پست 1270 : به قلم تنسر 40 : " به نام خداوند بخشنده و مهربان. سلام ودرود به دامنه ودامنه خوانان گرامی ،درود وسلام برهمه شهیدان وجان باختگان ایران زمین. با شوق اشتیاقم وبا کمال احترام به شان وشخصیت اش ،این بار از کسی قلم به تحریر می آورم که به جای اینکه لشگر دعا باشد سرباز عمل در میدان جهاد بود. از مردی سخن می گویم بجایی موعظه برسر منبر ،تفنگ بدست گرفته و با عملش تشویق وموعظه سربازان در خط مقدم بود .این بزرگوار همان شهید سید جواد شفیعی می باشد ،که چهره بشاش وخندانش برهمگان پوشیده نیست.
شهید حجت الاسلام سید جواد شفیعی دارابی دانش آموخته علوم دینی از قم می باشد ودر اوان انقلاب با توجه به نیازش در محل برای انقلابیون وجوانان محل خود را مهیا مردم نموده ودر تظاهرات جلودار ومسئول شعار های انقلاب بوده ودر تشویق جوانان برای شرکت در تظاهرات به ساری نقش اساسی داشته.
در تنظیم دسته جات عزاداری سید شهدا سعی وتلاش مستمر وصف ناپذیر داشت . از جمله فعالیت شهید برگذاری ایام دهه فجر ، باتشگیل گروه نمایش وسرود این ایام راباشکوه برگزار می کرد. در تاسیس کلاسهای قرآن آموزی وکلاسهای احکام وکلاس های دیگر کوشا بود وبرای این مقوله ،ترویج مسائل اسلامی و انقلاب ،بی وقفه از خود مایه می گذاشت واردو های تابستانی را برای بچه ها برگزار میکرد.
شهید در باب مسائل فرهنگی زمان خودش فعالیت های زیادی داشته که حافظه ام یاری نمی کند امیدوارم آنهای که در کلاسهایش شرکت داشتند ،مطالبی به یادگار خواهند نگاشت . شهید شفیعی در مسائل عمرانی محل فعالیت داشته از جمله یک مورد را بنده یاد دارم برای شن ریزی (مخلوط از رود خانه )برای جاده مزارع دارابکلا ،با همکاری تراکتوداران محل وبا اجاره یا نمی دانم با نامه نگاری از جهاد یک بیل میکانکی ،خدمتی بود به محل کرد.با توجه به اینکه در تلاطم جنگ بودیم شهید بزرگوار برای ایجاد نشاط در جوانان محل،همگام با جوانان در امور ورزشی فعالیت داشته واز جمله یادگاری ایشان درچشمه سرده اوسا جهت مهیاکردن مین فوتبال فعالیت چشمگیری داشته وهمپای جوانان با همان روحیه بشاش فوتبال بازی می کرد . در برگزاری مراسم شهدا وبرگزاری دعا کمیل وروحیه دادن به خانواده های شهدا از جمله کارهای حسنه ایشان می باشد. شهید شفیعی با اولین شهید دارابکلا شهید محمد باقر مهاجر سر سودایی داشتند ویکی از دوستان شهید مهاجر در ساری ،فکر کنم در مدرسه طالقانی ودر جبهه با هم بودند از رفاقت این دوشهید وفعالیت قبل از انقلاب ورفتن به تظاهرات صحبت های شنیدنی زیادی داشته،این دوشهید بزرگوار دلبستگی زیادی باهم داشتند وتحمل دوری برایشان غیر ممکن بود وسرآخر به هم رسیدند ،روح هر دوبزرگوار شاد وانشالله در وعده گاه حضرت حق بیاسایند. یک خاطره در شب عملیات که یکی هم رزمان شهید شفیعی برای بنده که در منزل از فامیل دعوت بودیم وبر حسب قضا کنار هم وبا شناسندن خودم که دارابکلایی هستم لب به سخن گشود واز سجایای اخلاقی شهید شفیعی صحبت کرد و بنده آن صحبت شیوا را به حافظه بلند مدتم سپرده و برای یاد از آیام سوغاتی می گذارم
نیم خاطره از شب عملیات کربلا 4 به گفته همرزم شهید شفیعی ،در هیاهوی جنگ ودلاوری رزمندگان وکسرت کارزار ،شهید عمامه ی خویش را به کمر بسته وبا پای بدون پوتین (چون رفت وبرگشت به قسمت ادوات جنگ خمپاره انداز،سبکبال باشد) در حمل مهمات به رزمندگان چنان تلاش وکوششی داشته که اکثر دوستان با دیدن چنین منظره ای در شگفت شده ودر همان حال با خود گفتیم سید یک خبرهای برای خود دارد وهمن شب شربت شهادت را نوشیده وبا خدا معامله عاشقانه نمود .
بله شهید شفیعی و شفیعی های زیادی بودند به جای موعظه در نقطه امن ودر حفاظ پدافندی مطمئن ،تفنگ به دوش گرفته و همپای دیگر جوانان در خط مقدم زیر باران گلوله با عملشان موعظه و تشویق جوانان پرداختند. شهید شفیعی و امثال شفیعی با جانشان با خدا معامله کردند تا نامشان آوازه جهان شود ،ولی امروز آنانی که رنگ جبهه را ندیده ویا زمانیکه تهران وشهرهای ایران زیر باران موشک صدام لعین بوده ،دست زن وبچه وخودشان گرفته وبه نقطه های امن کوچاندن که مبادا ترکشهای بمباران شهرهای مجاوره لکی بر وجودشان ظاهر شود . و همین اینها سهم خواه جنگ شده ،وآنچنان از جنگ وجهاد صحبت می کنند انگار نصف جنگ به عهده اینها بوده ومردم دراین جنگ شرکت نداشتند.
شهید شفیعی وشهیدان دیگر ،برای مردم ایران در همه زمانها پایدارو زنده اند ومردم در همه زمان با میثاق شهیدان هم پیمانند واین تنسر در شب وداع و روز تشیع شهدا غواص کاملا با وجودم درک نمودم وعلم الیقین که مردم دنباله رو شهیدان هستند .درود برهمه شهیدان وجان باختگان ایران زمین از هر نژاد وهر آئینی. درود بدرود» (منبع: دامنۀ دارابکلا. اینجا)
قم. 1358 . آلبوم اختصاصی دامنه. پس از رفتن به جماران برای دیدار امام خمینی: از راست: اصغر رنجبر. شهید حجة الاسلام سیدجواد شفیعی. مصطفی آهنگر. علی اکبر آهنگر دو نفر ایستاده: از راست: سیدعسکری. دامنه. عکاس: آسید علی اصغر
شهید حجت الاسلام سید جواد شفیعی دارابی
عکس یادگاری تئاتر سال 1358 در دارابکلا با عنوان «خان باید از بین برود» به کارگردانی سید علی اصغر شفیعی دارابی: نشسته از راست: خلیل آهنگر دارابی (جوشکار). یوسف آهنگر دارابی (مداح). حیدر طالبی دارابی (اخوی من). حسن آهنگر دارابی (مرحوم حاج مرتضی ). علی اسماعیل آهنگر دارابی (مرحوم کاظم). سید کاظم صباغ دارابی. احمد شیردل دارابی. ایستاده از راست: جواد دباغیان. حاج سید تقی شفیعی دارابی. نقی طالبی دارابی (عکاس صحنه). شهید حجة الاسلام سید جواد شفیعی دارابی (برای تقویت و تشویق روحیه گروه تئاتر آمده بود). ابراهیم طالبی دارابی (دامنه). جعفر رجبی دارابی. علی ملایی. موسی رجبی دارابی. در ضمن، در این عکس دیگر افراد گروه تئاتر آن سال، مانند سید عسکری شفیعی، مرحوم آق علی عمادی، مرحوم اسماعیل رجبی، سید رسول هاشمی دارابی، موسی بابویه دارابی و روانشاد یوسف رزاقی دیده نمی شود
یادش جاویدان و نغمه ی نوحه های مصائب عاشورایش مانا