روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

روحانیت داراب‌کلا

شرح حال و موضوعات مرتبط ( توسط: ابراهیم طالبی دارابی دامنه )

آقا و آقابزرگ و آقاجان در میان مردم ایران

به قلم دامنه. به نام خدا. سلام. گرچه «آقا» پیشوند و پسوندی عام بر سر اسم در فارسی‌ست برای مردان، اما کاربرد خاص آن در بوم‌زیست فراخ ایران، فراتر از یک پسوند و پیشوند ساده، بخشی لاینفک از فرهنگ و باور مذهبی مردم گردیده است. مثلاً اطلاق لفظ «آقابزرگ» برای صاحبِ «الذریعه» و کتاب‌شناس شهیر شیعه شیخ آقابزرگ تهرانی -البته اصالتاً گیلانی (منبع) و اسم اصلی‌اش محمدمحسن منزوی تهرانی- که این لفظ برای ایشان نشان عالمِ بزرگ بودن و علامت شأن و مقام دینی و جایگاه والایش نزد مردم بوده است. و یا مثلاً در محل ما داراب‌کلا، وقتی مردم از همدیگر می‌شنویدند و یا به همدیگر می‌گفتند آقا این را گفت. یا آقا را برای مجلس دعوت کردید. یا آقا شاهد عقد ما بود. و یا آقا خطبه‌ی ازدواج ما را خواند. یا آقا دارد می‌آید، منظور فقط و فقط «آقا» دارابکلایی بود؛ یعنی مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدباقر دارابکلایی عالم پرهیزگار منطقه و امام‌جماعت و رئیس حوزه‌ی علمیه‌ی امام صادق ع روستای داراب‌کلا، که همچنان در پیشگاه مردم محل و حومه و حتی منطقه، قداست و وراستگی‌اش محفوظ مانده است.


 


شیخ آقابزرگ تهرانی



مرحوم‌آقا‌دارابکلایی


نمی‌خواهم صبغه‌ی مقدس‌بودن بدهم و کسی را بی‌عیب و نقص معرفی کنم، نه. خواستم گفته باشم مردم متدین و حتی کمتر پایبند هم، به عالم باورع و باتقوا و زاهدپیشه‌ی محلات خود به چشم یک انسان بزرگ و ملجاء می‌دیدند که لفظ «آقابزرگ» و «آقا» و حتی لفظ صمیمی‌تر «آقاجان» (مثلاً برای مرحوم آقای کوهستانی در کوهسان و مرحوم آقای ایازی در رستم‌کلا) برای بروز حُب و ظهور تقدیس و تکریم به آنان اطلاق می‌گردید. امروزه پس از رحلت امام خمینی، در میان پاره‌ای از مردم برای آقای خامنه‌ای، ادای همین واژه و گاه با افزودن پیشوند «حضرت» بر سر آقا، مرسوم شده است: «حضرت آقا»، که من احتمال می‌دهم جهت  تألیف قلوب و برجسته‌سازی حُبّ و جایگاه رهبری چنین می‌گویند تا جنبه‌ی ولایی خود را آشکار کنند.


نکته: مردم باورمند، به علمای خردمند و از هر گونه آلودگیِ خانمان‌سوز ایمن، همآره احترام ژرف قائل بودند؛ این لازم می‌داشت روحانیت -که همواره و حتی هم‌اکنون خوبان و مرزبانان خُلّصِ آن، مظلوم مانده‌ و مورد هجوم بی‌رحمانه بوده‌اند- این فکر درستِ مردم را با پرهیز از دینار و دنیا و دربار و به قول یکی از اساتید محترم روحانی «حُطام» (=مال دنیوی) پاسداری می‌کردند تا دین و دَینِ دو سوی ماجرا محفوظ و اداءشده مانده باشد. آیا این زیبایی اعتقادی همچنان بر همین منهَج در حال پیشروی‌ست؟ من حقیقتاً اطلاع و ارزیابی دقیق ندارم.


دامنه‌ی دوم داراب‌کلا

مراسم دامادی مرحوم آیت‌الله ایازی

مراسم دامادی مرحوم آیت‌الله ایازی. بازنشر دامنه. توضیح حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری در  شرح این عکس: «علامه آقاجان ایازی در کنار دوستان طلاب آیات عظام : آیت الله شفاهی ..آیت الله سید رضی شفیعی ..آیت الله دارابکلایی... . مکان: رستمکلا»



آیت‌الله شیخ محمدباقر داراب‌کلایی در سمت چپ تصویر در کنار آقای ایازی



یادی از مرحوم آیت‌الله دارابکلایی. بیست‌و‌یکمین سالگرد وفاتش




مرحوم آیت‌الله سید رضی شفیعی دارابی در منزل پدری حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری. بازنشر دامنه



مرحوم آیة‌الله سید رضی شفیعی دارابی در منزل پدری حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری. بازنشر دامنه



...



حضور آیت‌الله داراب‌کلایی در مراسم دامادی آیت‌الله ایازی. بازنشر دامنه



آیت‌الله حاج شیخ ابوالحسن ایازی. نجف اشرف. بازنشر دامنه



جناب حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری. آپلود عکس‌ها بازنشر از دامنه



مرحوم آیت‌الله شیخ ابوالحسن ایازی. بازنشر دامنه. توضیح حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری در  شرح این عکس: «علامه حاج شیخ ابوالحسن ایازی و دو یادگارش مرحوم حاج شیخ محمدرضا ایازی و مرحومه حاج حسنیه ایازی در دیدار جمعی از مومنین رستمکلا در ایام تحصیلی ایشان در نجف اشرف



بازنشر دامنه. توضیح حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری در  شرح این عکس: از سمت چپ: حجه الاسلام حاج شیخ حیدر ایازی پدر علامه ایازی. وسط حاجی کاظمی و سمت راست علامه حاج شیخ ابوالحسن ایازی. نجف اشرف



مرحوم آیت‌الله سید رضی شفیعی دارابی. مدرسه‌ی مصطفی‌خان ساری. بازنشر دامنه



...



روحانی پرهیزگار مرحوم آیت‌الله ایازی. بازنشر دامنه



...



...



...



...



متشکرم از عکس‌های ارسالی حجت‌الاسلام عبدالمهدی باقری


عکس‌های روحانیت داراب‌کلا در اینجا

مُلا عبداللّه

به قلم دامنه. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. به نام خدا. پیشتر، در سال گذشته، هم شرح حال مرحوم آیت الله محمدباقر دارابکلایی را نوشته بودم و هم به شرح حال پدرش مرحوم کوچک آخوند [کوچک به سکون هرسه حروف واو، چ، کاف] پرداخته بودم و هم به فرزندانش حُجج اسلام: شیخ اسماعیل صادق الوعد و شیخ محمد نجفی، و هم به دامادهای شان حُجج اسلام: سیدمحمد شفیعی مازندرانی، سیدحسین شفیعی و شیخ محمدجواد مهاجری. (اینجا).


اینک، در دنبالۀ سلسله مباحث روحانیت دارابکلا، به پیشینیان این خاندان اشاره می کنم، رد می شوم. چون در سالیان دور زندگی می کردند و من هیچ شناختی از آن مرحومان ندارم مگر آن که بعدها اطلاعاتی جمع آوری کنم و بر این پست بیفزایم.


قبر مرحوم آیت الله محمدباقر دارابکلایی.

18 دی 1396. عکاس: دامنه

اخیراً (18 دی 1396) وقتی برای تشییع جنازۀ شادروان فاطمه دارابکلایی _فرزند اسماعیل_ به مزار رفته بودم، مطابق معمول بر سرِ قبر مرحوم آیت الله محمدباقر دارابکلایی _عالِم شهیر دارابکلا_ حضور یافتم و ادای احترام کرده و عکسی هم انداخته ام. اگر بر سنگ قبر آن مرحوم خوب چشم بدوزید، اجداد و پیشینیان ایشان تا پنج نسل درج شده است که همگی مُلا و آخوند بودند، که من در بحث روحانیت محل، نام شان را برمی شمارم تا این تحقیق ام به مرور کامل تر شود.

آخوند شیخ علی اکبر (کوچک آخوند) پدرِ مرحوم آقا.

آخوند شیخ اسماعیل پدربزرگِ مرحوم آقا.

آخوند ملا اسماعیل پدربزرگ مرحوم کوچک آخوند.

آخوند ملا عیسی از جدّ مرحوم کوچک آخوند.

آخوند ملا عبدالله جدّبزرگ مرحوم آقا و این خاندان.


این تبار روحانی و باتقوا بر افتخار روستای روحانیت خیز دارابکلا افزوده است. دارابکلایی ها در طول تاریخ شان، همیشه به وجود روحانیت منزّه و مردمی دارابکلا هم افتخار می کرده اند و هم اقتداء و احترام زیاد. روح پاک همگی این خاندان محترم و شریف شاد و شادمان باد. تا پست بعدی روحانیت دارابکلا،التماس دعا.

(قلم قم دامنه دوّم)


کوچک آخوند مرحوم شیخ علی اکبر دارابکلایی

به قلم دامنه. به نام خدا. سلسله مباحث روحانیت دارابکلا. یکی از دیگر روحانیون و عُلمای برجستۀ قدیمی روستای دارابکلا، مرحوم شیخ علی اکبر دارابکلایی مشهور به «کوچک آخوند» پدرِ مرحوم آیت الله حاج آقا دارابکلایی ست. این عالم بزرگ روستا را به این علت «کوچک آخوند» می خوانند، چون جثّه ای ریز و قدی کوتاه داشت.

مرحوم شیخ علی اکبر دارابکلایی

آیت الله مرحوم شیخ محمدباقر دارابکلایی

مردم مرحوم «کوچک آخوند»، این شخصیت محبوب، باتقوا و محوری دارابکلا را بسیار دوست می داشتند. او در دل مردم جای داشت و خود از تهذیب نفس بالایی برخوردار بود. بر من نقل شده است ایشان فوق العاده مورد قبول و احترام مردم روستا و دهات اطراف بود. بطوریکه مردم محل به عشق و احترام آن مرحوم، همین خانه ایی که در عکس بیت آقا در زیر دیده می شود را، با شور و اشتیاق خود، برای فرزندش مرحوم آقا دارابکلایی پیشنمار مسجد جامع محل و رئیس و استاد بزرگ مدرسۀ علمیۀ امام صادق (ع) دارابکلا، (که من در 4 تیر 1395 در بارۀ این مدرسه این دو پست: اینجا و اینجا را منتشر کرده ام) بنا کرده اند.

بیت مرحوم آقا. عکس از مهندس محمد عبدی سنه کوهی

مرحوم کوچک آخوند منبر نمی رفت. در صدر محفل و تکیه می نشست به همۀ روضه ها با آرامش و احترام گوش می کرد. در مسجد، نماز جماعت نیز برقرار نمی کرد. نمازها را در مسجد می خواند، ولی جماعت برپا نمی شد، هر کس فُرادا، اقامه می نمود.

هنوز برگزاری و اقامۀ نماز جماعت در محل باب نشده بود. نماز جماعت، از دورۀ استقرار فرزندش مرحوم آقا در محل، رایج شد و مرتّب برقرار گردید و همچنان بی وقفه (بجز یکی دو سالی توقف، پس از درگذشت آقا) ادامه دارد.

شیخ علی اکبر دارابکلایی، هنر سنّتی ویژه ایی نیز داشت که هنوز آثارش در قفسۀ کتابخانۀ مسجدجامع محل و منازل برخی از مؤمنین دارابکلا باقی ست؛ و آن شیرازه کردن قرآن بود. او هرگاه قرآنی را می دید که جلدش در حال ورقه ورقه شدن است، آن را با دیدۀ تقدّس برمی داشت به منزل می بُرد و شیرازه اش می کرد و به مسجد بازمی گرداند.

به گفتۀ شیخ وحدت او با پاکت چای جهان -که قرمززنگ و شکیل و برّاق بود_ قرآن را شیرازه (=ترمیم و جلدِ مجدّد) می کرد.

وقتی چند وقت قبل، از شیخ وحدت پرسیدم خاطره ای از مرحوم کوچک آخوند داری؟ به من به وجه شاداب گفت آری. آن مرحوم، قرآنی را که خود آن را به زیبایی و ذوق شیرازه کرده بود _که در قطع جیبی بود_ به شیخ وحدت هدیه کرده بود که هنوز این هدیه نگه داری می گردد. شیخ وحدت که نوجوان بود معمولاً در تکیه و مسجد در روبرویش می نشست و از وی پُر از همین خاطره های دیداری قشنگ است چون آن آخوندی بسیار مهربان و دلسوز و پُرجذبه بود. بگذرم.

مرحوم کوچک آخوند، خطّ بسیار قشنگی داشت. آنچنان زیبا می نوشت، که دیدن خطّ او بر انسان هنوز هم لذّت می آفریند. در کتابخانه و اسناد خانۀ ما، برخی از خطّ نوشته های آن مرحوم موجود است.

نیز اُسناد مهم مردم را ایشان می نوشت که در حکمِ اسناد بااعتبار تلقی می شد. خط او و سندنوشتۀ او، برای مردم هم مهم و تقدّس داشت، هم معتبر بود و ماندگار.

آن مرحوم باتلاش هایش شرعیات دینی را بر مردم جا می انداخت و فرهنگ دینی را در نهاد خانواده ها و مردم جاری می ساخت. وی کفَنِ فوت شدگان محل را نیز برای تغسیل و تشییع و تدفین تنظیم می کرد (=می دوخت. البته کفن را نمی دوزند، تنظیم می کنند در چند تکّه). که سالهاست این کارِ خیر و بامَثوبت، بر عهدۀ حاج کبل سید محمد شفیعی و رفیق بزرگ و بزرگوارم جناب علی اکبر آهنگر _مشهور به حاج موسی اکبر_ است.

بر خاندان مرحوم کوچک آخوند که تا چند نسل روحانی اند_ و در پست های آینده به اَجداد این خاندان نیز خواهم پرداخت_ درودی وافر می فرستم. خاندان محترمی که، هم دو فرزند مرحوم آقا روحانی اند؛ حُجج اسلام: شیخ اسماعیل صادق الوعد و شیخ محمد نجفی و هم سه تن از دامادهای مرحوم آقا: آقایان حُجج اسلام شفیعی مازندرانی، سید حسین شفیعی و شیخ محمدجواد مهاجری.

و هم داماد مرحوم کوچک آخوند روحانی بود: مرحوم حاج شیخ هادی مهاجری؛ که به همۀ این بزرگواران در وبلاگ دیگرم که مخصوص روحانیان دارابکلاست (اینجا) در سالهای قبل پرداخته و شمّه ای نوشته بودم.

در بارۀ مرحوم آخوند شیخ علی اکبر، پدر مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی


به قلم مهندس محمد عبدی 99



سلام کبلاقا ابراهیم عزیز از پدر خدابیامرز آقا داربکلایی در پست 4162 اینجا مطلب گذاشتی خیلی خوشحال  شدم. اما تشنه دانستن بیشتر ازین، در مورد ایشان بودم چرا که منم در مبحث تحقیق در مورد «تاریخ شفاهی سوادآموزی و تحصیل در سنه کوه »و همچنین زندگینامه «آقا دایی سیکایی چهره ی ماندگار هزارجریب» به ایشان رسیده بودم.


در مورد اولی برخی قدیمی های ما مثل ملاباباگل محمدی آخوند محل ما نزد ایشان تلمذ کرده بود و نزد سنه کوهی ها به پدر اقا داربکلایی «کوچیک آخوند »می گفتند. حال نامش را شیخ علی اکبر نوشتی تازه فهمیدم نام واقعیش این بود و دلیل شهرتش به کوچیک آخوند را نمی دانم !! منتظرم شما بفرمایید.


در مورد دوم یعنی زندگینامه آقا دایی سیکایی (مرحوم حاج سید مهدی یوسفی سیکایی) هم بدینجا رسیدم که همین کوچیک آخوند از دارابکلا در فصل تابستانهای برخی سالها به سیکا منزل ایشان رفته و در مباحث درسی مکتب سیکا شرکت می جست و گاهی آنجا مقیم می شد و مدت و جزئیاتش را خیلی نمی دانم و ...


در هر  حال خوشحال می شوم اگر مطالب بیشتری در مورد زندگینامه و شیوه زندگی و مراتب بزرگی و بزرگواری ایشان پست مطلب فرمایی.


پاسخ دامنه : به نام خدا. سلام من هم به شما جناب مهندس فرهیخته و اهل قلم. 1- ممنونم پست را مورد اِمعان (=دقت و دوراندیشی) قرار دادی.

2- من فرصت پیگیری دریافت اطلاعات و ریز زندگی شان ار ندارم. در  دامنه صرفاً به معرفی مختصر روحانیون دارابکلا می پردازم تا نسل جوان این بزرگان و مفاخر محل را تا حدی بشناسد و خود تحریک به حرکت گردد.

3- در مورد اشتهارشان به «کوچیک آخوند» که اشاره فرمودی. باید بگویم بله. ایشان به همین نام مشهور بودند و در محاوره ها با مخفّف کردن کلمۀ کوچیک، این گونه که گفتی از وی نام برده می شد.


علتش را دقیق نمی دانم ولی گویی این گونه شنیدم چون قد و قامت جمع و جوری داشت و نیز تواضع و خشوع داشت و نزد مؤمنین خود را اَحقرِ عِباد می دانست. که معمولاً علمای دینی واژۀ الاحقر (=کوچک ترین) را برای خود به کار می برند. که مرحوم آقا دارابکلایی نیزدر پیشوند امضاء اش «لِاَقَلِ العِباد» را می نوشت. سپاس و خدا حافظ.



مرحوم آخوند شیخ علی اکبر؛ پدر مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی


(دامنه دارابکلا)


آخوند شیخ علی اکبر، ابوی مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی


به قلم دامنه



به نام خدا. در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا، امروز به معرفی چهرۀ مرحوم آخوند شیخ علی اکبر، ابوی مرحوم آیة الله شیخ محمدباقر دارابکلایی می پردازم.


آن مرحوم سال های دور به رحمت خدا پیوست و سن من اقتضاء نمی کرد او را درک کند. لذا چون شناختم از آن مرحوم بسیار اندک است از شرح می گذرم. فقط در محافل دینی و مذهبی و از زبان پدر و مادرم بارها شنیدم عالمی وارسته و بیدار و مردم دوست بودند و از فضائل اخلاقی برخوردار بودند. روحش شاد.


از جناب حاج علی میرزا چلوئی دارابی دوست گرامی و اهل درکم، بسیار ممنونم که کوشید و از آن مرحوم این تصاویر را به دامنه رساند. این کارشان به یقین ارج و اجر دارد و در ثواب انتشار و معرفی یک عالم دینی به فضای مجازی شریک است.



مرحوم آخوند شیخ علی اکبر؛ پدر مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی. ارسالی حاج علی میرزا


(دامنه دارابکلا)


شیخ مالک ازدامنه و آقا مدرسۀ دارابکلا می گوید


به قلم حجة الاسلام مالک رجبی دارابی


به نام خدا. سلام برادر گرامی آقا ابراهیم. شب بخیر خدا قوت. شب جمعه هست همه ی اموات و شهدا مخصوصا والدین شما در این شب جمعه که درآستانه ی سالروز ولادت امام حسن عسکری علیه السلام می باشد بهره مند گردند انشاء الله. جناب آقا ابراهیم پست های  دامنه را هر روز همچنان تعقیب می کنم چون نوشته هایت خیلی روان و مفید و موجز است، با سرعت تمام به اندازه سه الی پنج دقیقه تمام پستها را از نظر می گذرانم و مُرُور و عبور می کنم دلم می خواهد برای تک تک پستها یک تحشیه و متن بنویسم اما فرصت نیست ولی بعضی از پستها مرا بیشتر مورد جلب توجه قرار می دهد این بار عکس حوزه ی علمیه امام صادق علیه السلام دارابکلا (پست 4061 اینجا) با عنوان «آقا مدرسه؛ حوزۀ علمیۀ دارابکلا» مرا متوجه خودش کرد که از دی ماه سال ۱۳۶۶ وارد این حوزه مقدس قرار گرفتم که در ظرف ۴ سال از محضر مرحوم آیت الله دارابکلایی استفاده کردیم ......که جنابعالی زحمت کشیدید در یکی از پستها بسط و تفصیل دادید متشکرم.


اضافه کنم اینکه این حوزه دارابکلا بخاطر نفس گرم مرحوم حاج آقا دارابکلایی خیلی برایم بسیار پر برکت بود . و خاطرات جالب از آن مدرسه دارم و از نگاشتن آن تطویل مُمِل و ایجاز مُخل می دانم. فقط دو عکس از آلبوم قدیمی خودم تقدیم می کنم که یکی از آن عکسها با «جناب یک دوست» هستیم از باب تجلیل از ایشان آوردم که در همان سال ۶۶ گرفته شد .سَلَّمَکُمُ الله فی الدارین. قم شب جمعه ۱۷ دی ماه ۱۳۹۵ برابر با ۷ ربیع الثانی ۱۴۳۸ ه ق.»



حجة الاسلام شیخ مالک. سال 1366. دارابکلا؛ مدرسۀ مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی

  ادامه مطلب ...

آقا مدرسه؛ حوزۀ علمیۀ دارابکلا


به قلم دامنه



به نام خدا. اینجا که 8 عکس قرار داده ام، آقا مدرسه؛ حوزۀ علمیۀ روستای دارابکلای شهرستان میاندورود مازندران است. قریب به اتفاق دهها روحانی بزرگوار و فاضل روستای دارابکلا از این مدرسه طلبگی را آغاز کرده اند که همۀ آنها هم اینک یا در مشهد مقدس، قم، تهران، ساری و یا در محل مقیم اند و یا به رحمت خدا پیوسته و چهار نفر هم شهید شده اند.


روحانیان دارابکلا، یا مشغول تحصیل، تدریس، تهذیب و تبلیغ اند و یا اشتغالات سازمانی و دینی و پژوهشی دارند. که دامنه زندگینامۀ همۀ آنان را در سلسله مباحث روحانیت دارابکلا نوشت و پست کرد و همچنان ادامه دارد و هنوز پایان نگرفت.


لفظ احترام آمیز «آقا» در محاورۀ عموم مردم دارابکلا، اشاره است به مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی که استاد و رئیس این مدرسه بودند. آقامدرسه آنچنان میان مردم مشهور است که نام آن محدودۀ دارابکلا را «آقامدرسه پیش» می گویند.


در مورد قِدمت و تاریخ دراز حوزۀ علمیۀ دارابکلا و اولین بنیانگذار حوزه و مدرسه علمیه (یعنی مرحوم آیة الله سید میرصالح صالحی جدّ مادری مرحوم مادرم مُلّازهرا آفاقی دارابی) ، قبلاً پست هایی نوشته و منتشر کرده ام.


از جناب حاج حسین رمضانی دارابی (مرحوم حاج حسن) مدیر محترم وبلاگ رنگین کمان ممنونم که تقاضایم را با شوق و جدّیت عملی کرد و از این مدرسه عکس انداخت و به تلگرام دامنه فرستاد. خدا پدرش را رحمت کند. درود و سلام بر همۀ عالِمان و پیشینیان و روحانیان دارابکلا.



مَدرَس و حُجره های آقا مدرسه؛ حوزۀ علمیۀ دارابکلا. ارسالی جناب رنگین کمان. 15 دی 1395


بقیۀ عکس ها اینجا


(دامنه دارابکلا)


مدرسۀ علمیۀ امام صادق دارابکلا

پست 75 : به قلم دامنهدارابکلا و روحانیت2 . به نام خدا. با خجسته بادا بر شماها این دو طلوع ضیاء، یعنی میلاد نبی مکرّم  صلوات الله و امام صادق سلام الله. این ضیافت را بهانه می کنم، چند لحظه ای دلآوری می کنم تا آن قولم را وفا کنم.

به همه شما  گفته بودم روزی آقا مدرسه را شرحی شایسته می کنم. حالا این همان وعده ی گذشته ی به وقوع پیوسته ی من. که هدیه می کنم از سر عقیده و عشق به شماها.

یک روحانی به نجف رفته ی تارکِ معاصی و ذَنب و کژی ها، و به قول مرحوم دکتر علی شریعتی پای هیچ قرارداد استعماری را امضاء نکرده، و من نیز بیفزایم عالمی وارسته ی به خدا پیوسته، و ملّای درس آموخته و زُهد پیشه نموده و توشه برداشته ، روزی از روزهای داغ و درفش، با چاووشی و استقبال و همهمه و هلهله ی زن  و مرد روستای مان به موطنش دارابکلا باز می گردد.

او مرحوم آیة الله شیخ محمد باقر دارابکلایی بود. دست از تمام طلب ها شُست. و راهی خدایی جُست. و جواب ردّ بر سینه ی شیطان و ریا و سلطان نواخت. و با همه ی دبدَبه ها و کبکَبه ها وداع نمود. و مثل یک آخوند ساده زیست عصر سادگی ها و بی تبعیضی ها و دور از پلشتی ها و مانع از ظلم و ستم ها، در لای همین مردم صاف و بی ادعا، گُم شد. و در درون تکیه و مسجد و مدرسه و منزل و خیابان این مرز و بوم، امام مسجد جامع مان و نیز پیشوای دین و ایمانیات مان شد. و این سر آغازِ بودن واقعی اش بود.

نه اَدایی، نه اَطواری و نه هم اِدباری. او تماما محبت و سخا و وفا بود. و عزمی عظیم در  آموختنِ مرام و مَنام و مناعت و مناکحت و مناسک و منافع و منابر و مناجات و منادات و مناره و مناهی و نیز مناظرات ناس و اُناث داشت.

از طرز زندگی اش می گذرم. که بسی پرهیزانه و زُهدانه و زاهدانه بود. از خور و خوراکش هم، عبور می کنم که چه بسا دم فرو مانه بود. و نیز از مشی و شیاع اش در می گذرم که چه زیاد، احتیاط آمیزانه بود.

من فقط به ساخت و ساز و سازش و سَطوَت و سکوت و سلامت نفسش اشارت می کنم و به سِلم و سلامش می رسم. تا هم تو، و هم من، نه دچار سکسکه بلکه مُنتهی به سَکینت روح شویم. او در دنیای غریب و بی کسی آن روزها، که کمتر کسی پا پیش می گذاشته که در فقر و نداری به قم و یا مشهد و یا خیلی خیلی جسورانه و دارامندانه، به نجف روَد و آخوندی در فقه و دین محمد و آل محمد (ص) گردد، کف زمینی وقفی، از واقفی محترم را، که حقّا" به دین اسلام بسی هم واقف بوده، به سازه ای دینی مسقّف ساخت.

یعنی در آستانه ی سال 1341 شمسی یک مدرسه ای با عنوان نُمادین و نمای دین، یعنی حوزه علمیه ی دو طبقه ی  دارای مدَرس و حُجره ساخت. به عبارتی دیگر، به یُمن و برکات و نام حضرت صادق آل محمد (ص) مدرسه ای نمونه و زبانزد عام و خاص در منطقه آراست. که الآن به آن آقامدرسه می گویند.

این مدرسه ی علمیه ی دینی را چند سال قبل تر از ایشان، جدّ مادری ام مرحوم آیة الله آق میرصالح صالحی دارابی تأسیس و بنیان نهاده بودند که مکان روح آفرین آن عالم بزرگ  دارابکلا شد. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

مرحوم آیة الله شیخ محمد باقر دارابکلایی

 

دارابکلا. از چب: مرحوم حاج حسن آهنگر. نوجوان کابشن قرمز تقی آهنگر (حاج باقرموسی). مرحوم دامادی نماینده ساری در مجلس شورای اسلامی. وحید مهاجر. مرحوم آیة الله آقا دارابکلایی. نبی طالبی (دایی آقا خلیل شاه علی). نوجوان پایین تصویر حسن دباغیان (پسر مرحوم قاسم دباغیان) آن پشت هم باقر آریایی فر (حاج باقرموسی) در پست 2154 اینجا نیز از مرحوم آقا یاد نمودم.

تصاویر سه عالم بزرگ دارابکلا

 پست 2445 : به قلم دامنه : به نام خدا. در آستانه ی حلول ماه مبارک رمضان، سه تصویر تا به حال منتشر نشده از سه عالم دینی دارابکلا را تقدیم دامنه خوانان شریف می کنم.

امید می برَم مردم دارابکلا که در تدیُّن و عفاف و حجاب و ایمان و اخلاقیات نمونه اند، کماکان از این بزرگان روحانی که عمرشان را برای حفظ دینداری مردم گذاشتند، تعلیم بیابند و راه جدایی ناپذیر از روحانیت وارسته و اُسوه را همآره طی نمایند: (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

ار راست: مرحومان حجة الاسلام والمسلمین شیخ روح الله حبیبی عاقد مشهور منطقه و روحانی خدوم مردمی و موسس آب و برق دارابکلا. و آیة الله حاج شیخ محمدباقر دارابکلایی امام جماعت مسجدجامع دارابکلا و عالم پرهیزگار و مشهور منطقه و موسس و استاد مدرسه علمیه امام صادق (ع) دارابکلا

مرحوم حجة الاسلام والمسلمین شیخ روح الله حبیبی روحانی بزرگ و مردمی دارابکلا. سمت راست حاج غلامحسین چلوىی دارابی و سمت چپ مرحوم حاج حسن رمضانی (پدر رنگین کمان) دو عکس اول و آخر هدیه ی جناب رنگین کمان به دامنه

عالِم بزرگ مازندران، مدیر مدرسه ی علمیه ی مصطفی خان ساری و دبیر جامعه روحانیت استان مازندران مرحوم آیة الله حاج سیدرضی شفیعی دارابی از مفاخر روستای دارابکلا. متوفّای 1386 شمسی. که قبرشان در مزار دارابکلاست. هدیه ی حجة الاسلام آقاسیدمحمد شفیعی دارابی _حاج سیدتقی، ذاکر اهلبیت ع_ از مشهد مقدس به دامنه (ویرایش شده دامنه)

آیة الله آقا دارابکلایی

پست 1193 : به قلم تنسر : «مشاهیر و مشایخ دارابکلا 1 . بنام ایزد منان یکتای عالم. بر حسب وظیفه و قولی که به دامنه و دامنه خوانان داده شد، نقل و یاد آوری خاصه فعالیت مشاهیر و مشایخ در گذر زمان برای مردم دارابکلا و منطقه داشتند، در حد توان و اطلاعاتی دارم به رشته تحریر می آورم،

  ادامه مطلب ...

یادی از آیة الله محمدباقر دارابکلایی

پست 2154 . به قلم دامنه. به نام خدا. این عکس را جناب آقاخلیل شاه علی از دوستان خوب دامنه به تلگرامم ارسال کرده است. ضمن سلام و سپاس از وی، برای دامنه خوانان ارجمند ارائه می شود.

در این صحنه مرحوم آیة الله شیخ محمدباقر دارابکلایی امام جماعت گذشته های تاریخی مان، در کنار ساختمان مسجد جامع قبلی  دارابکلا در سالی که برای نوسازی تخریب شده بود با مرحوم دامادی نماینده ی اسبق ساری (پدر مهندس محمد دامادی نماینده ی فعلی ساری) که جهت بازدید به محل آمده بود، در حال مشورت و بررسی اند. جاویدان باد روح مرحوم آقادارابکلایی که برای دین ورزی و ایمان و حجاب مردم دارابکلا شخصیتی بزرگ و عالِمی عامل و موثر بودند. ممنونم آقاخلیل گرامی که این عکس و عکس های بعدی را جهت انتشار ویژه در دامنه، اختصاص داده اید. (منبع: دامنه داراب کلا. اینجا)

از چب: مرحوم حاج حسن آهنگر. نوجوان کابشن قرمز تقی آهنگر (حاج باقرموسی). مرحوم دامادی. وحید مهاجر. مرحومآیة الله آقا دارابکلایی. نبی طالبی (دایی آقا خلیل شاه علی). نوجوان پایین تصویر حسن دباغیان (پسر مرحوم قاسم دباغیان) آن پشت هم باقر آریایی فر (حاج باقرموسی)