روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

هشدار به روحانیت دارابکلا (قسمت چهارم)

پست 13 : به قلم دامنه. به نام خدا. هشدار به روحانیت دارابکلا. قسمت چهارم. 14 - چرا تکیه با این همه عظمت و آبرو فقط باید برای دو ماه محرم و ماه صفر باشد! این فضای مناسب چرا نباید تکیه گاهی برای گردهم آی ها و همایش های دینی باشد. شما باید این کار بزرگ را آغاز کنید.

15 -هیچ می دانید مسجدمان فقط شده برای اقامه ی نماز ، نه آقا. اقامه خیلی مقدمات می طلبد بگویم خواندن چند رکعت نماز؟ این درست که نماز معراج ماست. اما پس از معراج از پی نماز چه کنیم؟ مسجد شده محل ختم مردگان و اعجاب انگیزتر آن که شده محل جشن عروسی ها و پلو خوری حاجی برگشته ها که تازه آغاز کجی! ها ی شونه. (البته نه همه ی شان برخی از آنان) نمی خواهید مسجدی در ردیف مساجد زمان رسول الله (ص) داشته باشیم؟ هم نماز .هم جهاد. هم زکات. هم ساختن. هم آراستن. هم به عرفان رسیدن.

16 - راستی تا دیر نشده بگویمتان که محل تان دانشجویانی دارد که از صدها مسئول مملکتی هم سالم تر، هم آگاه تر، هم متدین تر و هم نیک نیازی گر ترند. می دانید در دل اینان چه شورشی است؟ چه خروششی است؟ چه جوششی است؟ چه ستایشی است؟ وقتی تو دوری ازشان چطور می خواهی کشفشان کنی؟ حقیقتا بگو تا به حال چند نفر نیرو ساختی و تحویل امام زمان (عج) دادی تا عدد رمز 313 راک می کامل تر کرده باشی!؟

17 - نمی دانم چرا همیشه وقتی به کسانی مثل من می رسین بسیار عجله دارید که ه رچه زودتر ترک مان کنین؟ من حتی یک بار هم ندیدم با نسل من جلسه ای! حلقه ای! گفت و شنودی! بحث و جدلی ( البته احسنش که در سوره مبارکه نحل آمده ) بگذارین بگذارم و بگذرم.

18 - کو آن همه نیت. آن همه اراده. آن همه یاد داشت ها و آن قول و قرارها که در ایام تلمیذی به خود و خدا و خلق خدای خود دادین؟ که وقتی روزی عالم و علامه و معمّم شدین کاری کنین کارستان. کو آن وعده که پیش خود گفتید بذر معارف ائمه ی اطهار (ع) را در دل جوان کشت می کنین؟ مردم را به راه و صراط می کشانین؟ هیچ می دانید خودتان به ما روی منبر یادمان دادین امام حسین (ع) تا لحظات آخر هم دست از هدایت بر نداشت و حتی عمربن سعد (لعنت الله علیه) را با آن همه دنائت و توطئه ی مشمئزکننده و غرق شدن در نوید و فریب حکومت ری! و نیز دوست نداشت که  از جرگه ی دین خارج شود. عجب! پس شما چرا کم! به این امور خیره اید؟

19 - این همه مردم محل که نمی توانند بیاند قم و مشهد سراغتان تلمُّذ و شاگردی کنند. کمی برای موطن و بوم زادتان، توشه و زادی مهیا کنین. اگر نادیده مان انگارید ماها که دستمان کوتاه ست. آخرش در آخرت پنجره شِکوه را پیش حضرت حق جل اعلا می گشاییم. آیا نمی ترسید متشاکی ماها باشین؟

20 - من و ماها دنیایی تر شدیم؟ یا شماها؟ این یک سوال قاطع است.

عیسی مسیح (ع) 31 ساله بوده مأموریت سختی یافته تا بنیاد اَحبار و عالمان دین یهود را که دیگر هم عرض! خدا شده بودند از بیخ و بن ویران کند. و کرد. و 33 سالگی به آسمان رفت تا باز نیز بیایید. باز نیز عده ای را رسواکند. آن هم در معَیّت امام زمان (عج). شما که 40 و 50 ساله که در درس و بحث هستید، کی می خواهید مثل عیسی (ع) و حسین (ع) غوغایی بپا کنین؟ عیسی (ع) در خطر مصلوب شدن بود و امام حسین (ع) مصائب فراوانی را در پیش رو می دید. اما هیچ کدامشان دست از طلب بر نداشتند. شما که در امنیت کامل اید، چرا امروز و فردا می کنید؟ این بود تَتمّه ی طلبگی تان؟ یا نه هنوز هم در طلب درس اید هنوز؟ پس کی به ما می رسید؟ وقتی خدای ناکرده زبان لال و قرین السریر! و ارذَل العُمُر! شدید (دور باد! دور باد)؟ بیایید ما را در معیّت خود راه بریدکه حتی موسی(ع) نیز گاه خضر و شعیب (علیهما السلام) نیازش بود. ما که جای خود دارد که در فقر و فَقد و استضعاف و نیازهاییم. (منبع: دامنۀ دارابکلا: اینجا)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد