روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

حاجیه رضیه طالبی دارابی کیست؟


به قلم دامنه



به نام خدا. این عمه ی مان است. یک زن نمونه و بسیار رئوف دارابکلا. وقتی مراسم سوم پدرم در 28 دی 1385 تمام شد، غروب، این خواهر دلدارش به دیار معبود شتافت و ما هم به عظمت وجودش، تا پایان سومش در بیت عمه جمع شدیم تا او را به دلیل تأکیدات پدرمان، مثل همیشه در اولویت قرار داده باشیم. او برای ما پدرِ ثانی بود. او  کیست؟


خیلی از محلی ها او را به حُسن خُلق و مظهر خیر و بخشش می شناسند و من از بسط و شرحش درمی گذرم؛ اما برای جاویدان نامش، یک پارۀ حیات طیّبه اش را برمی شمارم تا روی آن تأمّل شود. و آن این است که او از هر سو در حلقه و امتداد روحانیت بود که واقعاً استثناست:

  1. پدرش؛ مرحوم کبل آخوند مُلا علی، ابنِ ملاحیدر، ابنِ مُلا طالب.
  2. برادرش؛ مرحوم پدرم حجة الاسلام شیخ علی اکبر طالبی دارابی.
  3. شوهرش؛ مرحوم حجة الاسلام حاج آقاعلی شفیعی دارابی. (دعانویس دارابکلا)
  4. پسرش؛ حجة الاسلام آق سید شفیع شفیعی دارابی.
  5. برادرزاده اش؛ شیخ وحدت.
  6. برادرزاده اش؛ حجة الاسلام دکتر شیخ باقر.
  7. نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام شیخ حمید مهاجر.
  8. دامادش؛ حجة الاسلام شیخ علی مؤمنی دارابی.
  9. دامادش؛ حجة الاسلام شیخ رضوی (مقیم قم).
  10. داماد نوۀ پسری اش؛ حجة الاسلام مجتبی اکبری لالیمی. مقیم فیلیپین
  11. داماد نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام رئیسیان. مقیم قم.
  12. داماد نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام خلیلیان. مقیم قم.
  13. داماد نوۀ دختری اش؛ حجة الاسلام ملازادۀ سورکی. مقیم قم.
  14. پدرشوهرش؛ مرحوم حجة الاسلام آق سید محمد شفیعی.
  15. داماد خاندان شوهرش؛ مرحوم آیة الله سیدرضی شفیعی دارابی.
  16. فرزند داماد خاندان شوهرش: حجة الاسلام سید احمد آقا شفیعی دارابی.

باز هم مثل آن روز که در مراسم سومش متنی در مسجد ارائه کرده بودم این عبارت نماز میّت را «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» برای عمه ام گواهی داده بودم: الان هم برای او تکرار می کنم: «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا» (خدایا! ما جز خیر و خوبی از او ندیده‌ایم!). خدا رحمتت کند ای زنی که مراقب فقر و نداری های ما بودی. درود عمه. درود.



قبر مرحوم پدرم شیخ علی اکبر طالبی



خواهر و برادر. یعنی مرحومان پدرم و عمۀ عزیرمان. حاجیه رضیه طالبی. موقع حج پدرم. سال 1381. عکاس: دامنه


(دامنه دارابکلا)


حجة الاسلام شیخ حمید مهاجر دارابی


به قلم دامنه



دامنه. تاسوعا. اوسا. آبان 1394. منزل پدر شیخ حمید


به نام خدا. در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا، امروز به معرفی مختصر جناب حجة الاسلام شیخ حمید مهاجر دارابی می پردازم.


شیخ حمید فرزند جناب اصغر مهاجرند؛ (از دوستان همیشگی دامنه). ایشان نوۀ دختری مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج آق علی شفیعی دارابی اند که در پست 2614 اینجا معرفی شان  کرده بودم. نیز نوۀ پسری مرحوم حاج مهدی مهاجرند ساکن مُرسم. (یعنی برادر مرحومان حاج شیخ حسن مهاجر و حاج آقا شیخ هادی مهاجری).


شیخ حمید طلبگی را به دلیل انتساب شان به آن مرحوم برگزیدند خصوصاً آن که مادر گرامی شان حاجیه سیده ربابه شفیعی (=دخترعمه ی دامنه) بسیار در این راه نقش هدایتگرانه داشته اند. اساساً در خاندان پدری و مادری ایشان کسوت روحانیت سابقه دارد. مانند:


1- دائی ایشان روحانی متّقی و وارسته جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی که در پست 2483 اینجا معرفی شان کرده بودم.


2- عموی پدرشان مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ هادی مهاجری دارابی که درپست 2678 اینجا معرفی شان کرده بودم.


3- و عموزاده ی شان حجة الاسلام والمسلمین محمدجواد مهاجری دارابی (فرزند مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ هادی مهاجری دارابی) که در پست 2218 اینجا معرفی شان کرده بودم.


ایشان طلبگی را در حوزۀ علمیه ی شهر ری تهران آغاز کزدند و سپس در حوزۀ علمیه ی چیذر در منطقۀ قیطریه ی تهران که زیر نظر حجة الاسلام والمسلمین صدیقی (خطیب نمازجمعه تهران) اداره می شود_ ادامه دادند. و هم اینک نیز در تهران مشغول اند.


شیخ حمید به همراه دو برادر و یک خواهرشان از بااستعدادهای دارابکلا و اوسا و مرسم اند. آقا وحید و آقا مهدی هر دو مانند شیخ حمید بشدّت مذهبی و تربیت شده ی خاندان مذهبی اند.


شیخ حمید از روحانی باسواد، مطّلع، متواضع، مؤمن و بسیار مقیّد به زیّ طلبگی اند. ما معمولاً روز و گاهی هم شب تاسوعا که در اوسا منزل والدین گرانقدرشان تجمع می کنیم ایشان را از نزدیک می بینیم و گپ و گفت هم داریم.


برای این فامیل ارجمندم آرزوی سلامتی و توفیقات الهی دارم. بزودی به محض وصول عکس شان به دامنه، منعکس خواهم نمود.


(دامنه دارابکلا)


حجة الاسلام حاج سیدعلی شفیعی دارابی

به قلم    دامنه

به نام خدا. امروز در آغاز روزِ روزه ی خُجسته ی رمضان، در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا به مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شفیعی دارابی می پردازم.

این روحانی پُرآوزه ی محل و حتی جای جای ایران، از سلسله ی سادات معظّم دارابکلا ست که مردم به آن احترامی فوق العاده دارند. و حتی از قدیم الایّام به علّت اعتقادات و باورهای توسّل جویانه و گرفتنِ شفا و آرزوها، به این خاندان رجوع داشته و هنوز نیز دارند.

ایشان _یعنی روحانی بزرگوار و از مردان بزرگ دارابکلا و منطقه، مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شفیعی دارابی_ هم روحانی زاده اند از پدری سَخی و مردم گرا و بسیار خوش اخلاق به نام آسید محمد و هم با یک روحانی زاده وصلت کردند یعنی عمّه ی محبوبم، بانوی بسیار سخی و مهربان و مظهر لطف و خوبی ها و نیکی ها مرحومه حاجیه رضیه طالبی دارابی فرزند مرحوم ملا علی، ابن ملا حیدر، ابن ملا طالب. که مشهور بودند به کبل آخوند. در واقع ایشان از همه ی ناحیه های مادری و پدری و همسری، به خاندانی مذهبی و مؤمن و روحانی متّصل بودند.


ایشان از بانیان اوّلیّه ی حلقۀ قرائت قرآن در مسجد جامع دارابکلا بودند. با حضور ایشان بعد از مراسم منبر، حلقه ای بزرگ در درون مسجد جامع دارابکلا ایجاد می شد و تا پاسی از شب، قرآن را به نوبت تلاوت می کردیم. من در این حلقه ی مذهبی و معنوی، به همراه رفقا سال ها حضور داشتم و خاطرات زیادی در ذهن باقی گذاشتم و حسّ آن لحظات و آن چهره ها و از جمله وجود ایشان در راس حلقه، بر من هنوز تجلّی ها و نمادها دارد.

سال ها در قم تحصیل کردند و با روحانیان بزرگ محل همدوره و هم حُجره بودند، با مرحومان: آقا دارابکلایی، پدرم شیخ علی اکبر طالبی، شیخ روح الله حبیبی، سیدباقر سجادی، حاج شیخ احمد آفاقی دارابی، حاج سید رضی شفیعی دارابی، حاج سید مهدی دارابی و ... .

یکی از فرزندانش روحانی اند و در قم ساکن. که در روزهای گذشته معرفی شان کردم یعنی جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدجواد شفیعی دارابی، مشهور به آقاشفیع. دو دامادشان نیز روحانی اند: جناب حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی مؤمنی دارابی، که روزهای قبل معرفی شان کردم. و جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای رضوی که از روحانیان بزرگوار میانرویی ست و در قم ساکن اند و فردی محبوب و بسیار جاذب و فرهیخته و معناگرا هستند.

کلا" در خاندان نسَبی و سبَبی ایشان چندین روحانی وجود دارد چه از قدیم و چه هم اینک. که لیست کردن آن به اطاله ی کلام می انجامد. از خاندان آقاسیدرضی شفیعی گرفته تا خاندان مرحوم پدرم. و از دامادهای نوه های پسری و دختری شان گرفته تا اقوام دور و نزدیک شان اغلب روحانی اند و یا روحانی زاده اند.

این روحانی بزرگ و مردمی یکی از مصادیق مهم محبت به همسر بودند. میان آن دو بزرگوار، برترین مهربانی ها و نیکی ها و خوش اخلاقی ها حاکم بود. من که از نوجوانی در بیت ایشان همیشه و همه روزه حضوری فعال داشتم و حتی به عبارتی نزد عمه ی محبوبم بزرگ شده ام، از این مرد بزرگ خیلی خاطره ها دارم:

بسیار منظم بودند. در سه وقت دعا و زیارات می خواندند: صبح، ظهر و شب. در غذاخوردن بسیار آداب داشتند. مهمان نوازی شان در اوج بود. همه روزه سفره هایی برای مهمانان پهن می کردند و با بهترین غذا پذیرایی می کردند. در مهمان نوازی ها دست دِهش عمه و آقا بسیار عالی یود. اهل مسافرت ها بودند. به مردم توجه داشتند. انقلابی بودند. که باید بگویم:

دو اتاق آخری خودشان را در قبل از پیروزی انقلاب تا دو سه ماه پس از پیروزی انقلاب در اختیار انقلابیون محل داده بودند و همه شب آنجا اجتماع می کردیم و حتی برخی از مبارزین، خبر پیروزی در 22 بهمن 57 را در منزل ایشان بود که از تلویزیون سیاه و سفید معروفش شنیده بودند.

در اوج تضاد و دو قطبی تنش آفرین حُجج اسلام آقایان ناطق نوری و سید محمد خاتمی در کازار انتخابات ریاست جمهوری 1376، این مرد بزرگ _یعنی مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدعلی شفیعی دارابی_ یک تنه از سیدمحمد خاتمی دفاع کردند و نیروهای حامی وی را در محل مورد تایید و تشویق قرار می دادند.

روح این عالم سادات محبوب دارابکلا شاد باد. بر همه ی اعضای نسبی و سببی این خاندان بزرگ و دوست داشتنی سلامی گرم و صمیمی دارم، خاصه به عمه زادگانم که برای من بسیار عزیزند و افتخارآمیز؛ که گویی از یک بیت هستیم و قلب هایی هم تَپِش داریم. در این روزهای روزه مرا هم دعا کنید ای عمه زادگان، ای یادگاران آقا و عمه، دو انسان رئوف و محبوب ما. (دامنه دارابکلا)