به قلم دامنه
به نام خدا. شهریۀ امام زمان _عجّل الله_ یعنی چه؟ طلبگی در نظام روحانیت از بَدو شکل گیری تا اکنون، همواره با درس و بحث و حُجره نشینی و شهریه و تبلیغ و تدوین و از همه مهم تر محرومیت و سختی و فقر مادی آمیخته بود که به حوزۀ علمیه مشهور گردیده است. مانند حوزه های تاریخی حلّۀ کوفه، نجف اشرف، قم و مشهد مقدّس. نیز تحصیل در حوزه های علمیه همیشه با تهذیب توأم بوده است و آموزه و احکام دین مبین اسلام به مدد علم و فقاهت و اجتهادات آنان به مؤمنان تعلیم و انتقال داده می شود.
از این مقدمۀ کوتاه عبور می کنم و صرفاً به موضوع این پست که شهریه ی طُلاب است می پردازم:
شهریه از واژۀ شهر می آید که در لسان عربی یعنی ماه. و شهریه به لحاظ لفظی یعنی ماهانه که اشاره دارد به دریافتی پول و یا اعتبار، یا حواله، یا بُن، یا کالا و ارزاق، و یا به قول نیمه رایجِ حوزوی مرحمتی در اول هر ماه قمری.
شهریۀ امام زمان _عجّل الله_ به تعبیر دقیق و معمول یعنی مقدار پول نقدی که مراجع تقلید و مجتهدین به طلبه های حوزه های علمیه سراسر کشور در آغاز هر ماه قمری به صورت جداگانه می پردازند.
این پول از جمله پول های شرعی ست که هویّت مستقل بودن حوزۀ علمیه از قدرت و حکومت را مشخّص و بارز می سازد به گونه ای که به قول شهید آیة الله مرتضی مطهری از جمله ویژگی عالی و منحصر حوزۀ شیعه محسوب می شود.
شهریۀ امام زمان _عجّل الله_ در مفهوم کلی پولی ست با اسم سهم امام (ع)، که از وجوهات شرعیه توسط مردم مانند خمس و زکات تأمین می گردد. حال ممکن است منابع این بودجه، از امور دیگر مانند کمک های دولت و حکومت نیز استخراج گردد.
صبح امروز از یک دوست طلبه ام در قم پرسیده ام بالاترین و پایین ترین رقم شهریه در حال حاضر در حوزهٔ قم چه مبلغی ست؟ پاسخ دقیق مرقوم کردند بالاترین شهریه تا 800هزار تومان و پایین ترین شهریه تا 300 هزار تومان است؛ که همین مقدارِ فوق، برای غیرمتأهّلین نصف می گردد.
حال با این توضیح نیمه مفصّل، نوشته ام را آغشته می کنم به بیان چند نکته که از نظرم ذکر آن خالی از اهمیت و دقّت کردن نیست:
1- از یکی شنیده و یا خوانده ام که می گویند برخی از طلاب با نیّت و انگیزه ی خالصانه ی خود، با این شرط شهریه ی امام زمان (عج) را دریافت و ارتزاق می کنند که به عنوان قرض از امام (عج) می گیرند و سپس طبق وعده ی خود به آقا (عج)، در زمان مقتضی در سال های آتی آن را برمی گردانند.
2- شنیدم و نیز خوانده ام که برخی از طلبه ها داوطلبانه وقتی به مقام استغنای مالی و درآمدی و تأمین ارتزاق جایگزین نائل آمدند؛ از اخذ شهریه خودداری می کنند.
3- نیز شنیده و خوانده ام که شهریۀ برخی از طلاب را قطع می کنند، مانند طلابی که شاغل در غیرحوزه باشند، نیز مانند طلابی که در حال تحصیل اند ولی در امتحان شفاهی حوزه نمره قبولی نمی آورند.
4- برخی از طلاب در شهرستان ها مقیم اند، اما در طول سال در اول تا سوم و یا تا پنجمین روز ماه های قمری خود را هم برای زیارت و هم برای دریافت شهریه به قم می رسانند و به همین دلیل در ایام اول ماه قمری، حرم قم و مدارس فیضیه و دارالشّفا با ازدحام بیشتر روحانیون مواجه می شود.
5- برخی در گرفتن شهریه از واسط استفاده می کنند یعنی کسی _بیشتر خادم مدرسه_ را وکیل حقوقی خود می کنند و پس از مدتی شهریه را از دست او دریافت می کنند و مزد و اعانه و هدیه ای هم به خادم می دهند.
6- این وسط هستند طلبه ها و روحانیونی که اساساً از طلبگی فقط لباس برای شان به عنوان افتخار _و یا به حدس دامنه، تفخّر_ باقی مانده و هیچ کاری هم برای دین و مؤمنین و میهن نمی کنند؛ ولی از اخذ شهریه تا قِران آخرش هیچ گاه چشم پوشی نمی کنند.
7- نیز برخی از روحانیون به بالاترین استغنای پولی و درآمدهای چند منبع ای و ارتزاق های گوناگون و پی در پی نائل آمده اند، اما شهریۀ شیرین امام زمان _عجّل الله_ را با نیّت مثلاً به قول شان تبرّک و برکت و پول پاک و منزه و پاکیزه می گیرند. این دسته که به حدس دامنه قلیل اند و اندک، برای تبلیغ و تدوین معارف دین و در رکاب امام زمان _عجّل الله_ بودن هم هیچ حرکت ندارند و فقط برکت! را می خواهند.
8- در این میان هستند انبوهی از طلاب عزیز و غیور و صبور و تهذیب نفس شده که نه از خانه و آشیانه برخوردارند و نه از شغل و حقوق ماهیانه و نه از حامی مالی خانواده، ولی با عزّت و سعادت و قناعت و رستگاری زندگی می کنند و فلاح خود را با همین شهریۀ امام زمان _عجّل الله_ که بسیار بر آنها اندک ولی پُِربرکت است، آغشته می سازند و ایمان خود را به پول و سود و سوداگری نمی آویزند و کمیابی های مادّی خود را هرگز با داشته های معنوی و علمی شان معاوضه نمی سازند. زیرا در زیّ طلبگی اند و متاع دنیا را با نویدهای آخرت می سنجند.
اینان اند که بخوبی دانسته اند طلبگی یعنی لمس محرومیت و حسّ مسؤولیت و درک معنویت، دریافت عدالت و تفقّه در فقاهت. اینان هیچ گاه دَم از شعار خاکستری و مانور غیرکریستال نمی زند. اینان اساساً کِسوت خود را به استبداد رأی نمی آلایند و حالشان از آزادی آفکار، انتشار عقاید متفاوت، فضای باز فکری و عملی، تقویت تفکر و از همه مهمتر تحمل کردن مخالف متفکر، به هم نمی خورد.
دامنه همآره و همواره با این دسته از روحانیت همآوا و همنواست و وارستگی را در این دسته می بیند. زیرا تمام عزّت نزد خداوند است. «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» (نساء، 139؛ یونس، 65؛ فاطر، 10).