روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیون روستای داراب‌کلا

ماه محرّم. شهریور 1398. تکیۀ داراب کلا. عکس از رنگین کمان داراب

...



حجت الاسلام محمدرضا نصوری. ماه محرّم. شهریور 1398. تکیۀ داراب‌کلا



روز عاشورا (19 شهریور 1398) روستای داراب‌کلا

(ashora.darabkola)



روحانیون داراب کلا. ماه محرّم. شهریور 1398. تکیۀ داراب کلا. عکس از رنگین کمان داراب


 

 

پدر حجت‌الاسلام شیخ علی‌اکبر داراب‌کلایی. امامزاده باقر داراب‌کلا. ارسالی شیخ عسکر


داراب‌کلایی‌ها. سال ۱۳۶۸. منزل محمد چلویی بالامحله. مشهور به خارشد محمد. روحانی: حجت‌الاسلام سید مهدی دارابی. مراسم روضه‌خوانی شب شهادت امام جواد علیه السلام.


داراب‌کلایی‌ها. سال ۱۳۶۸. منزل محمد چلویی بالامحله. مشهور به خارشد محمد. روحانی: حجت‌الاسلام سید مهدی دارابی. مراسم روضه‌خوانی شب شهادت امام جواد علیه السلام

 

 

حجت‌الاسلام شیخ مهدی رمضانی دارابی، فرزند محمود بالامحله‌ی داراب‌کلا. ایام نوجوانی

 

​​​​​

 

حجت‌الاسلام شیخ مهدی رمضانی دارابی

 

 

 

عاشورا. داراب‌کلا. روز ۱۹ شهریور ۱۳۹۸

 

 

تکیه‌ی داراب‌کلا

 

داراب کلا در عاشورا. سه‌شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۸. عکاس و ارسال: شیخ‌عسکر رمضانی

 

عاشورای داراب‌کلا. سه‌شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۸. عکاس و ارسال: شیخ‌عسکر رمضانی



جناب حجت‌الاسلام آشیخ جوادآقا آفاقی، یادگار مهربان مرحوم حجت‌الاسلام حاج شیخ‌ احمد آفاقی. دیدار امروزشان (۱۹ بهمن ۱۳۹۸) با رهبری. نفر دوم از سمت چپ، ردیف اول. (منبع‌عکس)

 

جمله‌ی کلیدی سخنان رهبری درین دیدار:

«باید قوی شویم تا جنگ نشود و تهدید دشمن تمام شود.»

 

 

مشهد. روضه‌ی منوره حرم رضوی. ارسالی صدرالدین آفاقی. ۲۶ شهریور ۱۳۹۸

 

 

روحانی شهید سیدجواد شفیعی دارابی. نمایشگاه دفاع مقدس قم. ۲۹ شهریور ۱۳۹۸. ارسالی شیخ محمد بابویه

 

روحانی شهید سیدجواد شفیعی دارابی. نمایشگاه دفاع مقدس قم. ۲۹ شهریور ۱۳۹۸. ارسالی شیخ محمد بابویه

 

...


حرم حضرت معصومه سلام الله علیها. ۲۵ مهر ۱۳۹۸. عکاس: مهدی ملایی

حجة الاسلام والمسلمین سید محمد شفیعی مازندرانی

پست 1465 : به قلم تنسر 59 : «به نام خداوند رحمان ورحیم. سلام ودرود جناب دامنه ودامنه خوانان گرامی. دردفتر ،یادی از ایام، افتخار معرفی چند چهره شاخص دارابکلا را داشتیم، چنانچه اگر نتوانسته ایم به کلیه زوایای این شخصیت ها اشارتی داشته باشیم، به دلیل اطلاعات کم از این بزرگواران بوده، و از طرفی هم اگر شخصیت های بودند ولی حافظه ام توان یاری نداشته که بازگو نمایم.

چنانچه دوستان در این راستا اطلاعات دارند دست کمک به سوی شان دراز میکنیم. و دفتر یادی از ایام همچنان باز می باشد. ولی در اینجا دفتری دگری باز نموده، به نام دفتر نیکوداشت که بر مبنای شخصیت هایی که در قید حیات می باشند و در مسائل علمی و فرهنگی و کارهای عام المنفعه و دستی در خیرات و تخصص های علمی، پا را از دیگران فراتر نهادند، مطالبی خواهم نگاشت.

تنسر به دور از خط وخطوط سیاسی واجتماعی، برای این عملش، چهار انگیزه برای خویش در نظر گرفته: 1- تشویق و ایجاد انگیزه در مردم، بخصوص نسل جوان که شاخصه از این شخصیت ها را داشته باشند. 2- نیکوداشت و تمجید،

نه تملّق، از این شخصیت ها که سرمایه ایی هستند برای همگان، که در قید حیات هستند. 3- ترغیب در وجود این شخصیت ها جهت مساعدت و مصافحه بیشتر با مردم وجوانان. 4- شناساندن این شخصیت ها، نشانه شعور علمی و فرهنگی بالای دارابکلایی ها در اذهان مردم.

اولین فال نیک به نام شخصیت فاضل و ادیب و شاعر و نویسنده و روحانی بزرگوار حاج آقا شفیعی مازندرانی است که به تحریر درمی آورم. جناب آقای شفیعی مازندرانی در خانواده متدین و مذهبی تربیت یافته. جد مادری ایشان از روحانیون و فاضل بزرگی بودند. ایشان داماد آیت الله دارابکلایی می باشد و در مکتب این بزرگوار کسب فیض نموده. استاد حوزه و دانشگاه است. ایشان از جمله نویسدگان و مولفان کتب مذهبی و اجتماعی میباشند. ذات و طبع شاعری ایشان در باب مسائل مختلف مذهبی و اجتماعی موجب می شود تا عمق مطلب را با حس درونش به مخاطب انتقال ببخشند. جان کلام و حقایق در ابیات و شعرهای ایشان به خواننده حس و حال خاصی می دهد.

یاد دارم در سالهای دفاع مقدس، مراسم شهدای دارابکلا، در همان ساعات اولیه فی البداهه، شعرهایش، تسلایی برای خانواده ها و شور وهیجان انقلابی را در جوانان جریان می انداخت. ( کسانی چنانجه آن دفتر شهدا را به یادگار داشته باشند، صحبتم را تصدیق خواهند نمود ). از جمله شخصیت جناب شفیعی مازندرانی، مودّت و علاقه ایشان به حضرت علی (ع) و ولایت است که بنده چند سالی شاهد بودم در روز عید غدیر، خود شخصا بساط شیرنیی و شربت را به راه می انداختند و خود پذیرایی از محبان اهل بیت می کردند و عیدانه ای جهت تبرّک اهداء می کردند.

از جمله روحانیونی هست که دنبال حاشیه نیست، خط و خطوطش همان تبلیغ دین و  ارشاد است. چند جایی که پای صحبت ایشان نشسته بودم، تمرکزش در عمران و آبادی و توسعه محل بوده و در تشویق متصدیان توسعه دارابکلا کمال تلاش را می نمود. نمونه بارزش شخصا" به دفتر حاج عبدالله مهاجر بابت ساخت و توسعه حسینیه دارابکلا از ایشان تشویق و تمجید به عمل آورده. شخصیت خوش خُلقی است و دائم بر لبانش خنده است و همیشه به ذکر مشغول می باشند.

لازم به ذکر است فرزندانش مراتب علمی را در کشور به نام خویش ثبت نمودند، که انشاالله برای مردم ایران و بعد برای دارابکلا سودمند واقع شوند. نوشته ها و تالیفات کتاب و مقالات زیادی را در این چند سال داشته که جناب دامنه قول داده لیستی ار کتابهای ایشان را ضمیمه این دفتر نیکوداشت نمایند.

ببخشید جناب آقای دامنه و دامنه خوانان گرامی، همین قدر اطلاعاتی از ایشان داشتم و با قلم ناقص ام، به تحریر درآوردم که بابی باشد جهت نیکوداشت شخصیتها جهت آموختن و به کاربستن . لازم به ذکر است، شخصیت های علمی و فر هنگی، در محاصره طیف یا اشخاصی خاصی نمی باشند بلکه متعلق به تمام جامعه هستند و نبایستی افرادی از جامعه به هر  دلایلی پشت این شخصیت های تاثیرگذار، سنگر گرفته و جاخوش نمایند و اعمال خویش را توجیه نمایند و یا دسترسی عموم را به آنها سدّ کنند. پیروز و سربلند باشید. درود بدرود.» (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

حجة الاسلام والمسلمین سید محمد شفیعی مازندرانی.قم. مهر 94. عکاس: دامنه

عکس های تشییع جنازۀ مرحوم سید حجت شفیعی دارابی

به نام خدا. دامنه در دو پست قبلی یعنی پست 4276 اینجا و پست 4290 اینجا، به درگذشت مرحوم سید حجت شفیعی دارابی پرداخت، اینک با تسلیت مجدد به بازماندگان و منتسبان، عکس های تشییع جنازه و نمازمیّت بر پیکر آن مرحوم در مزار روستای دارابکلا، ارائه می شود: (با آپلود مجدد دامنه از عکس های وبلاگ رنگین کمان)


      


نمازمیّت پیکر مرحوم سید حجت شفیعی دارابی با حضور مردم دارابکلا و روحانیون بزرگوار محل حُجج اسلام آقایان: حاج شیخ مرتضی دارابی، سید محمد شفیعی مازندرانی، حاج سیدعلی صباغ دارابی. شیخ محمود رمضانی دارابی. در این عکس یاد همۀ درگذشتگان و روانشاد یوسف رزاقی هم به خیر و نیکی باد. همۀ عکس ها در آلبوم عکس دامنۀ دارابکلا در : اینجا


(دامنه دارابکلا)


شفیعی مازندرانی از نگاه برادرش حاج سیدتقی

به قلم حاج سیدتقی 18 : «سلام جناب طالبی مدیر محترم و پرتلاش دامنه ارزشی. از زحمات و  تلاش ومساعی شما در نشر معارف الهی ونشر اندیشه های بزرگان و خوبان محل به سهم خودم قدردانی وارج می نهم. ان شاءالله مرضی خداوند سبحان وطالبان وتشنگان معرفت دین مبین اسلام که همان اسلام ناب محمدی است، قرار گیرد. معرفی شخصیتها و کنشگران اندیشه در فضای مجازی فرصتی مناسب وعمل ماندگار وثوابی حتمی اخروی را در نزد پروردگار عالم به همراه خواهد داشت. موفق وماجور باشید.


بخشی از ناگفته ها از خصوصیات بارز اخلاقی دانشمند فرزانه اخوی گرامی ام استاد حوزه ودانشگاه را بدرستی اشاره فرمودی اما در معرفی کتابهای حاج آقا نگاه ونظر مبارک سروران گرامی وجویندگان علم ومعرفت الهی وآثارعلمی وفرهنگی معطوف ودعوت میکنم تا بازدیدی از سایت ارزشمند وسترک فاخر جهان اسلام حوزه علمیه قم ( دانشوران واندیشه ) داشته باشند تا اندیشمندان و محققان ونویسندگان خودمان را بیشتر بشناسیم تا الگو حرکتها و راه رسمان جهت دانایی باشند.


همچنین از کامنت گذار محترم و معزز "رفیق" شفیقتان هرچند گاهی من وخانواده اهل علم وخدمت ما را مورد لطف ومرحمت مکرمت بزرگواری قرار می دهند بقیه در اینجا



جناب حاج سیدتقی شفیعی دارابی


تشکر حجت الاسلام شفیعی مازندرانی از دامنه

به قلم حجت الاسلام شفیعی مازندرانی 23 : توضیح دامنه. دو متن کوتاه و دلنوازانه ی زیر تشکر جناب حجة الاسلام والمسلمین استاد شفیعی مازندرانی ست از انتشار دو پست 1465 به قلم تنسر و 1471 به قلم دامنه و کامنت سیدعلی اصغر در باره ی ایشان. ضمن سلام و ارادت و سپاس، متن ارسالی شان را می خوانیم:



متن اول


«جناب آقا حاج ابراهیم سلام علیکم. با طلبه نوازی خود بنده را شرمنده کردید که از کرامت باطنی ات حکایت دارد. و نیز از برادرم حاج آقا سید علی اصغر شفیعی عزیز و همچنین از جناب " تنسر" با لطف و مرحمتشان در پست 1465 . آری، مومن همه را بسانِ خود می بیند. از اینکه این حقیر را مشمول دعای خیر خود دارید، متشکرم.»


متن دوم


«جناب حاج آقا ابرهیم عزیز مدیر معزّز وبلاگ دامنه معارف دارابکلا. سلام علیکم. در تشکر دیشب مصرعی در حق شما نوشتم بهتر آن است مصرع بعدی آن را بنویسم:


مومن همه را بسان خود میبیند

از گلشن جان خویش گل می چیند


این خصلت حق پسندان مرد خداست

در کشتی حُسن ظن، حق بنشیند


از اینکه توفیق خلق این رباعی را فراهم آورده اید. متشکرم.»


پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام دامنه هم به شما روحانی فاضل و نویسنده ی پرتلاش و استاد ارزشمند حوزه و دانشگاه و از مفاخر حوزوی و دینی دارابکلا. ما شاگردی از شاگردان شما هستیم در مکتب اسلام و معارف حقّه. از چشمه ی جوشان خویش ما را سیراب کنید مانند همیشه. از تأییدات و مرحمت بی نظیرتان به دامنه و وبلاگ دامنه این هدیه نصیب مان شد که راه را باز نیز مُصرّانه تر و استوارتر بپیماییم. ممنونم و طالب دعای همیشگی تانیم. (دامنه دارابکلا)

حاج سیّد رضا شفیعی؛ پدر شفیعی مازندرانی


به قلم دامنه


به نام خدا. مرحوم حاج سیّد رضا شفیعی دارابی. ساکن محلّۀ چاه هفت روز امامزاده داوود روستای دارابکلا. پدر حجة الاسلام والمسلمین سید محمد شفیعی مازندرانی، حاج سید مرتضی، سید ابوالحسن، حاج سید تقی، سید حسین، سید اسحاق، سید حجّت و دختران مؤمنه و گرامی اش.


به عبارتی پدرهمسرِ آقایان: مرحوم سید هادی صباغ دارابی _پدر دوست گرامی ام سید ادریس_ سید خلیل صباغ دارابی و کربلایی قنبر جنگلبان، برادر شهید جنگلبان روستای اوسا.


آن مرحوم، فردی بسیار پُرنشاط، باروحیه، خوشرو، بشّاش، مردمی، خوش اخلاق و بالاتر از همه مؤمن و مذهبی و مسجدی و تکیه ای و انقلابی بود. با مردم آمیختگی داشت و ساده زیست بود.


من و بسیاری از هم سنّ و سالان من، با ایشان بسیار گرم و صمیمی بودیم؛ زیرا اساسا" روحیه ایی معاشرتی و برخوردهایی گرم و چهره ای خندان و مهربان داشت. اساسا" مردی خوش مرام بود همواره در محاوره لب به سخن داشت. از حاضرترین مذهبی های محل، در محافل مذهبی خصوصا" در ایام عزاداری محرّم الحرام بود.


یادش را در آستانه ی فرارسیدن ماه محرم، همیشه در یادها نگاه می دارم و بر روح همسر مرحومۀ مکرّمه اش درودی مانا می فرستم. برای روح پاک آن مرد مردمی و خاکی و خوش مرام و سادات و نیز بر روح همسر بسیار مهربان و مؤمنه اش در آستانۀ ماه محرم الحرام فاتحه و صلوات. عکاس و ارسال: جناب رنگین کمان در 3 مهر 1395 به تلگرام دامنه.


    


مرحوم حاج سیّد رضا شفیعی دارابی و همسر مرحومۀ مکرّمه و نوه هایش



مرحوم حاج سیّد رضا شفیعی دارابی. از جناب رنگین کمان ممنونم در تهیه و ارسال عکس ها


(دامنه دارابکلا)


دعای نُدبۀ بالامحلۀ دارابکلا با حضور روحانیت محل

به نام خدا


مراسم دعای نُدبه در بالا محلۀ دارابکلا. جمعه 29 مرداد 1395. با حضور مؤمنان و مؤمنات و چند ذاکر اهلبیت (ع) و سه روحانی بزرگوار دارابکلا حُجج اسلام سید محمد شفیعی مازندرانی، شیخ علیرضا ربانی زاده و شیخ موسی چلویی دارابی. ارسالی جناب یک دوست به تلگرام دامنه. بقیه در: اینجا



افزوده ی دامنه: «دعای نُدبه از دعاهای بسیار مشهور که از امام صادق (ع) نقل شده و مستحب است در چهار عید (فطر، قربان، غدیر و جمعه) خوانده شود. این دعا را علی بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال ذکر کرده است. شیعیان این دعا را بیشتر در صبح‌ های جمعه قبل از طلوع آفتاب، در فراق امام زمان(عج) می‌خوانند. این دعا مشتمل بر اِستِغاثه (زاری و کمک‌ خواستن) از امام زمان (عج) و تأسف‌ خوردن بر غیبت آن حضرت و گریه از فراق ایشان است و ندبه نیز به همین معنا، یعنی فراخوانی و نیز گریه و ناله است.»



از راست: ذاکر اهلبیت (ع) جناب عمران رمضانی (فرزند مرحوم حاج حسن رمضانی ذاکر اهلبیت و قاری قرآن) و حُجج اسلام جنابان شیخ علیرضا ربانی زاده و شیخ موسی چلویی دارابی: اینجا


(دامنه دارابکلا)


وداع شفیعی مازندرانی با دامنه

به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 156


«وداع با دامنه :  با سلام : جناب آقای آقا ابراهیم ...از اینکه از طریق تلگرام جنابعالی گاهی  مطالبی می فرستادم و حضرتعالی به نشر آن در   وبلاک خود  (  دامنه دارابکلا )  مبادرت می ورزیدید متشکرم ولی با توجه  به سانسوری که نسبت به مطالبم  گاهی انجام دادید و درپاسخ به  اعتراض این حقیر ، به داشتن حق سانسور این وبلاک تاکید کردید ، توفیق اد ا مه ی همکاری  را سلب کرده است اینک به ذکرآخرین اعتراض بسنده می کنم ..


«.: با سلام  : جناب  آقا  ابراهیم  :  در مکتوب اعجاز پاکدامانی [واقع در پست 3096 اینجا] از دیدگاه  امام صادق  ( ع )   .... راز اصلی  نقل داستان  مورد اشاره  ی در قم را که  حذف کردید  ذکر بقیه  آن  چیزی  ، ضایع و بی ربط  از آب در آمد کاش  همه ی  آن را حذف   می کردید  ـ»  ...


والسلام علیکم ورحمه  الله وبرکاته  /1.0 / 5 / 1395 / دارابکلا سید محمد شفیعی مازندرانی»


حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی. نوروز سال 1395


(دامنه دارابکلا)


دوهزار روز حبس و حصر میرحسین

به قلم  دامنه

پست 3121 : به نام خدا. من دیدگاهم را در این پست نمی گویم و داوری نمی کنم؛ اما هفته ی گذشته در 5 مرداد 1395 در پست 3076 اینجا، با عنوان «نماز جمعۀ ایران به قلم دامنه» نوشته بودم که حصر، پس از ایراد خطبۀ 29 بهمن‌ ماه سال 1389 آیة الله آقای شیخ احمد جنّتی، اتفاق افتاده است و این گونه نوشته بودم که عینا" می آید:


آیة الله آقای شیخ احمد جنّتی که اوایل انقلاب تا مدتی در قم نماز جمعه اقامه می کردند، معمولا" خطبه‌ های مهم و پُربازتابی می خوانند. نیز برخی از خطبه های وی گویی جنبه ی دستورالعملی دارد. مثل خطبه ی 29 بهمن‌ ماه سال 1389 وی که فی الفور به حصر مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد و حجة الاسلام والمسلمین مهدی کروبی در رابطه با قضایای بحران سال 1388 منجر شد. بخشی از آن خطبه ی مشهور اینچنین ایراد شده بود:


«این که برخی دوستان محاکمه سران فتنه را تقاضا می‌کنند، جز مصلحت‌اندیشی قوه قضائیه است. کاری که قوه قضائیه می‌تواند انجام دهد و من فکر می‌ کنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است کهارتباط اینها را بکلی از مردم قطع کند. در خانه آنها باید بسته شود. رفت‌ و آمدهایشان محدود شود. نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند. و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند.»



عکس از وبلاگ: فراز ایران


حال پرسشم این است این که آیا در مکتب اسلام، اساسا" مجازاتی به اسم حصر وجود دارد یا  نه؟ آیا در قرآن و یا در سنت اهلبیت (ع) و تاریخ اسلام، این مجازات در حق شهروندان ذکر و تصریح شده است؟ اگر حصر در اسلام وجود دارد _که من به فهم خود معتقدم ندارد_ پس چرا عامل اصلی بحران 88 _یعنی محمود احمدی نژاد رئیس دولت 9 و 10_ نه فقط حصر و حبس نشده است، حتی مورد مؤاخذه هم قرار نگرفته است و عجیبت تر آن که پرونده های عظیم و متعدد فساد در دوره ی ریاست اش، هرگز به سرانجام مورد رضایت مردم نینجامیده است! و او راحت می چرخد و ... . و من فعلا" بگذرم از این بحث.



مهندس میرحسین موسوی، نخست وزیر دورۀ امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی


(دامنه دارابکلا)


تبریک حجة الاسلام شفیعی مازندرانی به دامنه بابت مؤسّسۀ زبان

به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 117: «باسلام : جناب آقا ابراهیم. تاسیس موسسه زبان توسط نورچشمی  دانشمندت مهندس عادل و همسر مکرمه اش موجب خوش حالی اینجانب گردید. (اشاره به پست 2741 اینجا) انشاء الله در سایه سار مرحمت  امام عصر (عج) پایگاه نشر فرهنگ انتظار و ترویج  مکتب نایب آن بزرگوار ، امام راحل (ره) در جهان باشد. 


انشاء الله  همواره بدرخشند که مایه ی سرفرازی  مایند و امید وارم  همه ی جوانان ما این گونه بدرخشند. 29/ 3 / 1395. شفیعی مازندرانی.»


پاسخ دامنه : به نام خدا. استاد گرانقدرم حجة الاسلام والمسلمین شفیعی مازندرانی سلام  علیکم. حقیقتا" از اعماق دلم با الطاف و دعای تان خرسند گشتم. لطف و دعاها و تشویق های شما همیشه شامل ما می شده است و من به وجود خوش قلب شما، مفتخرم.


باور کنید که از دوره ی ابتدائی هر سه فرزندم را به آموختن زبان انگلیسی فرستادم و خدا را شکر هر سه در قم و تهران استاد موسّسات زبان اند. و عادل هم با سرمایه گذاری و ایجاد این موسِّسه ی زبان آوید، دل مرا شاد ساخت. از شما که از سلسله ی سادات بزرگ و عالم دین و معلم اخلاق هستید، می خواهم در تهجّدهای شبانه  و اذکار همیشگی تان، فرزندانم را که قلب شان از قبله و قطب عالَم آقا حضرت ولی عصر(عجّ) هیچ گاه جدا نیست، مثل بقیه ی جوانان این مرز و بوم دعا فرمایید. (دامنه دارابکلا)


نامۀ صمیمانه حجة الاسلام شفیعی مازندرانی به دامنه

پست 2731 : به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 115 :«با سلام : جناب آقا ابراهیم ...... می دانی که : ......نظریه تحریم حکومت در روزگار غیبت ، را بزرگان ما از جمله : امام راحل ( ره ) رد کردند و مرحوم آیه الله منتظری ، هم احادیث مور دنظر طرفداران آن ها را در کتاب ولات فقیه بطور مفصل پاسخ داد پس چندان ضرورت احیای آن نیست ....ولی مواظب باش :مطالب شما در باب تحریم حکومت و نسبت دادن آن به مرحوم آخوند خراسانی ، نکند که این رجل عالیقدر را زیر سوال ببرد گر چه اشاره کردی در آخر ماه مبارک در اظهار نظر خود واقعیت آن را برملا خواهی کرد ( بسا که پنبه آن را بزنی ) و میدانی که مطالب رد شده ای است ( مراحعه شود به پایگاه اطلا ع رسانی حوزه —مجله حوزه سال 1390 / شماره 162 / نیز در سایت های مختلف تحت عنوان آخوند خراسانی و تشکیل حکومت )



البته اصل کار شما را اشکال ندارم فقط بیاد خاطره ای افتادم .....در همایشی در قم ، در مدرس آیه الله العظمی گلپایگانی ( ره ) ، در کنار آقائی نشسته بودم که از یکی از تالیفات خود سخن به میان آورده ، وآن را خدمتی ، برای ااسلام می دانست ...گفتم بسیار کم لطفی می کنی ، با تعجب ، پرسید ، مگر آن را مطالعه ، کرده ای ؟ عرض کردم به آن نشانی که در آغاز آن هیجده ( 18 ) صفحه بطور جذاب ، مطلبی را ارئه دادی و ، مساله ی تناسخ را در اذهان خواننده ی خود تثبیت کردی ، ...فورا گفت : آخرش رد کردم ...گفتم : آری :و آن هم در نیم صفحه و خواننده ی خود را به تفسیر نمونه ارجاع ، دادی و افزودم : .... ..وقتی 18 صفحه در ارائه ی یک مطلب بی اساس نوشتی باید دو برابر آن در رد آن و تثبیت دیدگاه حق ، می نوشتی ......مکثی کرد وگفت : راست گفتی ولی حیف که کتاب ، چاپ شد ........


جناب آقاایزاهیم ، مواظب باش آن خاطره تکرار نشود ..... البته اخیرا در پاسخ این جانب (در پست 2709 اینجا)با قلمی الحمد لله جالب ، در رد سوئ استفاده از شعار مردم (مرگ بر ضد ولایت فقیه ) زیبا نوشتی و به خوانندگان معزز این وبلاک ، حالی کردی که فلانی ، طرفدار این گونه افراد است ... انشائالله ، قصد سوئ نداشتی وعصبانی شدی ، سهو القلم پیش آمد و می دانی که بحث ما در حوزه ای دیگربود ...و ربطی به این بحث نداشت ، زیرا حساب سوئ استفاده در حیطه آ آن نبود .... اگر فردا از شعار الله اکبر ....هم سوئ استفاده شد باید این شعار را تعطیل کرد ؟ یا باید کار فرهنگی ، نمود تا مردم وظیفه خود را بشناشند و این وظیفه ی همه از جمله شما وما است .....ولی ... شما الحمد لله ، چشم خود را بستی و به این جانب رگبار ببستی ، شمارا می شناسم وارادت دارم لاکن کمی جالب نبود جا دارد بار دیگر مکتوب بنده را بنظر خونند گان محترم این وبلاک ارائه دهی . متشکرم . موفق باشید .والسلام 28 / 3 / 95 / / شفیعی مازندرانی»


پاسخ دامنه : به نام خدا. حضرت مستطاب حجة الاسلام والمسلمین شفیعی مازندرانی سلام  علیکم. استاد گرانقدرم حقیقتا" از اعماق درونم خرسندم تذکرات از دل برخاسته ی تان را بر دلم نشانم. و این گلایه و صراحت تان را میمون و خجسته می دانم. حتی اگر آن را تَشر استاد بر شاگرد تعبیر نمایم. اما بعد؛ باید بگویم از مثال شما بابت آن دوست تان خیلی بهره بردم، ولی به رگباری که فرمودین، اصلا" اعتقادی ندارم و خدا نکند قلم دامنه، مسلسل شود! آن هم در حقِّ استادی مهربان و دلسوز، چون شما که در فضیلت ها ی شما هیچ شکی ندارم.



اما این که فرمودی: «و به خوانندگان معزز این وبلاک ، حالی کردی که فلانی ، طرفدار این گونه افراد است ... انشائالله ، قصد سوئ نداشتی وعصبانی شدی ، سهو القلم پیش آمد و می دانی که بحث ما در حوزه ای دیگربود» باید مجددا" تصریح کنم در آن پست 2709 اینجا «من دقیقا" در بند 2 نوشتم حضرت عالی با آن گونه تفکرات مرزبندی دارید. عینا" آن را دوباره می آورم:


«2- من نه فقط در ظل ولایت فقیه ام، که سرباز جمهوری اسلامی ام. تبعیت من از این نظریه، نه نظری و شعاری که عملی ست. اما قرائت شاذّی که از آن ارائه می کنند، مُخلّ آرمانی ست که با مردم عهد بسته شد. بنا بر این، کسی حق ندارد، بآسانی شهروندی را با حربه ی ضدِ ولایت فقیه لکه دار کند و مانع از اندیشیدن شود. که سماحت جناب عالی در این گونه مباحث نشان داده است، با این طور تفکرات مرزبندی دارید.»


شما استاد مستحضرید من در دامنه، شیوه ام این بوده و هست و خواهدبود که  نسبت به متن های دامنه نویسان، در صورتی که تشخیص دهم پاسخی باید بدهم، ورود می کنم. اگر غیر این باشد، من چه لزومی دارد وبلاگم را به حالت باشگاه آزاداندیشی درآورم؟ من یقین دارم خیلی از دامنه خوانان همیشه منتظرند، دامنه نیز در ذیل پست های دامنه نویسان، یک اِن قُلتی بزند. ممنونم. (دامنه دارابکلا)


جوابیۀ دامنه به حجة الاسلام شفیعی مازندرانی

پست 2709 : به قلم دامنه : به نام خدا. سلام علیکم. حضرت مستطاب عالی در پست 2701 ، مطالب مهمی انشاء نمودید که لازم دانستم چنین جوابیه ای بنویسم:



1_  به نظر می رسد به پرسشی که در متن تنظیم کردید، پاسخ ندادید و بحث را به استطراد بردید. شاید حجم بحث، مانع از ماندن بر سر تببین دقیق شما شده است.


2_ من نه فقط در ظل ولایت فقیه ام، که سرباز جمهوری اسلامی ام. تبعیت من از این نظریه، نه نظری و شعاری که عملی ست. اما قرائت شاذی که از آن ارائه می کنند، مخل آرمانی ست که با مردم عهد بسته شد. بنا بر این، کسی حق ندارد، بآسانی شهروندی را با حربه ی ضد ولایت فقیه لکه دار کند و مانع از اندیشیدن شود. که سماحت جناب عالی در این گونه مباحث نشان داده است، با این طور تفکرات مرزبندی دارید.


3_ من در پاسخ به جناب حجة الاسلام شیخ مالک نظر تفکیکی ام نسبت به این شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» را دقیق بیان کردم که تکرار نمیکنم، اما چند مثال متنوع می زنم و داوری را بر دامنه خوانان شریف وامی گذارم:


یکم: در اوان انقلاب تندروها به مرحوم بازرگان می گفتند «مرگ بر ضد ولایت فقیه، نخست وزیر ایران، پیر خرفت ایران». کجای این شعار انقلابی و شرعی ست؟ بازرگانی که شهید مطهری در نماز به آن مرحوم اقتداء می کرد.


دوم: در همین سال های اخیر آیة الله اکبر هاشمی رفسنجانی در 15 خرداد در حرم حضرت معصومه (س) قم سخنرانی می کردند که عده ای از یک موسسه ای، در آن مراسم به ایشان مرگ بر ضد ولایت فقیه گفتند و مجلس عزای شهدای 15 خرداد را آن هم در مکان مقدس حرم، برهم زدند. کجای این شعار غیرت و شعور و شرعیت است؟


سوم: نزدیکتر می آیم، در همین سه چهار سال پیش، وسط خبطه ی نمازجمعه آیة الله العظمی عبدالله جوادی آملی در شبستان امام خمینی حرم حضرت معصومه (س)، برخی تندروهای سوپرولایی! علیه ی این حکیم متاله، شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه دادند و بدتر از آن مهر نماز و لنگه کفش پرتات کردند. کجای این جسارت و بی ادبی به ساحت مرجعیت شیعه ی امامیه، شرعی و عقلی و اخلاقی و انقلابی ست؟


چهارم:  بازم نزدیکتر می آیم. پسر شهید مطهری، می رود شیراز که سخن بگوید در دانشگاه. اما سوپرولایی ها با شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه آشوب و هجوم می کنند، عمل وهن و زشتی که بارها رهبر معظم انقلاب با صراحت آن را نهی کردند و فرمودند برهم زدن مجالس کار بسیار غلطی ست. کجای این شعار علیه ی یک نماینده مجلس که از قضا از جناح راست است، شرعی و نیکو و تحسین برانگیزه؟ این نفرت است نه آزادی.


پنجم: خیلی ملموس تر می گویم که مال همین سالگرد اخیر امام خمینی ست در حرم رهبر کبیر انقلاب اسلامی که عده ای سازماندهی شده، از آغاز تا انجام سخنرانی آیة الله سید حسن خمینی شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه گفتند. کجای این شعار، شعور و شور و حماسه ی انقلابی ست؟


این است که می گویم این شعار، دستاویزه نه دستآورد. و الّا شعار باید پایه ی عقیدتی داشته باشد و مثل فتح مکه یوم المرحمة گردد نه یوم الانتقام و تسوبه حساب های جناحی و تصفیه های خطی و فکری. شما جناب شفیعی مازندرانی، استاد گرانقدرمان، به داد انحرافات برسید که تکلیف دارید و پاسخگوی مردم و خدا و انقلاب اید.

با پوزش و احترام. (دامنه دارابکلا)

نقد حجة الاسلام شفیعی مازندرانی بر دامنه

به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 111: توضیح دامنه : به نام خدا. جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی، در این متن، با طرح یک سؤالی که به نظر می رسد از ایشان شده است، به شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» پرداخته است که برای چاپ و انتشار به تلگرام دامنه ارسال کرده اند. ضمن سلام و سپاس، باشگاه آزادادندیشی دامنه آن را بی کم و کاست ارائه می کند. از آنجایی که دامنه طی روزهای ماه رمضان امسال، در پاسخ های سه گانه اش به حجة الاسلام شیخ مالک رجبی دارابی در باره ی این شعار، (ذخیره شده در سلسله مسائل اندیشه های سیاسی اینجا) مسائلی را مطرح کرده است، بنا بر این، این متن 111 جناب ایشان در حقیقت پاسخی به دامنه و به عبارتی نقد آزاد بر دامنه است:



جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی. 1394. عکاس: دامنه


«پاسخ به یک پرسش. منظور از شعار انقلابی مردم  ایران ، (( مرگ بر ضد ولایت  فقیه )) شعار  بجای  مانده از دوران  امام راحل ( ره ) چیست ؟


پاسخ : این شعار هنگامی درخشید که : بعضی می گفتند  که حکومت ایران ، باید مثل آن چه در غرب می گذرد دموکراتیک  باشد و تفکر  سکولاریسم چارچوب  قانون اساسی آن را تشکیل دهد  که امام راحل  ( ره )  فرمود :   ((فقط جمهوری اسلامی نه یک کامه زیاد و نه یک کلمه کم )) . که اکثریت مطلق ملت بدان رای دادند   البته هنگام نوشتن قانون   اساسی ، نیز نظر بر آن شد که نظام  ، بر مبنای اسلام ، و مذهب رسمی آن  شیعه ی امامیه  ،  زیر نظر ولایت فقیه  اداره شود  ، شعار های اقلیتی غرب گرا وشرق باور بالا رفت  که ولایت فقیه لازم نیست  که با شعار کوبنده مردم (( مرگ بر ضد ولایت فقیه ))،  رو به رو  گشته ، به ظاهر ، ساکت شدند که این روز ها   جهت تضعیف شعار انقلابی مردم ، همراه با نمک دلسوزی از مراجعی که به نظرآنان ضد ولایت فقیه هستند وبه نظر اینان ، ولایت  فقیه را قبول ندارند ، به  شبهه آفرینی ، دست زده  اند  که این شعار ،  بعضی از  مراجع را شامل می شود   و بهتر است تعطیل شود  البته ، فردا هم  خواهش میکنند که قانون اساسی را دستکاری کرده اسلام ووولایت فقیه ، را برداریم و ...


نخیر  اینان ، پشت سر این شبهه چیزی دیگری را می جویند که به خاطر ترس از مردم  فعلا  ، کمی در لفافه ها فرمایش  می فرمایند و این نکته اشاره کنم که : استدلال مراجع عظام ، بر اثبات ضرورت  ولایت فقیه ، مختلف است مثلا : بعضی ار راه احادیث  مربوطه  ، استدلال ، می کنند وبضی دیکر که ، شبهاتی  ،براسناد  یا بر دلالت آن ها دارند  که موجب شد بگویند از این احادیث نمی توان ولایت  را اثبات کرد کدر پی این گونه اظهار نظر ها است که  :  مخالفان شعارانقلابی مردم  ، به صدا در آمدندد ، د غافل از آن که مراجع مورد نظر آنان  در باب ضرورت وجود ولایت  فقیه ،  در جامعه ، به  ((   دلیل حسبه  ))تمسک  میجویند و بعضی از راه استدلال عقلی به اثبات اصل ضرورت ولایت ، می پردازند .اعم از ولایت مطلقه  یا ولایت مقیده.


آری :  دلیل ها متفاوت است  نه ، منظور ها این است  که افرادی مثل صاحب مفتاح الکرامه   ( ج 10 ص 21 )  می گویند : اجماع فقهای شیعه  ، بر  این مساله است  ونراقی در کتاب عوائدالایام ( 188 ) به اجماع  توجه دارد و  محقق کرکی در کتاب الرسائل ج 1 ص 27.0و 269 می نویسد : همه ی فقهای شیعه بر این عقیده اند که فقیه جمع الشرائط . که از او به (( مجتهد در احکام شرعبه  ))، یاد می شود در دوران غیبت امام معصوم ( ع ) عنوان نیابت او را در همه امری که نیابت از آن صحیح است دارا است .چنان که شخصیت هائی  هائی مثل صاحب جواهر  مساله ولایت فقیه را از مسلمات شیعه معرفی میکنند(ج 16 ص 178 ) و نیز از ضروریات  شیعه بحساب می آورند ( همان ) وآیه الله العظمی  بروجردی می فرمود  از مسائل بدیهی است ( مجله  ی  حوزه شماره 44 / 43 ویژه نامه  )   نتیجه آن است که در میان فقهای نام  دار شیعه ، ضد ولایت فقیه  نداریم.


پاسخ دامنه : به نام خدا. ضمن سلام و تشکر وافر از متن صریح ایشان و بهره آموزی از فحوای  آن، پاسخ آزاد و صریح دامنه در پست جداگانه. (دامنه دارابکلا)


پاسخ دامنه به نامه شفیعی مازندرانی

به قلم دامنه : به نام خدا. استاد گرانقدرم جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی سلام علیکم. مستحضرید که من در اولین قسمت پخش نامه ی مرحوم آیة الله العظمی آخوند خراسانی در  پست 2607 اینجا، مقدمه ای دربرگیرنده نوشته و توضحیات لازم را ارائه کرده بودم و سپس این بحث مهم آخوند را به عنوان مناظره ی علمی در 30 شب رمضان پیش کشیده ام. اما بعد چند نکته به نامه ی حضرت مستطاب عالی:



1- من نظرم را در پایان استدلالات آخوند خراسانی خواهم گفت. شهید آیة الله مرتضی مطهری وقتی مارکسیسم درس می داد، اول بی کم و کاست آراء مارکسیست ها را مطرح می کرد و سپس به پاسخ می پرداخت. روش آن شهید شیوه ای پذیرفتنی ست.


2- من تا پایان استدلالات پیش داوری ندارم به مباحث آخوند خراسانی. اگر حضرت عالی نکاتی دارید به یقین مورد توجه ام خواهدبود. چرا که من در نوجوانی کتاب ولایت فقیه به زبان ساده شما را خواندم، لذا شما صاحب نظرید و می توانید بحث را قوام ببخشید.



3- بله نظر شما درست است عنوان تیتر پست باید تخصصی باشد. من هم از این امر بهره بردم چنین تیتری برگزیدم چون فحوا و منطوق بحث آخوند همین عنوانی ست که من برگزیدم. در ضمن مرحوم آخوند مخالف در امور سیاسی نیست که حضرت عالی متذکر شدین، ایشان از تاسیس حکومت امتناع کرد و به مرحوم آیه الله نایینی این دلایل را نگاشت. ایشان معتقدند مرجعیت باید نظارت کند و خود در کار حکومت نگردد و ... .


4- از توجه شما و ارائه نظر شما در باره ی این بحث مهم ممنونم. نظر به احترام شما، تیتر را در قسمت هاب بعدی به «چرا آخوند خراسانی با تشکیل حکومت مخالفت ورزید» تغییر می دهم. (دامنه دارابکلا)

نامه حجة الاسلام شفیعی مازندرانی به دامنه

پست 2655 : به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 106 : دامنه : به نام خدا. جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی غروب امروز جمعه 21 خرداد 1395، متن زیر را در باره ی پست های «دلایل آخوند خراسانی در مخالفت با حکومت فقیهان» که در سلسله مسائل اندیشه سیاسی اینجا ذخیره می شود؛ به تلگرام دامنه ارسال کرده اند. ضمن سلام و سپاس ارائه می  شود:


«با سلام جناب اقا ابراهیم. شخصیتی مثل آخوند خراسانی ،   که   دخالت در امور سیاسی او در   تاریخ معاصر ، بر کسی پوشیده نیست   واز ارکان نهضت مشروطیت است را با پخش یک نامه ای   خاص ، با آن تیتر آغاز  آن  از  جنابعالی  ، مخالف دخالت در امور سیاسی، معرفی  کردن از شما  قابل قبول نیست آیا بنظر شما ایشان  یک رجل سیاسی فقهی نبود؟

میدانی  که حکم به تجدید مجلس شورای ملی پس از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی  توسط محمد علی شاه و تعطیلی آن،  و فقیه معاصرش  نیز آن را امضاو کرده بود ، دم   دست همه است که مرقوم داشته بود:

«با نظر به مصالح مکنونه، باید مطویات خاطر را لمصلحه الوقت کتمان کرد و موجزاً تکلیف فعلی عامه مسلمین را بیان می کنیم که موضوعات عرفیه و امور حسبیه در زمان غیبت به عقلای مسلمین و ثقات مومنین مفوض است و مصداق آن، همان دار الشوری کبری بوده که به ظلم طغات و عصات جبرا منفصل شد. امروزه بر همه مسلمین واجب عینی است که بذل جهاد در تاسیس و اعاده دارالشورا بنمایند. تکاهل و تمرد از آن به منزله فرار از جهاد و از کبائر است. «( آقا نجفی قوچانی ، برگی از تاریخ معاصر ص 52)

وانگهی ، نامه او  که کردید،  اشاره به کسانی دارد که سر رشته به مسائل مدیریت کلان و سیاستگذاری لازم  را ندارند وگرنه ، تناقضی  میان این نامه و عمل شخص ایشان را گواهی خواهد داد. مگر امام راحل  ( ره ) آیه الله منتظری  را از دخالت در سیاست  منع نکرد ؟ آیا می توان  امام را بر چسب پرهیز از دخالت در سیاست  زد ؟

بنابر این این تیتر  شما در این پست 2645 اینجا  همراه نقل این  نامه ، آن شخصیت الهی را چیزی دیگر معرفی می کند. تیتر مورد انتخاب  باید تخصصی بوده، موضع فکری و عملی طرف را باز گو کند. البته  جا داشت  لا اقل حاشیه  ای می نوشتید که این جانب این زحمت را کشید.  انتظار دارم تکرار نشود.»

پاسخ دامنه : در پست جداگانه. (دامنه دارابکلا)


پاسخ دوم دامنه به حجة الاسلام شفیعی مازندرانی

پست 2592 : به قلم دامنه : به نام خدا. اول سخن بعد از ذکر اسم خدا سلام می کنم به جناب مستطاب حجة الاسلام والمسلمین شفیعی مازندرانی. دوم تشکر دارم از بابت توجه ی آن جناب به مباحث مهم ولایت فقیه در تلاقی و محاجّه ی فکری با آنچه دامنه در این باب می نویسد و خواهد نوشت. سوم پاسخم را به پاسخ شما (واقع در پست 2590 اینجا) ارائه می دهم با این نکاتم:




1- من در پست 2544 اینجا فقط از تفاوت دیدگاه و اختلاف قرائات فکری میان مراجع و مجتهدین در باره ی نظریه و اِعمال ولایتِ فقیه سخن گفته ام نه هیچ چیز دیگر. اینک همان متن کوتاه _منتشره در 12 خرداد 1395_ را برای تعاطی حضرت عالی و تداعی دامنه خوانان شریف و ارجمند عینا" می آورم:


«پست 2544. به قلم دامنه : قسمت 5. به نام خدا. در ادامه ی بحث ولایت فقیه، اینک در قسمت پنجم به سوال 9 در پست 2132 اینجا می پردازم: چرا میان مراجع بزرگ دینی بر سر اِعمال ولایتِ فقیه، تفاوت دیدگاه  100درصدی در مشیء و رای وجود دارد؟ پاسخ دامنه این است:


اساسا" در مذهب شیعۀ 12 امامی، مجتهد کسی ست که به عنوان یک فقیه و عالِم دین، مسائل اسلام و مباحث شرعی را با حُرّیت و با نیّتِ نیل به حقیقت و با مدد عقل، از قرآن و سنّت استنباط می کند و گره ها را به روی مردم می گشاید. هر یک از مجتهدین، بر اساس فهم و توان عقلی خود، به قرائت مشترک یا متفاوت از مسائل مختلف می رسند. و این تفاوت دیدگاه در هر موضوعی _ولو آن که نظریۀ کلیدی ولایت فقیه هم باشد_ امری پسندیده و قابل قبول است. زیرا اینان صاحب نظران این امورند که به قول سدیدِ شهید آیة الله مرتضی مطهری اجتهاد موتور محرّکه اسلام و از امتیازات شیعه است.


بنابراین، وجود تفاوتِ دیدگاه میان مراجع و مجتهدین بر سر نظریه و اِعمال ولایت فقیه نه نکوهیده است و نه موجب وَهن و کاستی. زیرا این نشانِ آزادی تفکر در مذهب شیعه است که مثلا" مرحوم آیة الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی با آن همه توانمندی های فقاهتی، در امر اِعمال، به این رای برسد که بگوید از متون قرآن و سنت، ولایت فقیه  به دست نمی آید. و از سوی دیگر، امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، ولایت فقیه را امری بدیهی اعلام نماید. و یا برخی از علمای دیگر بر حسب اجتهادشان به نظریه هایی همچون وکالت فقیه یا ولایت عامه ی مراجع و یا مدیریت عمومی مردم و نظارت فقهاء و یا ... برسند.»



2- بنابراین آنچه شما در پست تازه ی تان _2590 اینجا_، در مورد مرحوم آیه الله العظمی سیدابوالقاسم خوئی آورده اید، هیچ ارتباطی به مبحث دامنه ندارد. در واقع شما آنچه در اجتماع در باره ی آن مرجع و فقیه بزرگ می شنوید، در متن بازتاب داده اید. حال آن که من در متن خودم این تفاوت را امتیاز شیعه برشمردم نه خدای ناکرده وَهن آن.


3- به کنایه فرمودید: «... اگر به مقطع  دکترا  و سپسّ به  دانشیاری برسند» اما من در پاسخ حضرت عالی می گویم: قرآن فهمِ مؤمنان در مسائل عقیدتی دینی را به مدرَک مقیّد نکرده است بلکه به اِدراک و نیز به قدرِ متیقّن و وُسع وجودی مؤمنان منوط نموده است. سخن سدید امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در تکبّرورزی های سیدابوالحسن بنی صدر در برابر شهید محمدعلی رجائی را بخوبی همه ی مان می دانیم که به کنایه _که اَبلغ از تصریح است_ گفته بودند: رجائی عقلش بیشتر از علمش است. پس، حال این روزها که دکتری گرفتن و استادیار و دانشیار شدن کیلویی و رابطه بازی شده است، بهتر آن است که به فهم توجه کنیم تا به مدرک و جاه و مقام.


4- من و شما و بسیاری می دانند که سه مرجع بزرگ در یک زمان در نجف می زیستند، آیات عظام: امام خمینی، سیدمحسن حکیم و سیدابوالقاسم خوئی. و هر سه سه مشئ خاص در تفکر فقهی، سیاسی و مبارزاتی داشتند. و این هرگز موجب نشد کسی میان آن سه مرد تاریخی نقاری ببیند. که قصد شاه مستبد این بوده با تبعید امام به نجف اعتبار مرجعیت ایشان را لکه دار و تحقیر کند. حال اگر کسانی به مرجعی چون مرحوم آیة الله العظمی خوئی (که بسیار عظمت فقهی و تفسیری داشته و دارند، و نه فقط مرجع مردم بودند بلکه هنوز نیز در بحث تفسیر و فقاهت ها و استنباط ها مرجع مجامع علمی و حوزوی اند) حرف های از قبیل آنچه شما در متن تان ذکر کردید، می سُرایند و می بافند، به دامنه هیچ ربطی ندارد. این است عقاید دامنه، نه آنچه افراطی ها در افّواه، نال و قال و داد و بیداد می کنند و متوجۀ ارزش اجتهاد شیعه نیستند که یعنی موتور محرّکه ی دین. همین.


از شما به دلیل این مصافات متحمّلانه و متامّلانه هم بسی بسی ممنونیم. (دامنه دارابکلا)


پاسخ حجة الاسلام شفیعی مازندرانی به دامنه

پست 2590 : به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 101 : دامنه: به نام خدا. این متن ارسالی جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی به تلگرام دامنه پاسخی ست در باره ی دو متن دامنه واقع در دو پست 2559 اینجا با عنوان «پاسخ دامنه به حجة الاسلام شفیعی مازندرانی» و پست 2544 اینجا با عنوان «تفاوت نظر مراجع در بحث ولایت فقیه». ضمن سلام و سپاس و احترام به این محاجّه و مواجهه ی علمی  _در معنای تلاقی آن_، عینا" ارائه می گردد:



«در تکمیل حدیث بیداری ( 3 )زمینه ای ، پیش آمد تا کمی از آبروی آیه الله العظمی خوئی  ( ره ) دفاع شود  زیرا کسی ، پیش  بنده ، رسما گفته  بود که ایشان ،  ضد ولایت فقیه ، است  چنانکه فرد دیگری گفته  بود  او  مخالف  امام راحل  ( ره ) است   ( در حالی که او در زند گی  از دوستان خاص مرحوم  امام راحل (ره ) بود ( ایه العظمی زنجانی ،  جرعه ای از دریا  ج 3 / ص 672/ و 673 -  ).


بنابر این  ، آن مرحوم ، مظلوم ،  واقع شده است   همانند   ، جناب کانت ، فیلسوف  معروف   که به خاطر آن که   ادله  ی  معروف  باب اثبات وجود خدا ( جل جلاله ) را نا کافی ، در باب مدعا شمرده  بود ، او را  برخی ، مخالف  خدا پنداشته ، بودند در حالی که او از راه  دیگری  ، اثبات وجود  خدا می کرد که همان ، وجدان اخلاقی  ،و ضمیر  باطنی آدمی است.

مرحوم خوئی (ره )   برخی از روایات معروف باب ولایت ، را مخصوص  ولایت امامان معصوم  سلام الله علیهم  اجمعین   می داند چنانکه در ذیل این حدیث ا (  حدیث بیداری ( 3 )  )   اشاره ، کردم  .  ولی   ،در باب اثبات  ولایت ، از راه حسبه  ، وارد می شود نه ، از راه توجه به منطوق احادیث    مربوطه.


به  هر  صورت  اگر  ، کمی  دقت شود  ، 

  ادامه مطلب ...

پاسخ دامنه به حجة الاسلام شفیعی مازندرانی

پست 2559 : به قلم دامنه : به نام خدا. جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی سلام علیکم. نقد شما بر دامنه واقع در پست 2558 اینجا را دقیقا" مطالعه کردم. ضمن تشکر و قدردانی از ورودتان به مبحث ولایت فقیه، چند جمله پاسخم را _به عنوان یک شاگرد_ نزدتان ارائه می کنم:



1- فرمودید شُبهه. اما من معتقدم اگر با تامّل به آن نگریسته شود، هرگز در آن پست 2544 اینجا با عنوان «تفاوت نظر مراجع در بحث ولایت فقیه» مطلبی را انشاء نکردم که تردیدافکنی باشد. حتی اختلاف دیدگاه ها را امتیاز شیعه برشمردم نه نقص و کاستی و شُبهه و ابهام.


2- فرمودید یقه آدمی را جمع می کنند. اما من معتقدم در مباحث اصول اعتقادی که تحقیقی ست نه تقلیدی، این گونه امور _یعنی پرداختن به اقوال و آراء عالمان دین_ امری رایج و نیکوست و این هشدار شما هر چند خیرخواهانه است، اما نمی تواند اقناع کننده باشد.


3- این عین نظر مرحوم آیة الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی ست که من در آن پست 2544 به توجه به آن _که اتفاقا" در دفتر یادداشت های مطالعاتی سال های گذشته ام نیز ثبت است_ سخن گفتم:


«أن الولایة لم تثبت للفقیه فی عصر الغیبة بدلیل وإنما هی مختصة بالنبی والأئمة (علیهم السّلام) ، بل الثابت حسبما تستفاد من الروایات أمران : نفوذ قضائه وحجیة فتواه ، ولیس له التصرف فی مال القصّر أو غیره مما هو من شؤون الولایة إلاّ فی الأمر الحِسبی فإن الفقیه له الولایة فی ذلک لا بالمعنى المدعى ، بل بمعنى نفوذ تصرفاته بنفسه أو بوکیله وانعزال وکیله بموته ، وذلک من باب الأخذ بالقدر المتیقن لعدم جواز التصرف فی مال أحد إلاّ بإذنه ، کما أن الأصل عدم نفوذ بیعه لمال القصّر أو الغیّب أو تزویجه فی حق الصغیر أو الصغیرة ، إلاّ أنه لما کان من الاُمور الحِسبیة ولم یکن بدّ من وقوعها فی الخارج کشف ذلک کشفاً قطعیاً عن رضى المالک الحقیقی وهو الله (جلّت عظمته) وأنه جعل ذلک التصرف نافذاً حقیقة ، والقدر المتیقن ممن رضى بتصرفاته المالک الحقیقی ، هو الفقیه الجامع للشرائط فالثابت للفقیه جواز التصرف دون الولایة.  وبما بیّناه یظهر أن مورد الحاجة إلى إذن الفقیه فی تلک الاُمور الحِسبیة ما إذا کان الأصل الجاری فیها أصالة الاشتغال ، وذلک کما فی التصرف فی الأموال والأنفس والأعراض ، إذ الأصل عدم نفوذ تصرف أحد فی حق غیره.» تفصیل این سخن در سایت «مؤسسة الامام الخوئی» اینجا.


4- فرمودید «بایدخیلی دقت کرد تا به قول مرحوم امام راحل سلام الله علیه ، در شمار مخالفان تداوم خط انبیا قرار نگرفت.» اما من معتقدم عین آن چه را که در این باره در میان علمای تراز اول شیعه تعدّد فهم و اجتهاد است، آورده ام و فکر می کنم ماجورم نه معذور.


ضمن آن که در آن پست 2544 بحث از اِعمال ولایت فقیه کردم نه مسائل دیگر. در امور حسبه و حسبیه نیز مطالعات فراوانی داشته ام. خصوصا" آراء شهید آیة الله مرتضی مطهری که سرآغاز این امر را از قرن 4 هجری می داند نه از ابتدای اسلام. از شما به عنوان یک روحانی بزرگ که بر من سِمت استادی دارید، ممنونم. (دامنه دارابکلا)

نقد حجة الاسلام شفیعی مازندرانی بر دامنه در بارۀ ولایت فقیه

پست 2558 : به قلم حجة الاسلام شفیعی مازندرانی 99 : دامنه: به نام خدا. این متن نقد جناب حجة الاسلام والمسلمین سیدمحمد شفیعی مازندرانی استاد محترم حوزه و دانشگاه بر دامنه است در باره ی پست 2544 اینجا با عنوان «تفاوت نظر مراجع در بحث ولایت فقیه»، که دیروز 4 شنبه 12 خرداد 1395 نوشته و منتشر کرده بودم. اینک ضمن سلام و سپاس و احترام فراوان، این نقد ایشان بر دامنه را عینا" ارائه می کنم:


«حدیث بیداری ( 3 ) العلماء ورثه الانبیاء افراد اسلام شناس و با تقوای عادل ، خط پامبران و امامان معصوم را ترویج کرده و تداوم : می بخشند (پاسخ به یک شُبهه) آیا افرادی مثل آیه الله العظمی خوئی (ره) را می توان ،مخالف نظریه ی و لایت فقیه ، معرفی ، کرد ؟در پاسخ ، باید گفت : حساب نا آگاهان ، وحساب مغرضان جداست ولی دوستان ،باید توجه داشته باشند که : 
در مسائل دینی ، چه قسمت فردی و چه قسمت اجتماعی سیاسی ، آن باید بسیار با احتیاط سخن گفت یا قلم ، زد بویزه ،در باب انتساب دیدگاه ها به به افراد بلند آ واز ه دینی . زیرا : هر یک از .آنان در قیامت یقه آدمی را جمع می کنند و می گویند:

آیا من معتقد بودم که .در جامعه : حکومت در دست کفار ، مشرکان یا منافقان باشد ؟( بدیهی است .که ...مومنان باید تلاش کنند تا در روز گار غیبت امام معصوم ( ع ) نایب امام زمان ( عج ) موقتا حاکم باشد تا آن حضرت ظهور کند - زیرا خود امامان معصوم علیهم السلام ، برای مراکزی یا برای زمانی که حضور نداشتند ، چنین می کردند و احادیث فراوان آنان موید این سیره است ) . لابد در آن صورت ، فرد مورد خطاب ، پاسخ می دهد که : از فلان عبارت شما چنین مطلبی ، استفاده ، کرده بودم او می فرماید :

من در آن جا فلان حدیث یا فلان دلیل را برای اثبات مدعا کافی ندانستم ، نه آن که اصل مدعا را قبول نداشته ، باشم لذا در فلان نوشته ، همراه فلان دلیل ، این مدعا را پزیرفتم . درحالی که تو بر اثر عدم دقت لازم یاجهت عدم آگاهی کافی و یا بخاطر عدم تفقه و تخصص مربوطه ، مرا در شمار مخالفان این مساله قرا داده ، مایه مسرت دشمنان را فراهم آوردی و موجب ازردگی خاطر من شدی .....(.گرچه ممکن است در همین دنیا هم آنان ، که بر اعمال ما اشراف دارند ، در حق آدمی نفرین کنند ) فی المثل : استادم ایه الله العظمی جوادی آملی دام ظله در کتاب ولایت فقیه می نویسد : کسانی که نظر شیخ انصاری را در مکاسب می بینند چرا نظر او را در کتاب «قضا» نمی بینند )) شیخ در کتاب قضائ می نویسد : 

«حکم فقیه جامع الشرایط در تمامی فروع احکام شرعی و موضوعات آن حجت و نافذ است زیرا مقصود از لفظ حاکم که در روایات آمده (فانی قد جعلته علیکم حاکما) ، نفوذ حکم او در تمامی شئون و زمینه هاست و مخصوص مسائل قضایی نیست و این همانند آن است که سلطان وقت کسی را به عنوان حاکم معین کند که مستفاد از آن ، تسلط او بر تمامی آن چه مربوط به شئون حکومت است چه جزیی باشد و چه کلی ؛ و لذا لفظ «حَکَم» را که مخصوص باب قضاوت است به کار نبرده ، بلکه لفظ «حاکم» را که عمومیت نفوذ سلطان را می رساند به کار برده اند .» (کتاب القضاء، ، ص 48 ـ49)

همچنین ایشان در کتاب مکاسب می نویسند : «از فرموده امام که «فقها» حجت من بر شما و من حجت بر آنان هستم ، معلوم می شود این حجت بودن ، در همه اموری است که انسان در عمل به آن محتاج حجت شرعی است .»( مکاسب ، ، ص 154) و در باب دیدگاه ایه الله العظمی خوئی نیز مساله به همین قرار است باید خیلی دقت کرد تا به قول مرحوم امام راحل سلام الله علیه ، در شمار مخالفان تداوم خط انبیا قرار نگرفت.

مرحوم آیت الله العظمی خویی در کتاب «مبانی تکمله المنهاج» می نویسد :«... اما نهادهای حکومتی و بخشی از نیروها و تشکیلات حکومتی مانند ارتش ، قضا ، امور انتظامی و امنیتی را جزیی از امور حسبه ، برشمرده و از این رو ، ریاست فقیه در آن امور را از باب قدر متیقن لازم دانسته است .»( مبانی تکمله المنهاج ، پیشین ، ج 1 ص 6).

ایشان همچنین در کتاب منهاج الصالحین می نویسد :«از آن جا که انجام این مهم و تحقق خارجی آن نیازمند به رهبر و فرماندهی است که مسلمانان دستورات و اوامر او را بر خود نافذ بدانند ، پس چاره ای جز تَعیّن آن در فقیه جامع الشرایط نیست زیرا فقیه متصدی اجرای این امر مهم از باب امور حسبه است .» (منهاج الصالحین، ، ج 1 ص 366) امید وارم اصحاب قلم مواظب خود باشند.»

پاسخ دامنه : در پست جداگانه 2559 اینجا. (دامنه دارابکلا)

حضور سه روحانی دارابکلا به منزل دامنه

پست 786 : به نام خدا. امشب دوشنبه 31 فروردین 1394 حُجَج اسلامسید محمد شفیعی مازندرانی، سید حسین شفیعی دارابی و شیخ جواد مهاجری به منزل دامنه آمدند و صله ی ارحام بجا آوردند و فوت مادرم را با ملاطفت تامّ و مهربانی ملموس تسلیت دادند. از صمیم قلب  از این سه روحانی فاضل و محترم متشکرم و شرمنده ی محبت و بذل عنایت شان گردیدم. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

قم. منزل دامنه. شب 31 فروردین 1394. از راست: حُجج اسلام شیخ جواد مهاجری. سید محمد شفیعی مازندرانی. سید حسین شفیعی دارابی. عکاس: دامنه

ممنونم از شما

آقا اسیو پیش

آقا اسیو پیش



به قلم دامنه. به نام خدا. این تصویر،  آقا اسیو پیش جادۀ دارابکلاست. که 28 اسفند 1394 توسط سیدعلی اصغر شفیعی دارابی ثبت شده است. یکی از مناطق مزرعه ایی و باغی دارابکلا، «آقا اسیو پیش» است. علت این که اینجا را به این نام می خوانند این است در شیار آب این قسمت محل، آسیاب آبی گندم و جو و ذرّت داشت که متعلّق بوده به مرحوم آخوند شیخ اسماعیل دارابکلایی پدربزرگ مادری حُجج اسلام سیدمحمد شفیعی مازندرانی و علیرضا ربانی زاده و از آبا و اجداد خاندان شاهمیری های دارابکلا و بقیۀ منتسبان. به همین علت این اسیو مشهور شد به آقا اسیو.


حالا این قسمت پیچ در پیچ جادۀ مرگ و زندگی دارابکلا در جوفِ و جوار آقا اسیو پیش مدت مدیدی ست که شده محل تصادفات مرگبار و غمبار و هر چند وقت چند بار.


کافی ست کسی قلم به دست گیرد و به حافظه اش مراجعه کند و بنویسد از روزی که در پیش از انقلاب، این جادۀ پیچ در پیچ احداث گردیده است تا حالا، چند تصادف در این نقطۀ کورِ آقا اسیو پیش، شده است؟ که اغلب هم منجر به جرح و مرگ گردیده است.

(دامنه دارابکلا)

حجة الاسلام والمسلمین شفیعی مازندرانی

پست 1471 : به قلم دامنه : به نام خدا. در اجابت به درخواست جناب تنسر در پست 1465 کمی در باره ی حجة الاسلام والمسلمین سید محمد شفیعی مازندرانی می  نویسم. وی تباری سیادتی از ناحیه ی پدری و صبغه ی علمی و حوزوی از نسَب مادری دارند.

از دانش آموختگان مبرّز و عالم حوزه ی علمیه ی قم اند. دستی در تدوین کتاب های متنوع دینی و اجتماعی و اخلاقی دارند. و توانی پرشور در خلق شعرهای آئینی و دینی و معرفتی. چندین کتاب و مقاله ی ایشان توسط ناشران مختلف منتشر شده است. مانند: پرورش روح، حماسه عاشورا، محیط زیست، تاکتیک های متنوع کمونیسم. دیوان شعر شاخه طوبا، تفسیر وصیت نامه امام خمینی و ... .

سالها در دانشگاه های تهران تدریس داشتند و هم اینک نیز در یکی از دانشگاه های قم هم تدریس و هم مسئولیت دارند. در فقه و روایت و مسائل دینی توانایی دانشی بالایی دارند. کثیرالمَشرَب اند و ذوق و اخلاقش مردمی ست. انبساط روحیه دارند و شنوا هستند در شنیدن درد دل دردمندان. در اخلاقیات خیلی دقت دارند و دامنه بارها در مجالس و محافل عمومی، وی را در حال ذکرِ اذکار دیده است.

رابطه ی ارادتی و تفکری دامنه با ایشان مناسب، دایر و برپاست و پابرجا. در ماه های اخیر امامت موقت نمازجمعه شهرستان میاندورود مازندران را بر عهده داشتند. خطیب و سخنورند و در سخنانش بر روایات و آیات استنادات فراوانی دارند. شیوه ی تبلیغی ایشان در مخاطب رغبت می آفریند و در پی تالیف قلوب اند و نیز تِذکار اخلاقی و انسانی.

برای این روحانی فاضل که آموزگاری ست بر ما، طلب توفیق مضاعف دارم و بی بضاعتی دامنه را در معرفی خویش ببخشایند زیرا بنای دامنه در سلسله پست معرفی روحانیان دارابکلا به نسل پویای جوان، بر اختصارنویسی ست

نظر سید علی اصغر شفیعی دارابی: «سلام. ما قرآن را از ایشان آموختیم. درس فلسفه اسلامی را در اول انقلاب از ایشان فراگرفتیم. قدرت و توانایی شناخت مکاتب بشری مانند کمونیسم و سوسیالیسم را ایشان به ما آموختند. درس اخلاق اسلامی را هم... . کتابهایش و اشعاری که به یادگار گذاشتند را مطالعه کردیم و در لابلای کتابخانه شخصی ام جاودانه است. و شما هم خیلی زیبا از حضورش نوشتید و مورد قبولم است.» (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

حجة الاسلام والمسلمین شفیعی مازندرانی. قم. 23 مهر 1394 . عکاس: دامنه