزاعلی    چلوئی دارابی 21

پست 2968 : «به نام خدا . سلام گرم و صمیمی به خدمت جناب دامنه و دامنه خوانان. جناب  دامنه عزیز، تقدیر و تشکر دارم به محضر شریفتان بابت ممعرفی چهره های شاخص و محبوب دیارمان به خصوص حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب دکتر شفیعی واقع در پست 2964 اینجا.


کیست در محل که ایشان را نشناسد. جناب ایشان شخصیتی هستند بسیار خونگرم و مردمی .مانوس با بیشتر اقشار جامعه.اهل صله ی ارحام و متواضع در برابر دوستان واشنایان.با دانش و بینش سیاسی عمیق. بیشتر اهل عمل هستند و بدور از ریا کاری.خطیبی توانمند با منبرها وسخنرانیهای پر جذبه .انقلابی هستند و ولایتمدار .اهل فضل و بخشش .صبور در برابر انتقادات و ایرادها و در عین حال قاطع در مورد باورهایش.و در مورد احترام به برادر و اولین استاد خودشان الگویی ست در بین جوانها.


جناب استاد طالبی همانگونه که در مورد ربط ایشان فرمودید یک روحانی کاملا شناخته شده و توانمند و به لحاظ فکری و سیاسی و باورهای دینی و عقیدتی دارای خط مشی شفاف و بسیار آگاه بوده ومورد توجه سیاسیون و مسولین محل. واز این رو به لحاظ فکری و اخلاقی و احساس مسولیت در موارد خاص ورود پیدا می کنند .


Image result for ‫دامنه دارابکلا عکس سیدحسین شفیعی‬‎


بنده نیز افتخار داشتم که مطالب پربارشان را که در 111 بند منتشر کردید مطالعه کنم و از این بابت هم از شما جناب دامنه و هم از جناب دکتر بسیار سپاسگذارم. جناب دامنه عزیز کاملا بر این باورم که شما بسیار با هوش و استعداد بالا و در نویسندگی چیره دست و با دانش روز هستید و در ضمن احترام به عقاید فکری و خط سیاسی تان بنده نیز در پاره ای اوقات هم عقیده با شما نیستم . ونیز کاملا بر این باورم که این اختلاف سلایق باید ایجادگر مَودّت و دوستی بین افراد گردد .همان بیاناتی که جناب مهندس عبدی در پست 2966 اینجا، ذکر کردند.


جناب دامنه عزیز خرسندم از باشگاه آزاد اندیشتان. و برایتان آرزوی موفقیت دارم و همانطور که درمتن اخر پست 2964 ذکر کردید امیدوارم خداوند بارقه ی امید و بذر حُب و دوستی بر دلهای هم ی مان بنشاند .با عرض پوزش فراوان و خدا نگه دار»


پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام من هم بر شما جناب حاج میرزاعلی. خیلی موجب افتخار بنده  است که هم به من لطف دارید و هم با بخش هایی از دیدگاه هایم هم عقیده نیستی. و این نشان حُرّیت و منطق درست انسانی و عقلی ست. همین روحیه ات نشان پُختگی ست.

در باره ی پست های معرفی چهره های شاخص محل خصوصا" روحانیت، باید بگویم این علامت درک و فهم بالای شماست که به معرفی این مفاخر محل، دلگرم و شادابی. از افزوده های خوبت بر متن پست معرفی جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی، ممنونم و حقّ آن است که خودت بخوبی گفتی که ارادت و محبت با هیچ چیزی نباید تعویض گردد. خدا حافظت. (دامنه دارابکلا)


حجة الاسلام سیدحسین شفیعی از نظر مهندس عبدی

به قلم مهندس    محمد عبدی 52

پست 2966 : «با سلام بر شما کبلاقا ابراهیم عزیز و دامنه خوانان معظم و مکرم و همراه همیشگی با پیگیری پستهای این روزهای دامنه نکات ارزنده بسیاری یافتم و مثل همیشه بر خود فرض می دانم که خسته نباشید و تشکر مضاعف از زحمات حضرتعالی به سبب انتخاب و ارسال پستها و مطالب آموزنده این وبلاگ وزین و معلومات عالی تقدیم بدارم و دست مریزاد و خدا قوت نثار کنم .

در ثانی در مورد پست مطلب در مورد معرفی روحانیون معظم و معزز داربکلا و منطقه معرفی جناب حجت الاسلام دکتر آقا سید حسین شفیعی دارابی (در پست 2964 اینجا) هم جای تشکر و سپاس مضاعف دارد و با بسیاری از نظرات و مطالب حضرتعالی در مورد ایشان همراه و موافق هستم و گویی خودم دارم به کسی بیان می دارم و منطبق با آرا و نظر خود یافتم و اضافه نمایم که:

ایشان نیز از سلسله جلیله حقیقتیه سادات معظم و صاحب کرامت خارق العاده و مورد نذر و قسم و مورد وثوق خاصه مردمان هزارجریب باستانی سادات سیکا هستند که
 
ادامه مطلب ...

حجة الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی

به قلم    دامنه

پست 2964 : به نام خدا. امروز در سلسله مباحث متداول دامنه در باره ی روحانیت دارابکلا، به معرفی مختصر جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی، یکی از چند چهره ی شاخص روحانیون دارابکلا می پردازم.


این روحانی مشهور دارابکلایی، از یک خاندان سادات بسیار مذهبی، مشهور و مورد وثوق مردم و از پدر و مادری مؤمن و متدیّن و مورد احترام مردم دارابکلا برخاسته اند. گرچه والدین کرام شان را در همان اَوان، از دست داده اند ولی در غیاب دردناک آنان، زندگی خویش را با نهایت تلاش و جهاد، سامان دینی و علمی دادنده اند تا حدّی که به نظرم، گویی به اجتهاد هم رسیده اند.


ایشان به مدَد برادر مؤمن و انقلابی شان جناب حاج کبل سید محمد شفیعی دارابی، حیات خود را امتداد داده اند و الّا ممکن بود از فرط فشار فقر و تنگدستی دوره ی سخت کودکی و نوجوانی، بی پناه و بی حامی می ماندند. اما دست تقدیر خدای باری تعالی و دیده ی تدبیر برادر دلسوز و والا، که خود از وی به «سایه سار پدر» تعبیر می کنند، راه ایشان را به حوزه و طلبگی و کسوت خطابة و روحانیت و کتابت کشاند.


ایشان نیز مانند بیشتر روحانیون دارابکلا، طلبگی را ابتدا نزد مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی تبرّک و تلمّذ کردند و آن گاه به قم هجرت کردند. من در 2 سال قبل یعنی 18 خرداد 1393 (در پست 205 اینجا) اتوبیوگرافی _یعنی زندگی نامه ی خودنوشت_ ایشان را منتشر کرده بودم که در این پست، از شرح مجدد تحصیلات و اساتید و پژوهش های شان می گذرم.


اما من ایشان را این گونه می شناسم: به لحاظ اخلاق رفتاری، شخصیتی مهربان، خوش روحیه، گرم گیرنده، خوش کلام، اُنس پذیر، خوش مَشرب و پُرجذبه و در یک کلام مؤمنانه و متشرّعانه دارند و سعی می کنند آشنایی های مقدّماتی را تا می توانند به دوستی های ماندگار برسانند. این از برجسته ترین روحیات طلبگی و اخلاقی ایشان است که کمتر در روحانیون پدید می آید. شاید آن طعم تلخی را که در اَوان کودکی _با از دست دادن والدین خویش_ در زندگی چشیده اند، او را فردی مهربان و غمخوار یاران و هواخواه دوستان بارآورده است. بگذرم.


یکی از برجسته ترین ویژگی اجتماعی ایشان این است که میان ایشان و اخوی گرامی شان یک نوع ربط معنوی و عاطفی و محبت مانای خاصی وجود دارد که برای من بشدّت دارای اهمیت و حتی سوژه ای برای مطالعه و مصاحبه است و من روزی این کار کاوشگری و رایزنی مطالعاتی را حتما" به انجام می رسانم تا سرمشقی برای روابط میان برادران و خویشاوندان در صحنه ی اجتماعی و خانوادگی گردد.


یک زاویه ی این ربط را من می گویم و آن این است ار بس میان این دو برادر حُبّ و ودّ حاکم است  که من همیشه در تصوّرم این گونه ترسیم می شود که میان ایشان و برادرش حاج کبل سید محمد (که در 31 اردیبهشت 1395 در پست 2904 اینجا وی را معرفی کرده ام) گویی یک روحِ نگه دار؛ نگه داری می شود. هر گاه این برادر را می بینم، گویی در جِلدش آن برادر دیده می شود و هر گاه آن برادر را می بینم گویی این برادر، در پوست و روحش نمایان است. من این دو را هر جا و هر کجا، گویی در یکجا می بینم. من، این گونه می بینم این دو را. اگر عیب است _که نیست_ از دیده ی من است و اگر حُسن است _که هست_ از برداشت من است. گویی هم اخوان هم اند، هم اَخلّای هم اند و هم دو کالبدی از دو روح در هم تنیده ی هم. و این هم در این دنیای پربلا و بلیّه ها و دوری ها و تنش ها و توپ و تشرها، کم بهایی نیست که دو برادر، این گونه خلیل و وَدود هم باشند.


اما ربط او با من و خط سیاسی او چگونه است؟ این گونه:


الف: ربط ایشان به من: ایشان چون یک روحانی سرشناس دارابکلا بوده و هستند و از همان آغاز انقلاب اسلامی به مسائل سیاسی و اجتماعی و دینی این روستا آگاهی داشته و دارند و نسبت به آن احساس مسؤولیت کرده و می کنند، از این رو مورد توجه ی سیاسیون و انقلابیون محل از جمله من قرار گرفتند و کماکان با ایشان ربط داشته و دارم. ربط ایشان اما به من این گونه است: به لحاظ عاطفی و روابط رفتاری، خیلی به من محبت و علاقه و دلسوزی و حتی می نوانم بگویم دوستیِ صمیمی نشان داده و می دهند. و بر من نیز عیان و ثابت گردیده واقعا" به من این گونه اند.


شواهد و قرائن هم موجودند. و به همین مقدار و حتی بسی بیشتر، من هم به وی اُنس، ارادت و علاقه ی عاطفی و اخلاقی دارم و حتی هنوز مسائل اختلافی موجب نگشته است که من ارادتم به ایشان زائل و زدوده گردد. زیرا ارادتم از نهادم برخاسته است و نمی شود نهاد قلب و دل را بآسانی برهم زد و ویران ساخت؛ چرا که دوستی ها را نمی توان با حاشیه های زودگذر، زُدود و به وزن اَرزن آن را ارزان ساخت.


اما به لحاظ فکری و سیاسی با برخی از باورهای من در زمینه های سیاسی و دینی و... مخالفت دارند و منتقد من هستند و این نقّادی ها را به منطق قلم و به شیوه ی پذیرا، به صحنه ی دامنه هم آوردند و حتی در یکی از منبرهای محرم سال 1392، در غیاب من، بر زبان شان جاری نموده اند که من بر آن شش نقد و حمله ی تند و تعجّب برانگیزشان، دوستانه و رُک در دامنه گلایه بُردم که از آن بگذرم. و علاوه بر آن در طی دو سال دامنه نویسی مداوم ایشان در دامنه، من نیز بر پاره ای از متون و تحلیلهای شان و نیز ایرادات خاصی که بر من وارد می کردند، پاسخ دوستانه و بی تعارف داده ام.


بگذرم که ایشان از چند ماه پیش اساسا" _بنا بر دلایل و عللی که خود بر آن واقف اند و من کلا" از آن بی اطلاع_ با دامنه وداع کردند و دامنه نویسی را ترک نمودند. اما من از همین برکت حضورشان در فضای مَجازی (ابتدا با مستعار محسن دارابی و سپس با عنوان حقیقی شان) دریافته بودم که ایشان هم اهل قلم اند و هم توانمند در سخن. هم خستگی ناپذیرند و هم دانشمند. هم ظرفیت دارند و هم ظرافت را می دانند. هم خویشتندارند و هم در پاره ای اوقات، زودرنج و ضربه پذیر احساسات. که شاید همین آفَت، موجب آن تصمیم نادرست شان در ترک دامنی نویسی گردید که البته من هرگز به هیچ کس در دامنه، اِلحاح نمی برم برای هر گونه نوشتن و حضورداشتن.


ب: خط سیاسی ایشان. اولا" ایشان را ذونظر می دانم و نیز باذکاوت. شخصیتی صاحب فضل و دانش و گرایش و ارزش می دانم و نیز باحرارت. داخل در متن سیاسات می دانم و باحلاوت. لذا، برای پرهیز از اِطناب، فقط در سه سطح این بحث را با نظر خودم مستند می سازم و بس:


در سطح دارابکلا: ایشان از همان بَدو، در سال 1358، با جناح راست دارابکلا (که البته تمامی آنها به مراتب رفیق و دوست و همسنگر من نیز هستند و رابطه ی مان با هم درهم تنیده و گرم و آرام است) و با تشکیلات آنها همخوان و همراه بودند و به تعبیر من، مُرشد اول شان بوده و هستند و هنوز نیز بر فضای محفل آنها و ایشان، عطر تحلیل وی، نُطق کلام وی و مواضع متعدّد وی، فشان است و فَخار. و ایشان نیز همیشه با همین تعداد خاص محل، مشاوره و جلوس و نسشت و برخاست داشته و دارند.


در سطح کشور: ضمن احترام به آزادفکری شان، باید بگویم ایشان یکی از برجسته های جریان تفکری آیة الله محمدتقی مصباح یزدی اند. بر همگان آشکار است که آیة الله آقای مصباح یزدی به عنوان یکی از مهمترین بزرگان فکری حوزه ی قم، در درون جمهوری اسلامی و پیشتر از آن در درون انقلاب اسلامی، دارای چه اندیشه ها و آرایی بوده و هست. و جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی ایشان را استاد اعظم خود می دانند و بر وی بسیار ارادت و اقتداء می برند و این را از آن رو گفتم که نشان داده باشم سمت و سوی فکری شان چیست. نه آن که بگویم چرا این است؟ و یا این،عیب است.


در سطح دامنه: توفیق داشتم در دامنه، 111 متن ایشان را پست کنم و همه ی این متون وی را در همان حین بدقت می کاویدم و می خواندم و در پاره ای هم ورود می کردم و پاسخی می نگاشتم. (که البته بعد از وداع با دامنه، دیگر من بی نصیب شدم از خواندن نوشته های بعدی ایشان). اما از تحلیل محتوای آنچه در دامنه نوشته بودند، مشخص کرده ام که ایشان، هم دارای تفکر از نوع جناح راست اند و هم گرایش به آنان دارند و هم حامی آنان اند و هم در اوج آن به سرحلقه ی جریان فکری خاص یعنی موسسه ی آیة الله محمدتقی مصباح یزدی متّصل و همراه اند. و این را من نه ایراد می دانم و نه نقص. ولی نقد بر آرای وی را همیشه برای خود حق و ناشی از نعمت آزادی می دانم.


آخر کلام و ختم بیانم این است: به ایشان هم احترام و ارادت خاص دارم و هم نقد و انتقاد و گلایه های دوستانه ی تامّ. و خرسندم اگر از اَخلّای ان شاء الله باتقوای اندک و ناچیز، در پیشگاه ایشان محسوب گردم. خدا ان شاء الله، بر دو دل من و ایشان، همچنان بارقه ی امید و باران حُبّ و وَدّ ببارَد. با پوزش و طلب مَکرمت و اِکرام.



حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی. داخل مسجد تنعیم _مسجد عمره_ در مکه. 12 مهر 1394. (لازم به ذکر است در دامنه طی دو سال اخیر 111 متن نوشته ی ایشان و نیز عکس های متعددی از ایشان درج و منتشر شده بود با این کد بایگانی: («مسائل حجة الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی» اینجا)


(دامنه دارابکلا)


سخنرانیهای مشهد حجة الاسلام سیدحسین شفیعی

به قلم حجة الاسلام  سیدمحمد شفیعی


پست 2914: «سلام آقای طالبی، متشکرم از بابت عکس های فرزندم آقا صدرا. (واقع در پست 2893 اینجا) اما بعد؛ هر سال وقتی که ماه رجب المرجب فرا میرسد با قدم های آهسته وارد صحن جامع رضوی می شوم، صدایی آشنا از تریبون صحن به گوش میرسد آهسته و آهسته گوشه ای را اختیار می کنم اولین جمله ای که با این صدا در ذهنم نقش می بندد این است که افتخار می کنم اهل  روستای عالم پروری چون دارابکلا هستم،صدایی که از عمق تاریخ پیامبر اسلام و زندگی ایشان بگوش میرسد. همگان مات و مبهوت سخنان ایشان میشوند انگار تاریخ را از بر هستند آخرین باری که در صحن جامع رضوی سخنرانی می کردند در رابطه با زندگانی حضرت خدیجه بنا به مناسبتی سخنرانی می کردند.


دامنه خوانان آنجا نبود ولی حقیر مشاهده کردم که مردم چنان سخنرانی ایشان گوش می کردند که انگار در متن تاریخ غرق شدند. اشک از چشمان جماعت جاری می شد و من همچنان در این افتخار که یک دارابکلایی هستم غوطه‌ور میشدم،از منبر که پایین می آمدند مردم با شور و شعف ایشان را در آغوش خود می گرفتند و به پاس تشکر راه را برای ایشان باز می کردند، در حین این تفکرات بودم که مردی خطاب به بنده گفتن که یک سفر عمره را همراه ایشان بودم که خیلی خوش گذشت خدا حفظشان کند.رحمت ایزدی بر پدر و مادرشان.


وقتی این جملات تمام شد بر افتخاراتم افزوده شد به خود بالیدم که الحق که روستایمان چه عالمانی را تحویل جامعه داده است. ما باید قدر این علمای دین را بهتر بشناسیم چون در قیامت سه چیز از انسان شکایت می کند، مسجد، عالِم و قرآن.

در ضمن  آقای طالبی از طرف حقیر به فامیل عزیزم و دوست گرامی دهیار زحمت کش روستایمان جناب آقای محمد دباغیان تبریک بگین. متشکرم.» (دامنه دارابکلا)


حجة الاسلام سیدمجتبی شفیعی دارابی

به قلم    دامنه

به نام خدا. امروز در پنجمین روز ماه مبارک رمضان در سلسله پست های روحانیت دارابکلا به معرفی روحانی فاضل، بااخلاق و از سادات جلیل القدر جناب حجة الاسلام والمسلمین آقا سیدمجتبی شفیعی دارابی می پردازم.

ایشان نوه ی دختری مرحوم آیة الله شیخ محمدباقر دارابکلایی اند. فرزند جناب حجة الاسلام والمسلمین آقا سیدحسین شفیعی دارابی. داماد عموی کرام شان جناب حاج کیل سیدمحمد شفیعی دارابی. پس؛ از ناحیه ی مادر بزرگوارشان یک عالِم زاده اند. و از ناحیه ی پدر ارجمندشان نیز یک عالم زاده ی مشهور.

زاده ی قم اند و بزرگ شده قم و تحصیل کرده ی قم و مقیم قم و ساکن قم. همه ی وجودش قمی ست؛ ولی به دارابکلا افتخار می کنند. یک قمی دارابکلایی اند؛ چرا که از بدو تا کنون قم را درک و لمس کرده اند.


جناب حجة الاسلام سیدمجتبی شفیعی دارابی. خرداد 1395

از آنجا که سیدمجتبی در دامان روحانیت و خاندانی سادات و شریف بزرگ شده اند، خوی و خصالِ روحانی و معنوی بر خود گرفته اند و در این مسیر هیچ گاه دست از تهذیب نشُسته اند. دامنه هرگاه او را در معابر و محافل و مجالس دیده و شاید صدها بار هم شده، ایشان را بسیار وزین دیدم و گویی بخشی از خوی تواضع و آرامش مرحوم آقا را در خود جای داده اند. من با شاهداتی که عینی در او یافته ام مثل این طلبه ی اُفتاده و مهربان و با نیکوترین وجه و خوش ترین برخورد کم دیده ام. الحقّ آخوندی بر او برازندگی ست. به عبارتی دیگر روحانی شدن برازنده ی او بود.

سیدمجتبی به دیده ی خردمند پدرشان و به برکت دعا و خواسته و راز و نیاز مادر عظیم القدرشان، پای به عالَم طلبگی نهادند تا عالِم دین گردند. سال 1374 این جرقه ی سرنوشت حهیدن گرفت و ایشان وارد حوزه ی علمیه  ی قم شدند و در مدرسه ی عترت آل محمد (ص) مشغول به تحصیل علوم دینی شدند.  و این مراحل تحصیلی رایج را به شایستگی طی نمودند:

از مقدمات که شامل چندین کتاب پایه ای ست با موفقیت و تسلط، وارد دوره ی مهم سطح شدند که رسائل و مکاسب در آن اوج درسی ست و آن گاه با کسب دانش و ارزش و ذخیره سازی معنویات و مطالعات در این راه که مسیری پُرزحمت و مشقّت است و خُلق و اختلاق و خلّاقیات می خواهد، به مرحله ی مهم دروس خارج فقه و اصول رسیدند و همزمان یا طی مراحل درسی و تحقیقی و ارائه ی پایان نامه ی پژوهشی و علمی، کارشناسی ارشد تفسیر را اخذ کرده اند.

ایشان را در قم این گونه یافته ام، بارها و بارها: متخلّق به اخلاق الله. وجه و چهره ای نورانی و زیبا. آرام و خندان و پُربها. دائم التبسّم اند. در واقع در چهره اش عبوسیت دیده نمی شود. هر وقت نگاهش کنی ایشان را مُتبسّم می یابی. و حتما" هم مُتوَسّم نیز می باشند که از خصال مؤمنان زیرک است و قرآن به توسُّم _ فراست و زیرکی_ مؤمنین تاکید کرده است. اهل درس و مطالعه اند. منبر هم می روند. در دوردست ها هم امر تبلیع دین و راهنمایی مردم را وانمی گذارند. در مجامع و محافل، شخصیتی آرام، باوقار، متین و کم حرف اند. گویی صُمت و خموشی را به مفهوم مرحوم علامه طباطبایی خوب درک کرده اند. برای من، ایشان یک فردی جاذب اند و دلرُبا. هیچ هیاهویی در وی ندیده ام. اساسا" به نظرم هیجانی نیست. من به او ارادت قلبی و درونی دارم و بروز هم داده ام. چه ایشان این گرَوِش قلبی ام را بدانند و چه ندانند، من امّا به شاکله ی وجودی ش خیلی اعتقاد و باور دارم. یک سیدی با حُجب و حیاست.

خرسندم ساچمه ی قلمم برای وی در دامنه چرخید و غلتید. حال در این ماه خدا و هُدی هر کجا هستند، امید می برَم خوب و و خوش خرُم باشند. و در شب های قدر امسال دامنه و دامنه خوانان شریف را از ذکر دعای شان نیندازند. درود به تو و بر وقار تو و بر صُمت و متانت تو ای آقاسیدمجتبی. (دامنه دارابکلا)

حضور سه روحانی دارابکلا به منزل دامنه

پست 786 : به نام خدا. امشب دوشنبه 31 فروردین 1394 حُجَج اسلامسید محمد شفیعی مازندرانی، سید حسین شفیعی دارابی و شیخ جواد مهاجری به منزل دامنه آمدند و صله ی ارحام بجا آوردند و فوت مادرم را با ملاطفت تامّ و مهربانی ملموس تسلیت دادند. از صمیم قلب  از این سه روحانی فاضل و محترم متشکرم و شرمنده ی محبت و بذل عنایت شان گردیدم. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

قم. منزل دامنه. شب 31 فروردین 1394. از راست: حُجج اسلام شیخ جواد مهاجری. سید محمد شفیعی مازندرانی. سید حسین شفیعی دارابی. عکاس: دامنه

ممنونم از شما

ویژه نامۀ حاج کبل سید محمد شفیعی دارابی

پست 2420 : به قلم مهندس محمد عبدی 31 : «با سلام بر آقا امام زمان (عج) که امشب میلاد باسعادت آن امام غائب همیشه حاضر است سلام بر همه دوستان و دامنه خوانان فهیم. درود خدا بر شما کبلاقا ابراهیم طالبی دارابی عزیز مرد خداجویی که در جای جای مطالب و نوشتار و پست هایت بوی خدامحوری و حقگویی را می توان ردیابی کرد و به عیان ملاحظه نمود. 
نوشته شما در مورد معرفی جناب کربلایی حاج سید محمد شفیعی دارابی معروف به حاج کبل سید محمد عزیز و بزرگوار واقع پست 2409 اینجا را با دقت تمام روز جمعه  مطالعه نمودم ضمن تشکر و سپاس مخصوص از جنابعالی، بیفزایم که جای بسیاری از مطالب واجب و گفتنی در مورد شخصیت والای این مرد خدا را خالی دیدم فلذا سعی می نمایم کوتاه اشاراتی بنمایم.
کبل سید محمد را سالهاست می شناسم از جهتی اصالتا نسبی از سادات معظم سیکا هستند. در ثانی، پدرخانم جناب استاد اصغر دارابکلایی (عضو فعال و کوشای هیئت امنای تکیه پایین و هیئت ابوالفضل (ع)و امامزاده جعفر) و برادرِ حجة الاسلام شیخ علی اکبر دارابکلایی؛هم هستند که مزید بر علت شد .
جناب کبل سید محمد علاوه بر موارد مطروحه جنابعالی یک «شجره نویس »با حوصله و با درایت هستند و می دانید که شجره نویسی ذهنی بسیار روشن ، استعدادی سرشار ،صداقت بی انتها و امین بودن و بسیاری از خصایص ممتاز می خواهد و نیز شجره دانی از سفارشات بسیار موکد معصومین علیهم السلام است که من در بحث مورد نظر در وب سایت سنه کوه تقریبا مفصل در:
و  چند جای دیگر بدانها پرداختم.
و البته برای سادات معظم دانستن شجره و داشتن آن از اهمیت فوق العاده تری برخوردار است و این است که بدانید که در علم انساب سادات معظم سیکا از دقیقترین و با اصالت ترین سادات معظم صاحب کرامات خارق العاده در طول تاریخ سده های اخیر بوده اند که شخصا سالهاست در این زمینه تحقیق و پژوهش نموده ام .
جناب کبل سید محمد را در دیدارهای شجره نویسی ام ملاقات داشتم وخاطرات شیرینی از حسن همکاری و مساعدت را به خاطر دارم و همیشه دعاگویشان بوده ام البته  کار سخت و فکری پر مشقت ایشان که  در آینده ، ارزش و اهیمت ان ،بیشتر خودش را نمایان خواهد کرد را با هم مرور نمودیم و شایسته است تقدیر ویژه ای در این مورد از ایشان به عمل آید تا این راه را تداوم بخشند . 
از محاسن با ارزش ایشان عدم کتمان اصالتشان است و همیشه در مراسم خاص در روستای سیکا از بخش هزارجریب شهرستان نکا در بین فامیلهای نسبی و سببی حضور یافته و مورد تکریم بسیار اهالی قرار می گیرند و به گونه ای شناسنامه شناسایی داربکلا در منطقه از سرآمدان است .
در دیداری ایشان کتاب قرآن دست نویس تاریخی را به من نشان دادند که سند فوق العاده خوبی در شناسایی و تکمیل اطلاعاتم در شجره نویسی ،بودند که در جای خودش در اینجا بدان اشاره و ذکر خیر کرده بودم و اضافه نمایم  که گوشه هایی ازین دست نوشته به مرور از بین رفته بود که توسط پدر جناب آیت الله داربکلایی عینا باز نویسی و تکمیل شده است . 
جناب کبل سید محمد در دوران کودکی همراه پدر بزرگوارشان به سفر عتبات عالیات کربلای معلی مشرف شدند که در عکس تاریخی نصب شده به دیوار اتاق شخصی خانه شان خاطرات بسیار شیرینی را برایم بازگو نمودند و این است کبلایی نام مانده اند و به گونه ای شناسنامه شناسایی ایشان شده است .
از طرفی ایشان سالها همسایه عالم جلیل القدر آیت الله محمد باقر داربکلایی بودند و خود برایم خاطرات و نقل قولهای بسیار با ارزشی داشتند که کمال همنشین و همسایه عالم و خوب چه نکته و درسها برایش به ارمغان آورد واقعا اینگونه مسائل را جوانان عزیز بیشتر باید سرلوحه زندگی و انتخاب مکان برای سکونت دایمی در نظر داشته باشند .
سخن کوتاه نمایم و بدین مختصر مقال بسنده که شخصیت این جناب ممتاز و اخلاق نکویش بر همگان مبرهن و گفتنم تکرار مکرر خواهد بود و ... موفقیت روز افزون همه دوستان انتهای آرزویم هست.موفق باشید.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام و بسیار بسیار ممنون. الحقّ یک ویژه نامه است این پست و این نشان لطف توست به این امور که خیر و برکت است در آن به وُفور. اعتراف می کنم خیلی خیلی بهتر از متن من در پست 2409 اینجا این مرد بزرگ دارابکلا را که از باوثوق ترین شخصیت های مومن محل اند، معرفی کرده اید. به 5 شیوه ی جذّاب و پروشگرانه ی: خاطراتی، استنادی، انتسابی، اقداماتی و تصاویری. فقط می گویم تبارک الله رفیق. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

جناب حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. عکاس: مهندس محمد عبدی سنه کوهی

مهندس محمد عبدی و حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا. منزل ایشان. عکاس: دوست دبیرم جناب حاج تقی آهنگر دارابی

شجره نامه خاندان مرحوم میرمحسن پدرش، به خطّ حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا. منزل ایشان

عکس زیارت کربلا به همراه پدرش مرحوم حاج میرمحسن شفیعی دارابی

سلام دامنه بر شما ای نجیب زاده ی مومن متقی خدوم

قسمت سفید خط آخوند ملاعلی اکبر دارابکلاییی پدر مرحوم آآیة الله آقادارابکلایی

و

و

و

آثار تاریخی

ائمه ی بقیع (ع) تابلوی اتاق حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا 

دمِ دروازه ی منزل حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا. و آن هم بیت تاریخی مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی

مهندس محمد عبدی سنه کوهی پژوهشگر مسائل. و کوچه ی منزل حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی در دارابکلا

حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی

پست 2409 : به قلم دامنه : به نام خدا. امروز باید به این مردِ بزرگ که از نام آوران مؤمن و انقلابی دارابکلای بزرگ اند بپردازم؛ یعنی جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی که از نظر دامنه گرچه در کسوت آخوندی نیستند ولی با خصیصه ها و کارویژه هایی که دارند، در ردیف و هم راستای روحانیون بزرگوار محلّ اند.

این شخصیت باایمان و متشرّع و مردم نواز و محبوب دارابکلا از خانواده ایی مذهبی و ساداتِ معظّم و باتبار زاده شدند. یعنی از پدری بزرگوار مرحوم حاج سیدمحسن شفیعی دارابی. و از مادری نجیب و مؤمنه که بر روح هر دو رحمت واسعه ی خدا باد.

از نسل دهه ی بیستم هستند. فردی متشخّص، عابد، متدیّن و مذهبی تمام عیار و از بی آزارترین فرد دارابکلا. آدم بزرگی که قرآن دان، قرآن خوان، اهل تهجّد و دعا و راز و نیاز و بشدّت هم متّکی به درآمدهای دسترنج خویش اند. اگر بگویم همه ی محل به او احترام ویژه و مختارانه می گذارند، شاید اغراق نگفته باشم. به احسَن وجه، شخصیتی وَجیهُ الملّه اند و مورد وثوق همه.

اتاق وزیری شکل انتهایی حیّاط منزل شان، از برجسته ترین اتاق های انقلاب بود که دامنه در 13 بهمن 1392 در پست 88 با عنوان 10 اتاق انقلاب دارابکلا اینجا به آن پرداخته  بود. او از انقلابیون و از السّابقون ما هستند. صدها بار به قم رفتند و برگشتند تا محل را از تازه های مرکز اجتهاد باخبر سازند. تنها این نبودند، که او تا زمان اجرای اصل شورا در شهرها و روستاها، عضو خدوم و بی ادعا و پرکار قائم مقام شورای محل یودند.

همه ی خانواده های دارابکلا، با قیدِ قاطعِ 100% به او دَین اخلاقی و معنوی دارند؛ زیرا هم در کفن و دفن درگذشتگان نقش محوری شرعی _آداب خاص تغسیل و تکفین و تدفین_ را بر عهده دارند بی آن که یک ریال از کسی چشمداشتی داشته باشند. و هم در برخی امور مذهبی به او رجوع دارند.

من صاف و عیان بگویم شیفته ی ایمان و اخلاق و رفتار و تدیّن و عشق مذهبی و عبادات و بی تکلّفی و ساده پوشی و خوش مرامی این مرد خبیرم. الحق دانای شرعیات اند و پاسخگویی مسائل شرعی مردم به وُسع و شوق خویش.

تکیه و مسجد با ایشان انیس اند و ایشان بر آن دو مکان جلیس اند. مثل ایشان در محل خیلی کم اند. ارزش سیادت و نعمت های وجودش را باید کسانی درک کنند که به ماورای امور باورهای ایمانی و نعبّدی دارند. من افتخار می کنم در درون به این مومن درخشنده و روحانی محل معتقد و ارادتمند و دوستدارم.

با ایشان گرم، صمیمی، راحت، و بسیار بی تعارفم. ایشان هم قلبی دلنوازان بر من دارند و هنوز نیامده روزی که ایشان بر ما محبت نورزیده باشند. با همگان مهربان اند. اخلاق کامله ی او کاش قابل انتشار در محل بود. مثل وی نایاب اند.

در این جا موظّفم یاد کنم از همسر مکرّمه و زحمتکش ایشان، که دخترخاله ی مؤمنه ی مرحوم پدرم هستند و برای این خاله زاده ی مهربان و گشاده روی مان، سلامتی و برای مادر خدا بیامرزشان _به زبان همیشگی مان کلثوم خاله_ رحمت واسعه می طلبم.

خوشحالم و سربلند که حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی اخوی جناب حجة الاسلام والمسلمین آسیدحسین شفیعی دارابی اند. که به نظرم میان این دو برادر بزرگوار و محترم و فاضل، رابطه ی ویژه ی مودّت و صمیمیت عجیب، حکفرماست. و من خبر دارم که این دو برادر بسی به هم دلداده و انیس اند. اگر بگویم برادر بزرگ بر آن برادر کوچکتر حقِّ استادی دارند و وی را در اوج بی پدری و بی مادری _که خدا والدین کرام شان را بیامرزاد_  بشدّت و با محبّت مراقب بودند و بزرگ کردند و پرورش دادند و به این مرحله ی تفضّل رساندند، گزافه نبافته ام.

نکته ای را از سر ارادت و باور به حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی فاش دارم که وقتی  آیة الله آقا شیخ محمد باقردارابکلایی _امام جماعت محبوب و مشهور مسجدجامع دارابکلا_ در اوائل دهه 80 رحلت کردند و محراب محل مان، بی امام شد و مامومین و مؤمنین محل به نماز فُرادا مجبور گردیده بودند، پیشنهادم بارها و بارها این بود تا روحانی  بعدی، مقیم محل نشدند و جایگزین مرحوم آقا مشخص نگردیده است، چه خوب و اُولی است به حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی اقتداء شود. زیرا ایشان هم متشرّع اند، هم آموزگار قرآن و هم آگاه به انقلاب و عامل به احکام.

بگذرم! که تا همین نقل سخنم بسنده کنم که از نظر من ایشان فقط یک ردا و یک عبا و یک عمّامه کم دارند، در بقیه ی امور خود یک روحانی متهجّد و نمونه ی اخلاق حسنه اند. و آن دستارشان حکم عمامه ی مقدّس دارد بر من.

هر کجایی ای آقا، ای سیّد بزرگ، ای مرد انقلابی، ای که نماز و عبادات تان و حتی نمازجمعه ی تان همواره برقراره، و ای شوهرِ مهربان و رئوفِ و آداب دانِ خاله زاده ی خوب و خندان ما، ما را به دل و نای خویش دعا بدار. الله نگاه دار. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی از انقلابیون، مومنین، مشهورین و معتمدین بزرگ دارابکلا. 23 اردیبهشت 1395. ارسالی جناب رنگین کمان به دامنه

 

سمت راست جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی. سر مغازه رنگین کمان دارابکلا

به محضر شریف شما حاجی مومن و انقلابی سلام و ارادات دارم. (عکس ویراش شده توسط دامنه)

و

جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی. مرحوم حاج حسن رمضانی دارابی (پدر رنگین کمان) و جناب حجة الاسلام والمسلمین محمد نجفی. عکس های بالا را جناب رنگین کمان به دامنه اهداء نموده است. ممنونم از حاج حسین که در بخش معرفی روحانیون دارابکلا با دامنه جانانه و از روی اخلاص همکاری دارد و خواهدداشت

نوشته های حجة الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی

به نام خدا


حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی. مکه. شهریور 1394. در کنار قبر حضرت خدیجه سلام الله علیها


مکه. شهریور 1394. کنار قبر حضرت خدیجه سلام الله علیها


نوشته های حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی


از 1 تا 100 اینجا


و


از 101 تا 113 اینجا