روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

حجة الاسلام سید محمود شفیعی دارابی

به قلم    دامنه


پست 2857 : به نام خدا. در این پست در راستای سلسله مسائل روحانیت دارابکلا، توفیقی ست که به معرفی مختصر یکی از عالمان صالح و بزرگوار دارابکلا مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمود شفیعی دارابی بپردازم.


ایشان یکی از عالمان حلیل القدر و مشهور و دوست داشتنی دارابکلا بودند. اندکی در حوزه علمیّه آن روز در ساری درس خوانده اند؛ ولی عمدتا" در حوزة علمیّۀ کوهستان شهرستان بهشهر حضور داشتند و از مقّربان و خواصّ مرحوم آیت الله کوهستانی بودند. بعد از تلمذّات و کسب فیض ها از محضر آن عالم بزرگ و دارای مقامات معنوی و اخلاقی، به دارابکلا بازگشتند و در ساری و در دو روستای بالادزا و پایین دزای منطقۀ سنگتراشان، به امامت مسجد و هدایت مردم و اُنس و آموزش آموزه های دینی و اخلاقی مؤمنان آن منطقه مشغول گردیدند و تا آخر عمرشان دست از این هدایت گری و با مردم زیستن دست نشستند و مایۀ برکات و نعمت آنجا شدند. و در دارابکلا نیز بارها بر روی منبر، مردم را از بیان و آموزه های اهلبیت (ع) بی نصیب نگذاشتند. و من چند باری پای منبرشان به بیانات فصیح و غرّای شان گوش فرا دادم.



عالِم صالح و بزرگوار و پرهبزگار دارابکلا مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمود شفیعی دارابی. از نوۀ اش یعنی دوست فرهیخته ام جناب حسین طالبی دارابی (داوود) که به درخواستم این تصویر را تهیه و به دامنه هدیه نمودند؛ بسیار ممنونم


وجاهت و منزلت والایی میان مردم داشتند. ساداتی بانزاکت، خویشتندار، بااخلاق، متقی و آرام و خوش سیما و خوش قلب و همیشه متبسّم و باروحیه بودند. جذبه ای بالا داشتند. لباس روحانی و عمّامۀ سیادت به ایشان بسیار حالت معنوی می داد و هیبتی جذّاب و پذیرنده ای داشتند. ایشان همسایه و دوست و همنشین مرحوم آقا دارابکلایی و مرحوم پدرم و برخی دیگر از بزرگان محل بودند. عموی جنابان حاج کبل سیدمحمد و حجة الاسلام والسلمین سیدحسین شفیعی دارابی اند و نیز پدرخانم حجة الاسلام والمسلمین شیخ محمد نجفی. فرزندانی پاکدامن و نجیب و بزرگوار تعلیم و پرورش دادند.


من به دو دلیل با ایشان آشنا و مانوس و ایشان هم نوازشگرمان بودند: یکی به دلیل آن که با مرحوم پدرم خیلی رفیق صمیمی بودند و هر دو به بیت همدیگر آمد و شدای مکرّری داشتند و من نیز از این طریق در منزل مان و منزل شان به همراه مرحوم پدرم دیدارهایی متناوب داشتم. و نیز به دلیل رفافت و دوستی نزدیکی که میان من و فرزندشان آقاسیدمحمدرضا (داماد مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی) در دروه ی جوانی و مدرسه برقرار بود، به بیت شان می رفتم و ما را مورد الطاف و مهرشان قرار می دادند و محبت وی بر خودمان را بسیار لذیذ و حس کردنی می بافتم.


در این ایام مبارک ماه رمضان به روح پاک و عزّتمند این مرد بزرگ، خدوم مردمی، مانوس ملت و اخلاق محور و پرهیزکار و عالمی وارسته و نمونه و بی ریا و آرام که آثار و برکات وجودش طی حیات باعرت شان، در دل خیلی از مردم و مؤمنان هنوز تجلی دارد و تلالؤ، درودی دراز و بی کران می فرستم زیرا حقیقتا" دوستدارش بودم و از او درس هایی در زندگی ام گرفته ام. (دامنه دارابکلا)