روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

جوابیۀ دامنه به حجة الاسلام شفیعی مازندرانی

پست 2709 : به قلم دامنه : به نام خدا. سلام علیکم. حضرت مستطاب عالی در پست 2701 ، مطالب مهمی انشاء نمودید که لازم دانستم چنین جوابیه ای بنویسم:



1_  به نظر می رسد به پرسشی که در متن تنظیم کردید، پاسخ ندادید و بحث را به استطراد بردید. شاید حجم بحث، مانع از ماندن بر سر تببین دقیق شما شده است.


2_ من نه فقط در ظل ولایت فقیه ام، که سرباز جمهوری اسلامی ام. تبعیت من از این نظریه، نه نظری و شعاری که عملی ست. اما قرائت شاذی که از آن ارائه می کنند، مخل آرمانی ست که با مردم عهد بسته شد. بنا بر این، کسی حق ندارد، بآسانی شهروندی را با حربه ی ضد ولایت فقیه لکه دار کند و مانع از اندیشیدن شود. که سماحت جناب عالی در این گونه مباحث نشان داده است، با این طور تفکرات مرزبندی دارید.


3_ من در پاسخ به جناب حجة الاسلام شیخ مالک نظر تفکیکی ام نسبت به این شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» را دقیق بیان کردم که تکرار نمیکنم، اما چند مثال متنوع می زنم و داوری را بر دامنه خوانان شریف وامی گذارم:


یکم: در اوان انقلاب تندروها به مرحوم بازرگان می گفتند «مرگ بر ضد ولایت فقیه، نخست وزیر ایران، پیر خرفت ایران». کجای این شعار انقلابی و شرعی ست؟ بازرگانی که شهید مطهری در نماز به آن مرحوم اقتداء می کرد.


دوم: در همین سال های اخیر آیة الله اکبر هاشمی رفسنجانی در 15 خرداد در حرم حضرت معصومه (س) قم سخنرانی می کردند که عده ای از یک موسسه ای، در آن مراسم به ایشان مرگ بر ضد ولایت فقیه گفتند و مجلس عزای شهدای 15 خرداد را آن هم در مکان مقدس حرم، برهم زدند. کجای این شعار غیرت و شعور و شرعیت است؟


سوم: نزدیکتر می آیم، در همین سه چهار سال پیش، وسط خبطه ی نمازجمعه آیة الله العظمی عبدالله جوادی آملی در شبستان امام خمینی حرم حضرت معصومه (س)، برخی تندروهای سوپرولایی! علیه ی این حکیم متاله، شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه دادند و بدتر از آن مهر نماز و لنگه کفش پرتات کردند. کجای این جسارت و بی ادبی به ساحت مرجعیت شیعه ی امامیه، شرعی و عقلی و اخلاقی و انقلابی ست؟


چهارم:  بازم نزدیکتر می آیم. پسر شهید مطهری، می رود شیراز که سخن بگوید در دانشگاه. اما سوپرولایی ها با شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه آشوب و هجوم می کنند، عمل وهن و زشتی که بارها رهبر معظم انقلاب با صراحت آن را نهی کردند و فرمودند برهم زدن مجالس کار بسیار غلطی ست. کجای این شعار علیه ی یک نماینده مجلس که از قضا از جناح راست است، شرعی و نیکو و تحسین برانگیزه؟ این نفرت است نه آزادی.


پنجم: خیلی ملموس تر می گویم که مال همین سالگرد اخیر امام خمینی ست در حرم رهبر کبیر انقلاب اسلامی که عده ای سازماندهی شده، از آغاز تا انجام سخنرانی آیة الله سید حسن خمینی شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه گفتند. کجای این شعار، شعور و شور و حماسه ی انقلابی ست؟


این است که می گویم این شعار، دستاویزه نه دستآورد. و الّا شعار باید پایه ی عقیدتی داشته باشد و مثل فتح مکه یوم المرحمة گردد نه یوم الانتقام و تسوبه حساب های جناحی و تصفیه های خطی و فکری. شما جناب شفیعی مازندرانی، استاد گرانقدرمان، به داد انحرافات برسید که تکلیف دارید و پاسخگوی مردم و خدا و انقلاب اید.

با پوزش و احترام. (دامنه دارابکلا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد