روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

حجة الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی

به قلم    دامنه

پست 2964 : به نام خدا. امروز در سلسله مباحث متداول دامنه در باره ی روحانیت دارابکلا، به معرفی مختصر جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی، یکی از چند چهره ی شاخص روحانیون دارابکلا می پردازم.


این روحانی مشهور دارابکلایی، از یک خاندان سادات بسیار مذهبی، مشهور و مورد وثوق مردم و از پدر و مادری مؤمن و متدیّن و مورد احترام مردم دارابکلا برخاسته اند. گرچه والدین کرام شان را در همان اَوان، از دست داده اند ولی در غیاب دردناک آنان، زندگی خویش را با نهایت تلاش و جهاد، سامان دینی و علمی دادنده اند تا حدّی که به نظرم، گویی به اجتهاد هم رسیده اند.


ایشان به مدَد برادر مؤمن و انقلابی شان جناب حاج کبل سید محمد شفیعی دارابی، حیات خود را امتداد داده اند و الّا ممکن بود از فرط فشار فقر و تنگدستی دوره ی سخت کودکی و نوجوانی، بی پناه و بی حامی می ماندند. اما دست تقدیر خدای باری تعالی و دیده ی تدبیر برادر دلسوز و والا، که خود از وی به «سایه سار پدر» تعبیر می کنند، راه ایشان را به حوزه و طلبگی و کسوت خطابة و روحانیت و کتابت کشاند.


ایشان نیز مانند بیشتر روحانیون دارابکلا، طلبگی را ابتدا نزد مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی تبرّک و تلمّذ کردند و آن گاه به قم هجرت کردند. من در 2 سال قبل یعنی 18 خرداد 1393 (در پست 205 اینجا) اتوبیوگرافی _یعنی زندگی نامه ی خودنوشت_ ایشان را منتشر کرده بودم که در این پست، از شرح مجدد تحصیلات و اساتید و پژوهش های شان می گذرم.


اما من ایشان را این گونه می شناسم: به لحاظ اخلاق رفتاری، شخصیتی مهربان، خوش روحیه، گرم گیرنده، خوش کلام، اُنس پذیر، خوش مَشرب و پُرجذبه و در یک کلام مؤمنانه و متشرّعانه دارند و سعی می کنند آشنایی های مقدّماتی را تا می توانند به دوستی های ماندگار برسانند. این از برجسته ترین روحیات طلبگی و اخلاقی ایشان است که کمتر در روحانیون پدید می آید. شاید آن طعم تلخی را که در اَوان کودکی _با از دست دادن والدین خویش_ در زندگی چشیده اند، او را فردی مهربان و غمخوار یاران و هواخواه دوستان بارآورده است. بگذرم.


یکی از برجسته ترین ویژگی اجتماعی ایشان این است که میان ایشان و اخوی گرامی شان یک نوع ربط معنوی و عاطفی و محبت مانای خاصی وجود دارد که برای من بشدّت دارای اهمیت و حتی سوژه ای برای مطالعه و مصاحبه است و من روزی این کار کاوشگری و رایزنی مطالعاتی را حتما" به انجام می رسانم تا سرمشقی برای روابط میان برادران و خویشاوندان در صحنه ی اجتماعی و خانوادگی گردد.


یک زاویه ی این ربط را من می گویم و آن این است ار بس میان این دو برادر حُبّ و ودّ حاکم است  که من همیشه در تصوّرم این گونه ترسیم می شود که میان ایشان و برادرش حاج کبل سید محمد (که در 31 اردیبهشت 1395 در پست 2904 اینجا وی را معرفی کرده ام) گویی یک روحِ نگه دار؛ نگه داری می شود. هر گاه این برادر را می بینم، گویی در جِلدش آن برادر دیده می شود و هر گاه آن برادر را می بینم گویی این برادر، در پوست و روحش نمایان است. من این دو را هر جا و هر کجا، گویی در یکجا می بینم. من، این گونه می بینم این دو را. اگر عیب است _که نیست_ از دیده ی من است و اگر حُسن است _که هست_ از برداشت من است. گویی هم اخوان هم اند، هم اَخلّای هم اند و هم دو کالبدی از دو روح در هم تنیده ی هم. و این هم در این دنیای پربلا و بلیّه ها و دوری ها و تنش ها و توپ و تشرها، کم بهایی نیست که دو برادر، این گونه خلیل و وَدود هم باشند.


اما ربط او با من و خط سیاسی او چگونه است؟ این گونه:


الف: ربط ایشان به من: ایشان چون یک روحانی سرشناس دارابکلا بوده و هستند و از همان آغاز انقلاب اسلامی به مسائل سیاسی و اجتماعی و دینی این روستا آگاهی داشته و دارند و نسبت به آن احساس مسؤولیت کرده و می کنند، از این رو مورد توجه ی سیاسیون و انقلابیون محل از جمله من قرار گرفتند و کماکان با ایشان ربط داشته و دارم. ربط ایشان اما به من این گونه است: به لحاظ عاطفی و روابط رفتاری، خیلی به من محبت و علاقه و دلسوزی و حتی می نوانم بگویم دوستیِ صمیمی نشان داده و می دهند. و بر من نیز عیان و ثابت گردیده واقعا" به من این گونه اند.


شواهد و قرائن هم موجودند. و به همین مقدار و حتی بسی بیشتر، من هم به وی اُنس، ارادت و علاقه ی عاطفی و اخلاقی دارم و حتی هنوز مسائل اختلافی موجب نگشته است که من ارادتم به ایشان زائل و زدوده گردد. زیرا ارادتم از نهادم برخاسته است و نمی شود نهاد قلب و دل را بآسانی برهم زد و ویران ساخت؛ چرا که دوستی ها را نمی توان با حاشیه های زودگذر، زُدود و به وزن اَرزن آن را ارزان ساخت.


اما به لحاظ فکری و سیاسی با برخی از باورهای من در زمینه های سیاسی و دینی و... مخالفت دارند و منتقد من هستند و این نقّادی ها را به منطق قلم و به شیوه ی پذیرا، به صحنه ی دامنه هم آوردند و حتی در یکی از منبرهای محرم سال 1392، در غیاب من، بر زبان شان جاری نموده اند که من بر آن شش نقد و حمله ی تند و تعجّب برانگیزشان، دوستانه و رُک در دامنه گلایه بُردم که از آن بگذرم. و علاوه بر آن در طی دو سال دامنه نویسی مداوم ایشان در دامنه، من نیز بر پاره ای از متون و تحلیلهای شان و نیز ایرادات خاصی که بر من وارد می کردند، پاسخ دوستانه و بی تعارف داده ام.


بگذرم که ایشان از چند ماه پیش اساسا" _بنا بر دلایل و عللی که خود بر آن واقف اند و من کلا" از آن بی اطلاع_ با دامنه وداع کردند و دامنه نویسی را ترک نمودند. اما من از همین برکت حضورشان در فضای مَجازی (ابتدا با مستعار محسن دارابی و سپس با عنوان حقیقی شان) دریافته بودم که ایشان هم اهل قلم اند و هم توانمند در سخن. هم خستگی ناپذیرند و هم دانشمند. هم ظرفیت دارند و هم ظرافت را می دانند. هم خویشتندارند و هم در پاره ای اوقات، زودرنج و ضربه پذیر احساسات. که شاید همین آفَت، موجب آن تصمیم نادرست شان در ترک دامنی نویسی گردید که البته من هرگز به هیچ کس در دامنه، اِلحاح نمی برم برای هر گونه نوشتن و حضورداشتن.


ب: خط سیاسی ایشان. اولا" ایشان را ذونظر می دانم و نیز باذکاوت. شخصیتی صاحب فضل و دانش و گرایش و ارزش می دانم و نیز باحرارت. داخل در متن سیاسات می دانم و باحلاوت. لذا، برای پرهیز از اِطناب، فقط در سه سطح این بحث را با نظر خودم مستند می سازم و بس:


در سطح دارابکلا: ایشان از همان بَدو، در سال 1358، با جناح راست دارابکلا (که البته تمامی آنها به مراتب رفیق و دوست و همسنگر من نیز هستند و رابطه ی مان با هم درهم تنیده و گرم و آرام است) و با تشکیلات آنها همخوان و همراه بودند و به تعبیر من، مُرشد اول شان بوده و هستند و هنوز نیز بر فضای محفل آنها و ایشان، عطر تحلیل وی، نُطق کلام وی و مواضع متعدّد وی، فشان است و فَخار. و ایشان نیز همیشه با همین تعداد خاص محل، مشاوره و جلوس و نسشت و برخاست داشته و دارند.


در سطح کشور: ضمن احترام به آزادفکری شان، باید بگویم ایشان یکی از برجسته های جریان تفکری آیة الله محمدتقی مصباح یزدی اند. بر همگان آشکار است که آیة الله آقای مصباح یزدی به عنوان یکی از مهمترین بزرگان فکری حوزه ی قم، در درون جمهوری اسلامی و پیشتر از آن در درون انقلاب اسلامی، دارای چه اندیشه ها و آرایی بوده و هست. و جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی ایشان را استاد اعظم خود می دانند و بر وی بسیار ارادت و اقتداء می برند و این را از آن رو گفتم که نشان داده باشم سمت و سوی فکری شان چیست. نه آن که بگویم چرا این است؟ و یا این،عیب است.


در سطح دامنه: توفیق داشتم در دامنه، 111 متن ایشان را پست کنم و همه ی این متون وی را در همان حین بدقت می کاویدم و می خواندم و در پاره ای هم ورود می کردم و پاسخی می نگاشتم. (که البته بعد از وداع با دامنه، دیگر من بی نصیب شدم از خواندن نوشته های بعدی ایشان). اما از تحلیل محتوای آنچه در دامنه نوشته بودند، مشخص کرده ام که ایشان، هم دارای تفکر از نوع جناح راست اند و هم گرایش به آنان دارند و هم حامی آنان اند و هم در اوج آن به سرحلقه ی جریان فکری خاص یعنی موسسه ی آیة الله محمدتقی مصباح یزدی متّصل و همراه اند. و این را من نه ایراد می دانم و نه نقص. ولی نقد بر آرای وی را همیشه برای خود حق و ناشی از نعمت آزادی می دانم.


آخر کلام و ختم بیانم این است: به ایشان هم احترام و ارادت خاص دارم و هم نقد و انتقاد و گلایه های دوستانه ی تامّ. و خرسندم اگر از اَخلّای ان شاء الله باتقوای اندک و ناچیز، در پیشگاه ایشان محسوب گردم. خدا ان شاء الله، بر دو دل من و ایشان، همچنان بارقه ی امید و باران حُبّ و وَدّ ببارَد. با پوزش و طلب مَکرمت و اِکرام.



حجة الاسلام والمسلمین سیدحسین شفیعی دارابی. داخل مسجد تنعیم _مسجد عمره_ در مکه. 12 مهر 1394. (لازم به ذکر است در دامنه طی دو سال اخیر 111 متن نوشته ی ایشان و نیز عکس های متعددی از ایشان درج و منتشر شده بود با این کد بایگانی: («مسائل حجة الاسلام سیدحسین شفیعی دارابی» اینجا)


(دامنه دارابکلا)


حجة الاسلام سیدمجتبی شفیعی دارابی

به قلم    دامنه

به نام خدا. امروز در پنجمین روز ماه مبارک رمضان در سلسله پست های روحانیت دارابکلا به معرفی روحانی فاضل، بااخلاق و از سادات جلیل القدر جناب حجة الاسلام والمسلمین آقا سیدمجتبی شفیعی دارابی می پردازم.

ایشان نوه ی دختری مرحوم آیة الله شیخ محمدباقر دارابکلایی اند. فرزند جناب حجة الاسلام والمسلمین آقا سیدحسین شفیعی دارابی. داماد عموی کرام شان جناب حاج کیل سیدمحمد شفیعی دارابی. پس؛ از ناحیه ی مادر بزرگوارشان یک عالِم زاده اند. و از ناحیه ی پدر ارجمندشان نیز یک عالم زاده ی مشهور.

زاده ی قم اند و بزرگ شده قم و تحصیل کرده ی قم و مقیم قم و ساکن قم. همه ی وجودش قمی ست؛ ولی به دارابکلا افتخار می کنند. یک قمی دارابکلایی اند؛ چرا که از بدو تا کنون قم را درک و لمس کرده اند.


جناب حجة الاسلام سیدمجتبی شفیعی دارابی. خرداد 1395

از آنجا که سیدمجتبی در دامان روحانیت و خاندانی سادات و شریف بزرگ شده اند، خوی و خصالِ روحانی و معنوی بر خود گرفته اند و در این مسیر هیچ گاه دست از تهذیب نشُسته اند. دامنه هرگاه او را در معابر و محافل و مجالس دیده و شاید صدها بار هم شده، ایشان را بسیار وزین دیدم و گویی بخشی از خوی تواضع و آرامش مرحوم آقا را در خود جای داده اند. من با شاهداتی که عینی در او یافته ام مثل این طلبه ی اُفتاده و مهربان و با نیکوترین وجه و خوش ترین برخورد کم دیده ام. الحقّ آخوندی بر او برازندگی ست. به عبارتی دیگر روحانی شدن برازنده ی او بود.

سیدمجتبی به دیده ی خردمند پدرشان و به برکت دعا و خواسته و راز و نیاز مادر عظیم القدرشان، پای به عالَم طلبگی نهادند تا عالِم دین گردند. سال 1374 این جرقه ی سرنوشت حهیدن گرفت و ایشان وارد حوزه ی علمیه  ی قم شدند و در مدرسه ی عترت آل محمد (ص) مشغول به تحصیل علوم دینی شدند.  و این مراحل تحصیلی رایج را به شایستگی طی نمودند:

از مقدمات که شامل چندین کتاب پایه ای ست با موفقیت و تسلط، وارد دوره ی مهم سطح شدند که رسائل و مکاسب در آن اوج درسی ست و آن گاه با کسب دانش و ارزش و ذخیره سازی معنویات و مطالعات در این راه که مسیری پُرزحمت و مشقّت است و خُلق و اختلاق و خلّاقیات می خواهد، به مرحله ی مهم دروس خارج فقه و اصول رسیدند و همزمان یا طی مراحل درسی و تحقیقی و ارائه ی پایان نامه ی پژوهشی و علمی، کارشناسی ارشد تفسیر را اخذ کرده اند.

ایشان را در قم این گونه یافته ام، بارها و بارها: متخلّق به اخلاق الله. وجه و چهره ای نورانی و زیبا. آرام و خندان و پُربها. دائم التبسّم اند. در واقع در چهره اش عبوسیت دیده نمی شود. هر وقت نگاهش کنی ایشان را مُتبسّم می یابی. و حتما" هم مُتوَسّم نیز می باشند که از خصال مؤمنان زیرک است و قرآن به توسُّم _ فراست و زیرکی_ مؤمنین تاکید کرده است. اهل درس و مطالعه اند. منبر هم می روند. در دوردست ها هم امر تبلیع دین و راهنمایی مردم را وانمی گذارند. در مجامع و محافل، شخصیتی آرام، باوقار، متین و کم حرف اند. گویی صُمت و خموشی را به مفهوم مرحوم علامه طباطبایی خوب درک کرده اند. برای من، ایشان یک فردی جاذب اند و دلرُبا. هیچ هیاهویی در وی ندیده ام. اساسا" به نظرم هیجانی نیست. من به او ارادت قلبی و درونی دارم و بروز هم داده ام. چه ایشان این گرَوِش قلبی ام را بدانند و چه ندانند، من امّا به شاکله ی وجودی ش خیلی اعتقاد و باور دارم. یک سیدی با حُجب و حیاست.

خرسندم ساچمه ی قلمم برای وی در دامنه چرخید و غلتید. حال در این ماه خدا و هُدی هر کجا هستند، امید می برَم خوب و و خوش خرُم باشند. و در شب های قدر امسال دامنه و دامنه خوانان شریف را از ذکر دعای شان نیندازند. درود به تو و بر وقار تو و بر صُمت و متانت تو ای آقاسیدمجتبی. (دامنه دارابکلا)

دیدگاه حجة الاسلام محمدجواد غلامی

پست 2423 : به قلم حجة الاسلام محمدجواد غلامی دارابی 10 : «سلام بر آقا ابراهیم عزیز و خستگی ناپذیر. و درود مخصوص به جناب حاج کل سید محمد شفیعی دارابی. از بارزترین صفات ایشان وفاداری به نظام و رهبری و دلدادگی و محبت و عشق به اهل بیت عصمت طهارت (علیهم السلام) است. (اشاره است به پست  2409 دامنه اینجا)
از پنجره دامنه به برادر بزرگوار ایشان، استاد بزرگوارم جناب حجه الاسلام والمسلمین دکتر سید حسین شفیعی دارابی، عرض ارادت و سلام می کنم و تقاضا می کنم در دامنه حضور پیدا کنید تا همواره شاهد نگاشته های محقّقانه و عالمانه شما باشیم. محمد جواد غلامی دارابی.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام صمیمانه ی من هم به شما دوست ارزشمند و فاضلم  جناب حجة الاسلام شیخ محمدجواد غلامی دارابی. ممنونم از تصدیق تان بر کمالات این مردِ مومن و انقلابی و خوش اخلاق محل که الحقّ، هم حاجی بافضلی ست و هم کربلایی بامعرفت و باعزّت. در ضمن، با اصولی که در باورهایم دارم، خستگی، را باید خسته کرد. انسان، ناخسته ترین موجود حضرت هستی بخش است. تشویق های تان بر روحیه بخشی دامنه موثر و نافع است. خدا نگه دارتان. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. و آقاخلیل درواری. دارابکلا. عکس ارسالی جناب رنگین کمان به تلگرام دامنه

ویژه نامۀ حاج کبل سید محمد شفیعی دارابی

پست 2420 : به قلم مهندس محمد عبدی 31 : «با سلام بر آقا امام زمان (عج) که امشب میلاد باسعادت آن امام غائب همیشه حاضر است سلام بر همه دوستان و دامنه خوانان فهیم. درود خدا بر شما کبلاقا ابراهیم طالبی دارابی عزیز مرد خداجویی که در جای جای مطالب و نوشتار و پست هایت بوی خدامحوری و حقگویی را می توان ردیابی کرد و به عیان ملاحظه نمود. 
نوشته شما در مورد معرفی جناب کربلایی حاج سید محمد شفیعی دارابی معروف به حاج کبل سید محمد عزیز و بزرگوار واقع پست 2409 اینجا را با دقت تمام روز جمعه  مطالعه نمودم ضمن تشکر و سپاس مخصوص از جنابعالی، بیفزایم که جای بسیاری از مطالب واجب و گفتنی در مورد شخصیت والای این مرد خدا را خالی دیدم فلذا سعی می نمایم کوتاه اشاراتی بنمایم.
کبل سید محمد را سالهاست می شناسم از جهتی اصالتا نسبی از سادات معظم سیکا هستند. در ثانی، پدرخانم جناب استاد اصغر دارابکلایی (عضو فعال و کوشای هیئت امنای تکیه پایین و هیئت ابوالفضل (ع)و امامزاده جعفر) و برادرِ حجة الاسلام شیخ علی اکبر دارابکلایی؛هم هستند که مزید بر علت شد .
جناب کبل سید محمد علاوه بر موارد مطروحه جنابعالی یک «شجره نویس »با حوصله و با درایت هستند و می دانید که شجره نویسی ذهنی بسیار روشن ، استعدادی سرشار ،صداقت بی انتها و امین بودن و بسیاری از خصایص ممتاز می خواهد و نیز شجره دانی از سفارشات بسیار موکد معصومین علیهم السلام است که من در بحث مورد نظر در وب سایت سنه کوه تقریبا مفصل در:
و  چند جای دیگر بدانها پرداختم.
و البته برای سادات معظم دانستن شجره و داشتن آن از اهمیت فوق العاده تری برخوردار است و این است که بدانید که در علم انساب سادات معظم سیکا از دقیقترین و با اصالت ترین سادات معظم صاحب کرامات خارق العاده در طول تاریخ سده های اخیر بوده اند که شخصا سالهاست در این زمینه تحقیق و پژوهش نموده ام .
جناب کبل سید محمد را در دیدارهای شجره نویسی ام ملاقات داشتم وخاطرات شیرینی از حسن همکاری و مساعدت را به خاطر دارم و همیشه دعاگویشان بوده ام البته  کار سخت و فکری پر مشقت ایشان که  در آینده ، ارزش و اهیمت ان ،بیشتر خودش را نمایان خواهد کرد را با هم مرور نمودیم و شایسته است تقدیر ویژه ای در این مورد از ایشان به عمل آید تا این راه را تداوم بخشند . 
از محاسن با ارزش ایشان عدم کتمان اصالتشان است و همیشه در مراسم خاص در روستای سیکا از بخش هزارجریب شهرستان نکا در بین فامیلهای نسبی و سببی حضور یافته و مورد تکریم بسیار اهالی قرار می گیرند و به گونه ای شناسنامه شناسایی داربکلا در منطقه از سرآمدان است .
در دیداری ایشان کتاب قرآن دست نویس تاریخی را به من نشان دادند که سند فوق العاده خوبی در شناسایی و تکمیل اطلاعاتم در شجره نویسی ،بودند که در جای خودش در اینجا بدان اشاره و ذکر خیر کرده بودم و اضافه نمایم  که گوشه هایی ازین دست نوشته به مرور از بین رفته بود که توسط پدر جناب آیت الله داربکلایی عینا باز نویسی و تکمیل شده است . 
جناب کبل سید محمد در دوران کودکی همراه پدر بزرگوارشان به سفر عتبات عالیات کربلای معلی مشرف شدند که در عکس تاریخی نصب شده به دیوار اتاق شخصی خانه شان خاطرات بسیار شیرینی را برایم بازگو نمودند و این است کبلایی نام مانده اند و به گونه ای شناسنامه شناسایی ایشان شده است .
از طرفی ایشان سالها همسایه عالم جلیل القدر آیت الله محمد باقر داربکلایی بودند و خود برایم خاطرات و نقل قولهای بسیار با ارزشی داشتند که کمال همنشین و همسایه عالم و خوب چه نکته و درسها برایش به ارمغان آورد واقعا اینگونه مسائل را جوانان عزیز بیشتر باید سرلوحه زندگی و انتخاب مکان برای سکونت دایمی در نظر داشته باشند .
سخن کوتاه نمایم و بدین مختصر مقال بسنده که شخصیت این جناب ممتاز و اخلاق نکویش بر همگان مبرهن و گفتنم تکرار مکرر خواهد بود و ... موفقیت روز افزون همه دوستان انتهای آرزویم هست.موفق باشید.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام و بسیار بسیار ممنون. الحقّ یک ویژه نامه است این پست و این نشان لطف توست به این امور که خیر و برکت است در آن به وُفور. اعتراف می کنم خیلی خیلی بهتر از متن من در پست 2409 اینجا این مرد بزرگ دارابکلا را که از باوثوق ترین شخصیت های مومن محل اند، معرفی کرده اید. به 5 شیوه ی جذّاب و پروشگرانه ی: خاطراتی، استنادی، انتسابی، اقداماتی و تصاویری. فقط می گویم تبارک الله رفیق. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

جناب حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. عکاس: مهندس محمد عبدی سنه کوهی

مهندس محمد عبدی و حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا. منزل ایشان. عکاس: دوست دبیرم جناب حاج تقی آهنگر دارابی

شجره نامه خاندان مرحوم میرمحسن پدرش، به خطّ حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا. منزل ایشان

عکس زیارت کربلا به همراه پدرش مرحوم حاج میرمحسن شفیعی دارابی

سلام دامنه بر شما ای نجیب زاده ی مومن متقی خدوم

قسمت سفید خط آخوند ملاعلی اکبر دارابکلاییی پدر مرحوم آآیة الله آقادارابکلایی

و

و

و

آثار تاریخی

ائمه ی بقیع (ع) تابلوی اتاق حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا 

دمِ دروازه ی منزل حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی. دارابکلا. و آن هم بیت تاریخی مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی

مهندس محمد عبدی سنه کوهی پژوهشگر مسائل. و کوچه ی منزل حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی در دارابکلا

در باره حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی

پست 2413  به قلم میرزاعلی چلوئی دارابی 7 : «به نام خدا. سلام دارم خدمت شما جناب اقای طالبی و دامنه خوانان بزرگوار. نظر به پست مربوطه ی جناب حاج آقا کل سیدمحمد شفیعی عارضم به محضرتان مبنی بر اینکه متن را کامل خواندم و همه تعاریفت راجع به ایشان را با ایمان قلبی کاملا قبول دارم . من نیز خواستم مطلبی برای این بزرگوار بنویسم لکن هر جه فکر کردم دیدم تمام حسَنات را شما عزیز دل، نگاشتی . پس بر این امدم تا خدا قوت و خسته نباشید بگویم خدمت جنابش . و از درگاه خداوند رحمان برایشان صحت و سلامتی همراه با طول عمر با عزت ارزو دارم . با سپاس فراوان.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام من هم به شما حاج میرزاعلی چلوئی دارابی. تاییداتت  به عنوان یک نیروی انقلابی، خدوم و هم محلی در باره ی معرفی حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی واقع در پست 2409 اینجا، نشانه ی شناخت و بزرگواری هم شما و هم ایشان است. ممنونم که این گونه پست ها مورد توجه ی شما و سایر بزرگواران واقع شده است. و خیلی از بزرگان و دامنه خوانان طی تماس تلفنی و تلگرامی و واسطه ایی از این کار اظهار خرسندی نمودند. خدا را شکر می کنم بابت تحسین های تان. خدا به همراه ات جناب میرزاعلی گرامی. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

در بارۀ حاج کبل سید محمد شفیعی

به قلم حاج حسین رمضانی دارابی 5 : «سلام. حاج کل سید محمد شفیعی در راستای کارهای فرهنگی قدمهای دیگری هم بر داشتن. از قدمهای که ایشان بر داشتن این هستش که خانوادهای دارابکلا چه کسانی که مقیم هستن و الان نیستند از درخت به شاخه تبدیل کرد و از گذشتگان تاریخ می نویسد. من هم به نوعی زنده بودنم را مدیون ایشان هستم. »

«سلام و عصر زیبایتان بخیر. من هم  به حاج میرزا چلویی و دست  اندر کاران این امر خیر که  باعث گشته مزاری زیبا داشته باشیم قدردانی و تشکر می نمایم. و از خانواده  مرحوم مشهدی علی دارابکلایی که سالها حراست گلزار شهدا را بر عهده داشته  ممنون و سپاسگذاریم. روحش شاد.»

پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام من هم به شما جناب رنگین کمان گرامی. از این که نسبت به پست معرفی جناب حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی در پست 2409 اینجا و نیز به متن زیارت در مزار دارابکلا واقع در پست 2404 اینجا متنی خوب و با احساس  انگیزه ی دینی، اخلاقی و اجتماعی نوشتی و برای چاپ و انتشار به دامنه ارسال کردی ممنونم. مؤیّد باشید. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی

پست 2409 : به قلم دامنه : به نام خدا. امروز باید به این مردِ بزرگ که از نام آوران مؤمن و انقلابی دارابکلای بزرگ اند بپردازم؛ یعنی جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی که از نظر دامنه گرچه در کسوت آخوندی نیستند ولی با خصیصه ها و کارویژه هایی که دارند، در ردیف و هم راستای روحانیون بزرگوار محلّ اند.

این شخصیت باایمان و متشرّع و مردم نواز و محبوب دارابکلا از خانواده ایی مذهبی و ساداتِ معظّم و باتبار زاده شدند. یعنی از پدری بزرگوار مرحوم حاج سیدمحسن شفیعی دارابی. و از مادری نجیب و مؤمنه که بر روح هر دو رحمت واسعه ی خدا باد.

از نسل دهه ی بیستم هستند. فردی متشخّص، عابد، متدیّن و مذهبی تمام عیار و از بی آزارترین فرد دارابکلا. آدم بزرگی که قرآن دان، قرآن خوان، اهل تهجّد و دعا و راز و نیاز و بشدّت هم متّکی به درآمدهای دسترنج خویش اند. اگر بگویم همه ی محل به او احترام ویژه و مختارانه می گذارند، شاید اغراق نگفته باشم. به احسَن وجه، شخصیتی وَجیهُ الملّه اند و مورد وثوق همه.

اتاق وزیری شکل انتهایی حیّاط منزل شان، از برجسته ترین اتاق های انقلاب بود که دامنه در 13 بهمن 1392 در پست 88 با عنوان 10 اتاق انقلاب دارابکلا اینجا به آن پرداخته  بود. او از انقلابیون و از السّابقون ما هستند. صدها بار به قم رفتند و برگشتند تا محل را از تازه های مرکز اجتهاد باخبر سازند. تنها این نبودند، که او تا زمان اجرای اصل شورا در شهرها و روستاها، عضو خدوم و بی ادعا و پرکار قائم مقام شورای محل یودند.

همه ی خانواده های دارابکلا، با قیدِ قاطعِ 100% به او دَین اخلاقی و معنوی دارند؛ زیرا هم در کفن و دفن درگذشتگان نقش محوری شرعی _آداب خاص تغسیل و تکفین و تدفین_ را بر عهده دارند بی آن که یک ریال از کسی چشمداشتی داشته باشند. و هم در برخی امور مذهبی به او رجوع دارند.

من صاف و عیان بگویم شیفته ی ایمان و اخلاق و رفتار و تدیّن و عشق مذهبی و عبادات و بی تکلّفی و ساده پوشی و خوش مرامی این مرد خبیرم. الحق دانای شرعیات اند و پاسخگویی مسائل شرعی مردم به وُسع و شوق خویش.

تکیه و مسجد با ایشان انیس اند و ایشان بر آن دو مکان جلیس اند. مثل ایشان در محل خیلی کم اند. ارزش سیادت و نعمت های وجودش را باید کسانی درک کنند که به ماورای امور باورهای ایمانی و نعبّدی دارند. من افتخار می کنم در درون به این مومن درخشنده و روحانی محل معتقد و ارادتمند و دوستدارم.

با ایشان گرم، صمیمی، راحت، و بسیار بی تعارفم. ایشان هم قلبی دلنوازان بر من دارند و هنوز نیامده روزی که ایشان بر ما محبت نورزیده باشند. با همگان مهربان اند. اخلاق کامله ی او کاش قابل انتشار در محل بود. مثل وی نایاب اند.

در این جا موظّفم یاد کنم از همسر مکرّمه و زحمتکش ایشان، که دخترخاله ی مؤمنه ی مرحوم پدرم هستند و برای این خاله زاده ی مهربان و گشاده روی مان، سلامتی و برای مادر خدا بیامرزشان _به زبان همیشگی مان کلثوم خاله_ رحمت واسعه می طلبم.

خوشحالم و سربلند که حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی اخوی جناب حجة الاسلام والمسلمین آسیدحسین شفیعی دارابی اند. که به نظرم میان این دو برادر بزرگوار و محترم و فاضل، رابطه ی ویژه ی مودّت و صمیمیت عجیب، حکفرماست. و من خبر دارم که این دو برادر بسی به هم دلداده و انیس اند. اگر بگویم برادر بزرگ بر آن برادر کوچکتر حقِّ استادی دارند و وی را در اوج بی پدری و بی مادری _که خدا والدین کرام شان را بیامرزاد_  بشدّت و با محبّت مراقب بودند و بزرگ کردند و پرورش دادند و به این مرحله ی تفضّل رساندند، گزافه نبافته ام.

نکته ای را از سر ارادت و باور به حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی فاش دارم که وقتی  آیة الله آقا شیخ محمد باقردارابکلایی _امام جماعت محبوب و مشهور مسجدجامع دارابکلا_ در اوائل دهه 80 رحلت کردند و محراب محل مان، بی امام شد و مامومین و مؤمنین محل به نماز فُرادا مجبور گردیده بودند، پیشنهادم بارها و بارها این بود تا روحانی  بعدی، مقیم محل نشدند و جایگزین مرحوم آقا مشخص نگردیده است، چه خوب و اُولی است به حاج کل سیدمحمد شفیعی دارابی اقتداء شود. زیرا ایشان هم متشرّع اند، هم آموزگار قرآن و هم آگاه به انقلاب و عامل به احکام.

بگذرم! که تا همین نقل سخنم بسنده کنم که از نظر من ایشان فقط یک ردا و یک عبا و یک عمّامه کم دارند، در بقیه ی امور خود یک روحانی متهجّد و نمونه ی اخلاق حسنه اند. و آن دستارشان حکم عمامه ی مقدّس دارد بر من.

هر کجایی ای آقا، ای سیّد بزرگ، ای مرد انقلابی، ای که نماز و عبادات تان و حتی نمازجمعه ی تان همواره برقراره، و ای شوهرِ مهربان و رئوفِ و آداب دانِ خاله زاده ی خوب و خندان ما، ما را به دل و نای خویش دعا بدار. الله نگاه دار. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی از انقلابیون، مومنین، مشهورین و معتمدین بزرگ دارابکلا. 23 اردیبهشت 1395. ارسالی جناب رنگین کمان به دامنه

 

سمت راست جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی. سر مغازه رنگین کمان دارابکلا

به محضر شریف شما حاجی مومن و انقلابی سلام و ارادات دارم. (عکس ویراش شده توسط دامنه)

و

جناب حاج کبل سیدمحمد شفیعی دارابی. مرحوم حاج حسن رمضانی دارابی (پدر رنگین کمان) و جناب حجة الاسلام والمسلمین محمد نجفی. عکس های بالا را جناب رنگین کمان به دامنه اهداء نموده است. ممنونم از حاج حسین که در بخش معرفی روحانیون دارابکلا با دامنه جانانه و از روی اخلاص همکاری دارد و خواهدداشت