روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

نُه متن سیاسی شیخ وحدت در دامنه

به قلم شیخ وحدت 9 : "بسمه تعالی. سلام. اول اندیشه وآنگهی گفتار / پایبست آمدست و پس دیوار. اندیشه یا اندیشیدن، نوعی فعالیت اختیاری در ذهن است که پس از به وجود آمدن مسأله، به منظور حل آن صورت می گیرد. این مسأله ممکن است سیاسی باشد یا اقتصادی، فردی باشد یا اجتماعی، فلسفی باشد یا کلامی و... . حل هر مسأله در گرو وجود دانش کافی در باره موضوع آن مسأله و فعالیت روشمند در عالم ذهن است. آزاد بودن یا آزاد نبودن شخص هیچ نقشی در اندیشیدن وی ندارد. به عکس، در بند کردن متفکران، فراغت وفرصت بیشتری برای اندیشیدنشان فراهم می سازد. تاریخ انسان پر است از آثار به جامانده از متفکران بزرگ که در دوران حبس وحصر وتبعید نوشتند ودر اختیار ما قرار دادند. وبا اطمینان می توان گفت: اگر آنان آزاد می بودند هرگز فرصت خلق چنان آثار ستُرگ را نداشتند. تا بعد." (7 فروردین 1395)

---

به قلم شیخ وحدت 10 : "بسمه تعالی. سلام. آزاد اندیشی یا آزاد اندیشیدن، ترکیبی وصفی است که در آن تقدیم وتأخیر صورت گرفته وصورت اصلی آن اندیشیدنِ آزاد است. اندیشیدن آزاد، به معنای: اندیشیدن بی طرفانه، ومقابل آن، اندیشیدن طرفدارانه و به تعبیر دیگر: اندیشیدن جانبدارانه است. کسی که می خواهد در باره موضوع ـ مثلاً ـ «جمهوری اسلامی» یا موضوع «ولایت فقیه» تحقیق  بکند، پس از برخوردار بودن از دو شرط یاد شده در پست پیشین (پست 1928 یعنی اینجا)؛ باید شرط دیگری را در تمام مراحل تحقیق رعایت کند، وگرنه نتیجه تحقیق او فاقد ارزش علمی خواهد بود. آن شرط سوم همانا عبارت است از: رعایت کامل بی طرفی نسبت به موضوع تحقیق. کسی که از اول با جمهوری اسلامی یا با ولایت فقیه نَردِ عشق می بازد یا کسی که نسبت به آن دو، موضع کینه توزانه دارد، بدون خلاص کردن خود از این حُبّ و بُغض، محصول تحقیق وی چیزی جز  آنچه خود از قبل می خواست، نخواهد بود. تا بعد."

----

به قلم شیخ وحدت 11 : "بسمه تعالی. سلام. ترکیب عبارت «باشگاه آزاد اندیشی مانند ترکیب عبارت «کرسی آزاد اندیشی» یک معنای وضعی دارد که نمی تواند مقصود باشد، ویک معنای غیر وضعی که مراد است. معنای وضعی «باشگاه آزاد اندیشی» یعنی: جایی که برای آزاد اندیشیدن اختصاص یافته، ومعنای وضعی «کرسی آزاد اندیشی» یعنی: جایگاهی که برای اندیشیدن آزاد در نظر گرفته شده است. پیش از این توضیح دادیم که اندیشیدن ـ ماهیتاً ـ چیزی نیست که کسی بتواند آن را در بند کند تا برای آزاد کردن نیاز به جای خاص یا جایگاه خاص داشته باشیم. مراد از « باشگاه آزاد اندیشی» جایی است که اندیشوران می توانند نتایج اندیشه های خود را در آنجا آزادانه بیان کنند؛ ونیز  مقصود از «کرسی آزاد اندیشی» جایگاهی است که اختصاص یافته برای بیان آزاد اندیشه های نو. تا بعد"

به قلم شیخ وحدت 12 : " بسمه تعالی. سلام. «بیان آزاد اندیشه ها» در گرو وجود «آزادی بیان» است. آزادی بیان، حق آحاد مردم هر سر زمین است، وبستن زبان اندیشمندان تجاوز آشکار به حق مسلم آنان به شمار می آید. آزادی بیان یکی از مؤلفه های مهم توسعه یافتگی وپیشرفت هر جامعه ای است. کشوری که اندیشمندان آن نتوانند محصولات فکری خود را در اختیار مردم قرار بدهند گورستانی است با مردگان متحرّک. رژیم پهلوی دو عیب عمده داشت: 1ـ وابسته کردن کشور به قدرت های بیگانه 2ـ بستن زبان اندیشمندان و در بند وآواره کردن آنان. از آنجا که حکومت ظالمانه ـ ماهیتاً ـ قابلیت بقا ندارد دیری نپاییذ که مردمِ به جان آمده بر آن رژیم تا بن دندان مسلح شوریدند وآن را به مزبله تاریخ انداختند. تابعد"

---

به قلم شیخ وحدت 13 : "بسمه تعالی. سلام. مردم در انقلابشان دو خواسته اساسی داشتند: 1ـ استقلال 2ـ آزادی. مقصود مردم از استقلال، نفی دخالت بیگانگان در سرنوشت آنان وایستادن روی پای خود، ومقصودشان از آزادی نفی استبداد ورهایی از ظلم حاکمان بود. قابل توجه این که این دو خواسته، اختصاص به مردم ایران ندارد، همه ملتها در فطرتشان خواهان استقلال وآزادی اند چه آنان که از این دو نعمت بزرگ برخوردار اند و چه آنان که ـ به هر دلیلی ـ از آن محروم اند. راهکار رسیدن به استقلال وآزادی ونهادینه کردن آن، در همه سرزمینها وجوامع یکسان نمی باشد، لذا شکل وساختار حکومتهایی که بر پایه خواست واراده مردم اداره می شوند مختلف اند. راهکاری که مردم ایران بر آن پای فشردند عبارت بود از: درهم کوبیده شدن نظام شاهنشاهی، و برپاسازی نظام جمهوریاسلامی بر ویرانه آن. تا بعد"

---

به قلم شیخ وحدت 14 : "بسمه تعالی. سلام. جمهوری اسلامی، نظامی دو وجهی است، وجهی از آن ریشه در زمین دارد ووجهی از آن اتصال به آسمان که آن را از همه نظام های موجود در عالم متمایز می سازد. این نظام در حقیقت آیینه تمام نمای مردمی است که عنوان «مردم نیک پندار، نیک گفتار ونیک کردار » در تاریخ بلند این سرزمین بر تارک آنان می درخشد، مردمی که میراث دار دانش وفرهنگ وهنر، وادبیات وحکمت وعرفان، وتربیت یافتگان مکتب فردوسی وسعدی وحافظ، وعطار ومولوی ونظامی، سرسپردگان اسلام وقرآن، وعاشقان دلداده پیامبر وخاندان پاک اویند. نه جمهوریت را از این نظام ونه اسلامیت را از آن نمی توان تفکیک کرد. هر کس جمهوریت این نظام را بر نتابد مانند کسی است که از پذیرش اسلامیت آن سر باز زده، وهر کس اسلامیت آن را نپذیرد مانند کسی است جمهوریت آن را برنتبابده است. تا بعد."

---

به قلم شیخ وحدت 15 : "بسمه تعالی. سلام. اصولاً هر سرزمینی تعلق به مردم همان سرزمین دارد وتعیین سرنوشت آن تنها در اختیار آحاد همان مردم می باشد. این حقیقتی است که امروزه کمتر جامعه ای را می توان یافت که به آن آگاهی  نداشته باشد. گذشت آن دوره ها که مردم از روی نا آگاهی می پنداشتند یا در باور آنها جا انداخته بودند که هر سرزمینی ملک طلق پادشاه آن سرزمین است وآنها ـ عموماً ـ رعیت پادشاه وتحت قیمومت اویند، از خود چیزی آنچه پادشاه به آنان عطا فرموده ندارند وآرزویی جز سلامتی وبقای ملک ومملکت ذات ملوکانه در دل نباید داشته باشند. امروزه این باورها در نظر مردمان به شوخی نزدیکتر است تا واقعیت، وباور اکثریت قاطع انسانها بر روی این کره خاکی درست مقابل باور گذشتگانشان است، یعنی همگان به این آگاهی معجزه گر رسیده اند که:

1 ـ سر زمین آنها ملک طلق خود آنها است.

2 ـ همه افراد ـ بدون هیچ استثنایی ـ نسبت به سرزمین وتعیین سرنوشت خود از حق مساوی برخوردارند.

3 ـ قدرت از آن ملت بوده واو  آن را به رسم امانت در اختیار هر کس که صلاح بداند قرار می دهد.

4 ـ برگزیدگان ملت همگی خدمتگذار ملت بوده ودر ازای خدمت مزد خود را دریافت خواهند کرد.

5 ـ هر کس خود را بدون رضای ملت وبیرون از ضوابط تعیین شده از سوی ملت در بخشی از قدرت جا بزند غاصب بوده وباید بر اساس قانون مجازات شود.

اینها واصول اساسی دیگر ، تنها بخشی از آگاهی هایی است که مردمان این عصر از آن برخوردار شده اند. مردم رشید، نجیب وسلحشور ایران زمین نیز بر پایه همین آگاهی های سرنوشت ساز، تحت زعامت رهبر کبیرشان حضرت امام خمینی (قدّس الله نفسه الزکیّة)، علیه نظام شاهی قیام کردند وپس از فروپاشی آن در 22/ بهمن/1357 وبا تشکیل دولت موقت در فاصله کوتاهی (یعنی در 12/ فروردین/ 1358) پای صندوق های اخذ رأی هجوم بردند وبا بیش از نود وهشت در صد آرای خود، به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند، و بساط شاه و شاهیگری را برای همیشه از این سرزمین جمع کردند. تا بعد"


---


به قلم شیخ وحدت 16 : "بسمه تعالی. سلام. در نظام شاهی ـ رعیتی، شاه فوقِ همه چیز وهمه کس بوده ودر برابر هیچ کس پاسخگو نمی باشد، او خود را سایه خدا در زمین وخداوند را تنها فرمانروای آسمان می داند. در نظام شاهی، قانون را مزاج شاه مشخص می کند. مزاج شاه اگر سرد باشد یا گرم، اگر سودایی باشد یا صَفرایی، اگر معتدل باشد یا خارج از اعتدال، قانون صادر شده از سوی او برای رعیت تأثیر مستقیم دارد، یعنی یا برای رعیت، سودا آفرین است یا صَفرا زا، یا باعث سرد شدن مزاج رعیت می شود یا مزاج رعیت را گرم می کند، وبالاخره یا مایه اعتدال رعیت است یا یکسره رعیت را از اعتدال خارج می کند. اما در نظام جمهوری قضیه درست بر عکس نظام شاهی است، یعنی در این نظام: أوّلاً ـ خدا هم خدای آسمان است، وهم خدای زمین. ثانیاً ـ مردم همه بندگان خدایند واو زمین را در اختیار بندگان خود قرار داده تا آنان به اختیار خود در آن به عمران وآبادانی بپردازند. ثالثاً ـ قانون گذار، خود مردم اند، وقانون، تابع مزاج خود مردم است. رابعاً ـ مجریان قانون، مسئول در برابر مردم، ومردم، مسئول در برابر خدا  هستند. تا بعد"


---


به قلم شیخ وحدت 17 : "بسمه تعالی. سلام. در نظام شاهی، حکومت ماهیت قدسی، وصبغه آسمانی دارد. برای همین، مردم ـ از خواص وعوام ـ ناچار به تقدیس حکومت وکُرنش در برابر آن هستند. به عبارت دیگر: حکومت، کعبه آمال مردم، ومردم، طواف کنندگان دور آنند. حکومت، نگین انگشتری، ومردم، حلقه ونگهدار آنند، وبالاخره حکومت، تاج وتخت شهریار ومردم، زینت تاج وتخت شهریارند. اما در نظام جمهوری، حکومت، ماهیت زمینی داشته واز هر گونه قداستی برکنار است، ارزش حکومت ـ ذاناً ـ از یک لنگه کفش کهنه ووصله خورده، و از آبی که از دماغ بُز بر اثر عطسه جاری می شود کمتر است. حکومت، تنها در سایه عدالت، ارزش می یابد. هر چه عدالت در حکومت، قوی تر اجرا شود به همان اندازه ارزش حکومت بالا می رود، وهر چه ظلم وبی عدالتی از ناحیه حکومت بر مردم وارد شود به همان اندازه از ارزش آن کاسته می شود. بنا بر این آنان که حکومت را به خاطر نفس حکومت می ستایند، در خوش بینانه ترین حالت باید بگوییم: ذهنیت قدسی بودن حکومت همچنان در اینان به عنوان میراث به جا مانده از حکومت شاهی وجود دارد. تابعد"(14 فروردین 1395)


منبع اولیه انتشار متن ها: دامنه اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد