روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

پاسخ حجة الاسلام شفیعی مازندرانی به دامنه

پست 2590 : به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 101 : دامنه: به نام خدا. این متن ارسالی جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی به تلگرام دامنه پاسخی ست در باره ی دو متن دامنه واقع در دو پست 2559 اینجا با عنوان «پاسخ دامنه به حجة الاسلام شفیعی مازندرانی» و پست 2544 اینجا با عنوان «تفاوت نظر مراجع در بحث ولایت فقیه». ضمن سلام و سپاس و احترام به این محاجّه و مواجهه ی علمی  _در معنای تلاقی آن_، عینا" ارائه می گردد:



«در تکمیل حدیث بیداری ( 3 )زمینه ای ، پیش آمد تا کمی از آبروی آیه الله العظمی خوئی  ( ره ) دفاع شود  زیرا کسی ، پیش  بنده ، رسما گفته  بود که ایشان ،  ضد ولایت فقیه ، است  چنانکه فرد دیگری گفته  بود  او  مخالف  امام راحل  ( ره ) است   ( در حالی که او در زند گی  از دوستان خاص مرحوم  امام راحل (ره ) بود ( ایه العظمی زنجانی ،  جرعه ای از دریا  ج 3 / ص 672/ و 673 -  ).


بنابر این  ، آن مرحوم ، مظلوم ،  واقع شده است   همانند   ، جناب کانت ، فیلسوف  معروف   که به خاطر آن که   ادله  ی  معروف  باب اثبات وجود خدا ( جل جلاله ) را نا کافی ، در باب مدعا شمرده  بود ، او را  برخی ، مخالف  خدا پنداشته ، بودند در حالی که او از راه  دیگری  ، اثبات وجود  خدا می کرد که همان ، وجدان اخلاقی  ،و ضمیر  باطنی آدمی است.

مرحوم خوئی (ره )   برخی از روایات معروف باب ولایت ، را مخصوص  ولایت امامان معصوم  سلام الله علیهم  اجمعین   می داند چنانکه در ذیل این حدیث ا (  حدیث بیداری ( 3 )  )   اشاره ، کردم  .  ولی   ،در باب اثبات  ولایت ، از راه حسبه  ، وارد می شود نه ، از راه توجه به منطوق احادیث    مربوطه.


به  هر  صورت  اگر  ، کمی  دقت شود  ، 

  به مظلومیت آن مرحوم  و مظلومیت شیخ انصاری ، اذ عان  خواهد شد   واگر بیشتر دقت شود  به تفاوت دیدگاه میان آن دو فقیه  ،توجه خواهد شد   و   چه  بجا است دو باره حدیث بیداری (3 )  را با دقت  بیشتری عزیزان بخوانند  ، تا خود را در قواره ی محققان  معذور  عند الله که مصداق آن صاحبان تفقه لازم و تخصص ویژه اند نخوانند.


البته ،اگر به مقطع  دکترا  و سپسّ به  دانشیاری برسند  ، از مصادیق آن انشائ الله  به لطف حق ، خواهند  بود ، بنا برااین آیة الله خوئی  چون احادیث  مربوط به ولایت فقیه را اختصاص به امامان معصوم دانسته ، از عرصه آن بیرون می داند که باعث حصول این شُبهه شد که او  ضد ولایت فقیه است. لذا برخی از نا آگاهان به ایشان جسارت میکردند . در حالی که می توان  گفت فقهائ اسلام ، در باب اعتقاد به ولایت ، دو دسته اند – دسته ای که  اعتقادی به ولایت ندارند  و دسته ای اعتقاد بدان دارند.   البته ، دسته دوم ، دو گروه اند ، گروهی به ولایت مقیده اذعان دارند وگروهی به ولایت مطلقه  می اندیشند. ایشان بیش از گروه اول ،و اندکی کمتر از گروه دوم  ،به ولایت ، اذعان دارند  واز راه  حسبه ،  مساله را قبول دارند.

آیت الله العظمی خویی در کتاب منهاج الصالحین، ج1، ص366 می‌فرمایند: "المقام الثانی: أنّا لو قلنا بمشروعیّة أصل الجهاد فی عصر الغیبة فهل یعتبر فیها إذن الفقیه الجامع للشرائط أو لا؟ یظهر من صاحب الجواهر (قدس سره) اعتباره بدعوى عموم ولایته بمثل ذلک فی زمن الغیبة.

و هذا الکلام غیر بعید بالتقریب الآتی، و هو أنّ على الفقیه أن یشاور فی هذا الأمر المهم أهل الخبرة و البصیرة من المسلمین حتى یطمئن بأنّ لدى المسلمین من العدّة و العدد ما یکفی للغلبة على الکفّار الحربیّین ، و بما أنّ عملیة هذا الأمر المهم فی الخارج بحاجة إلى قائد و آمر یرى المسلمین نفوذ أمره علیهم، فلا محالة یتعیّن ذلک فی الفقیه الجامع للشرائط ، فإنّه یتصدّى لتنفیذ هذا الأمر المهم من باب الحسبة على أساس أنّ تصدّى غیره لذلک یوجب الهرج و المرج و یؤدّی إلى عدم تنفیذه بشکل مطلوب و کامل."

«مقام دوم: چنانچه جهاد( اعم از ابتدائی و دفاعی ) را در عصر غیبت مشروع بدانیم آیا اذن فقیه جامع الشرایط در آن شرط است یا خیر ؟ صاحب جواهر قدّس سرّه اذن او را بر اساس ولایت عامّه فقیه در عصر غیبت شرط می داند.
و این گفتار پسندیده ای به نظر می رسد، با این بیان که لازم است فقیه با اهل خبره و بصیرت در امور جنگی مشورت نموده تا مطمئن شود که وسائل جنگی و افراد جنگجو به مقدار کافی در اختیار مسلمانان وجود دارد و چون در این عملیات مهم نیاز به فرماندهی که مسلمین او را نافذ الامر بدانند و از او اطاعت کنند داریم متعیّن و لازم است که فقیه جامع الشرایط خود عهده دار این امر مهم بر اساس ولایت حسبه بشود؛ زیرا تصدّی دیگران ( غیر از فقیه) در این امر سبب هرج و مرج شده و باعث می شود جنگ به صورت مطلوب و کامل پایان نیابد».

در جملات فوق ، اگر  دقت شود این نکته بدست می آید  که که ایشان  به  کلام  فقیه فرزانه ای  چون صاحب جواهر که به ولایت مطلقه فقیه ، همانند مرحوم امام می اندبشد  اسنشهاد کرددر حالی که  خود از حیث استدلال ، حسبه ای و صاحب جواهر حدیثی است  اگر کسی بطور  بیطرف  بنگرد در می یابد که او به ایشان ،نزدیک تر است تا کسانی که به ولایت مقیده ، می اندیشند»

پاسخ دامنه : به نام خدا. در پست جداگانه. (دامنه دارابکلا)


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد